کد خبر : ۳۲۵۳۷
تاریخ انتشار : ۱۸ تير ۱۳۹۳ - ۱۹:۴۴
پای منبر آیت‌الله شب‌زنده‌دار/10

ماجرای قابله و آخوند خراسانی

مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه گفت: مرحوم آخوند خراسانی شخصیت کمی نبود و در عصر خود خیلی عظمت داشته‌اند. در احوالات ایشان هست که طلبه‌ای نیمه‌های شب درب منزلش رفت، برای اینکه خانواده‌ او وضع حمل داشته و نیاز به کمک داشته است.
عقیقبه مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و آغاز ماه مهمانی، پای درس اخلاق آیت‌الله محمدمهدی شب‌زنده‌دار می‌نشینیم که بخش دهم آن با موضوع «نقش اخلاق در تبلیغ دین» در ادامه می‌آید:

*نقش رضایت خداوند در مصونیت انسان

در جلسه‌ گذشته به حدیثی اشاره کردیم که دارای چهل فراز مهم و ارزشمند بود. غایت قصوایی که همه طالب وصول به آن مرحله هستند، در این حدیث شریف نوید داده شده است. اگر کسی به این چهل نکته که از بین همه آموزه‌های الهی بیان شده، پایبند باشد، إن‌شاءالله به مقصد خواهد رسید. اکنون ادامه روایت را عرض می‌کنیم:

«وَ أَنْ لَا تَطْلُبَ سَخَطَ الْخَالِقِ بِرِضَا الْمَخْلُوقِ»، این مسأله، یکی از امور کلیدی سالم ماندن انسان در کشاکش روزگار است. خیلی جاها بین سخط خالق و رضای مخلوق تعارض پیدا می‌شود. برای انسان‌‌های عادی کمتر شاید پیش بیاید و آن‌ها خیلی در معرض این جور تعارضات و تزاحمات نیستند و اگر هم باشند، برای آن‌ها آسان است که رضایت خالق را مقدم بدارند. اما برای اهل علم خیلی مشکل است و انسان در این میدان بسیار مشکل، فقط هنگامی می‌تواند با توکل به خدای متعال پیروز باشد، که جداً از زمان‌های قبل خودش را تربیت کرده باشد و در همه قضایا همین طور است.

رسول خدا (ص) به حسب این نقل، این توصیه را به امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند، امیرالمؤمنین(ع)‌ در قله این کمالات هستند و زندگانی آن بزرگوار نشان می‌دهد که اگر ایشان رضای مخلوق را بر رضای خالق مقدم می‌داشتند، خیلی از مشکلات برای ایشان پیش نمی‌آمد. شاید اهل محاسبات ظاهری هم این پیشنهادها را به امیرالمؤمنین(ع) داشته‌اند، ولی ایشان رضای خالق را مقدم می‌داشتند.

این حالتی است که در همه اقشار و همه افراد پیدا می‌شود، انسان از آغاز دوران طلبگی‌اش که مشغول درس و بحث هست و شهرتی پیدا نکرده و هنوز در معرض آزمایش‌های مهم قرار نگرفته است، اگر مسائلی رخ بدهد که رضایت خانواده و اقوام و دوستان با رضایت خالق در تعارض باشد، مقدم داشتن رضای خالق کار مشکلی نیست و اگر بخواهد رضایت الهی را مقدم بدارد، تمام حیثیت و آبرو و جایگاه و مقام خویش را در خطر ببیند، اینجا کار مشکل است. البته با توکل به خدای متعال و با تهذیب نفس می‌تواند موفق شود.

*روش تربیتی امیرالمؤمنین(ع)

بنابراین، همین مطلب که «وَ أَنْ لَا تَطْلُبَ سَخَطَ الْخَالِقِ بِرِضَا الْمَخْلُوقِ» چه پشتوانه‌‌های عقیدتی مهمی دارد. چه معرفتی از خدا باید در دل انسان باشد؟ چه خداشناسی عمیقی می‌خواهد؟ این‌ها معارف بلندی است و تمام ادیان الهی برای همین مسأله است که ما این‌ها را درست درک کنیم. این از امور زیربنایی است و پشتوانه‌ها و زیربناهای محکمی لازم دارد. اول باید روی آن‌ها کار کرد که در دل انسانت، نهاد انسانت، قلب انسان و باور انسان، خدا عظمت داشته باشد و این چیزی است که روش تربیتی امیرالمؤمنین(ع) است، اگر شما کلمات ایشان را تتبع و استقراء کنید، می‌بینید که برای تربیت جامعه و مردم روی این موارد خیلی سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

«عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ وَ صَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِم‏»، وقتی «عَظُمَ الْخَالِقُ» شد، هیچ وقت رضای او را به سخط مادونه نمی‌فروشد؛ هرکس می‌خواهد باشد، این یک فراز و مسأله مهم که در توصیه نبی مکرم اسلام(ص) به امیرالمؤمنین(ع) و به همه انسان‌هاست.

*مقدم نداشتن دنیا بر آخرت

«وَ أَنْ لَا تُؤْثِرَ الدُّنْیَا عَلَى الْآخِرَةِ لِأَنَّ الدُّنْیَا فَانِیَةٌ وَ الْآخِرَةَ الْبَاقِیَةُ»، مسأله دوم این است که انسان بالاخره درزندگی دو راه مقابلش قرار دارد، دنیا و آخرت که معمولاً با هم جمع نمی‌شوند. مطلب مهم این است که انسان باید این طور باشد که آخرت را بر دنیا مقدم بدارد؛ وجه آن هم خیلی روشن است، زیرا دنیا فانی و آخرت باقی است، ولی مصیبت این است که نفس زیر بار آن نمی‌رود.

*دنیا فقط پول و مقام نیست

در ادعیه وارد شده از معصومین(ع) هست که فرموده‌اند به جِدّ همیشه از خدای متعال درخواست کنید و بخواهید که بزرگ‌ترین هَمّ ما را دنیای ما قرار ندهد: «وَلا تَجْعلِ الدُّنْیَا أکبَرَ همِّنا»، دنیا فقط پول و مقام نیست؛ خیلی چیزها دنیاست. هر چه رنگ خدایی نداشته باشد، دنیا و فانی است و از آن نمی‌توان بهره‌برداری کرد.

برخی از کارهای علمی ما هم رنگ دنیا دارد. مثلاً عالمی ادعا کند که من می‌خواهم موشکافی‌های علمی داشته باشم که تاکنون به ذهن احدی خطور نکرده باشد و بدرخشم یا در ابواب فقه و اصول حرف‌هایی بزنم که تا حالا نزده‌اند، این دنیاست اما اگر مقصود این است که اقامه حق شود، جهل‌ها زدوده و حق بهتر روشن شود؛ به طوری که اگر کس دیگری به جای من این کار را بکند، خوشحال بشوم و بگویم که الحمدلله حق روشن شد، این ممدوح است. این‌ها همه مشکلاتی است که بر سر راه اهل علم است؛ چه علوم حوزوی و الهی و چه علوم غیر الهی. مرحوم امام می‌فرمودند که گاهی علم توحید و علم خداشناسی، همان دنیاست.

آقای حاج شیخ مرتضی حائری(ره) فرموده بودند، وقتی که مسأله کشف حجاب پیش آمد، رفتم فلان مسجد و بلندگو را برداشتم و سخنرانی کوبنده‌ای بر ضد این مسأله کردم. بعد در نوشته‌هایشان نوشته‌اند من نمی‌گویم این کار برای خدا بود؛ شاید برای تعصب دینی خودم بود که خیلی ناراحت شده بودم؛ یعنی محاسبه‌ خیلی مشکل و دقیق و رقیقی است. این شبیه فرمایشی است که از پیامبر(ص) نقل شده که فرمودند: «الشرک فی امتی اخفی من دبیب النملة السوداء علی الصخرة الصماء فی اللیله الظلماء»، یک مورچه سیاه، روی یک سنگ سیاه و در یک شب سیاه ظلمانی را چطور می‌توان تشخیص داد؟ گاهی انسان وقتی لایه‌های مختلف یک عمل را کنار می‌زند، در آخر می‌بیند که گاهی عمل انسان تا آسمان چندم بالا می‌رود؛ یعنی آن‌ قدر این عمل خالص نشان داده می‌شود که از فیلترها هم می‌گذرد، اما بالاتر که می‌رود، ناخالصی‌اش روشن می‌شود و دیگر نمی‌تواند صعود کند.

در روایت هست که از آسمان چندم هم عبور می‌کند، ولی باز برمی‌گردانند. خب بالا رفته و صعود کرده، اما این جور نبوده که تا «إِلَیهِ یصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیبُ» برود، لذا کار خیلی مشکل است، اما این مشکل بودن کار نباید ما را مأیوس کند، چون چاره‌ای جز این نداریم این جور نیست که بگوییم حالا که کار مشکل است، دیگر رهایش کنیم. خب اگر رهایش کنیم، آخر کار پاداش کارمان چه می‌شود؟ ابدیت و عبودیت ما چه می‌شود؟ لذا این مسأله‌ای نیست که بگوییم مشکل است و رهایش کنیم.

*برنامه‌ای برای تربیت نفس

بنابراین، آدم باید یک تصمیم جدی بگیرد و بنشیند با خودش محاسباتی انجام دهد. این محاسبه‌ها نباید در زندگی ما فراموش شود. هر روز و هر شب قبل از خوابیدن، همان‌جور که وظیفه‌مان این است که درس‌هایمان را مطالعه کنیم و بیندیشیم و بنویسیم، همان‌طور وظیفه داریم که درباره این چیزها کمی مطالعه و فکر کنیم؛ این فکرها خیلی اثر دارد. انسان، نفس چموشی دارد که کم‌کم با این برنامه‌ها تربیت می‌شود.

*فضیلت اخلاقی بزرگ

«وَ أَنْ لَا تَبْخَلَ عَلَى إِخْوَانِکَ بِمَا تَقْدِرُ عَلَیْهِ»، این یک فضیلت اخلاقی بزرگ است که انسان در حد مقدور از فریادرسی به برادران دینی خودش کوتاهی نکند.

مرحوم آخوند خراسانی شخصیت کمی نبود و در عصر خود خیلی عظمت داشته‌اند. گاهی اوقات علمای بزرگ اهل سنت به دلیل عظمت علمی که مرحوم آخوند داشتند، در درس ایشان شرکت می‌کردند. در احوالات مرحوم آخوند(ره) هست که طلبه‌ای نیمه‌های شب درب منزل آقای آخوند رفته بود، برای اینکه خانواده‌ او وضع حمل داشته و نیاز به کمک داشته است، مرحوم آقای آخوند تا این را می‌فهمند، لباس می‌پوشند و در نیمه شب همراه با این طلبه سراغ فلان قابله برای وضع حمل این خانم محترم می‌روند. حالا ببینی اگر عالم دین این طوری باشد، چه اثری دارد.

*نقش اخلاق در تبلیغ دین

اگر یک روحانی محترم در محله‌ای یا شهری همین حالت را داشته باشند و مردم این کارهای خالصانه را از او ببینند، آثار ارزنده‌ای دارد و دل‌ها را به خدا و به اهل بیت (ع) متصل می‌کند. این‌ها از علم بیشتر کارایی دارد نمی‌گویم علم لازم نیست؛ لازم است، اما این اخلاقیات، دین را بیشتر در دل‌ها وارد می‌کند. خدای متعال به حق معصومین(ع) که این راه‌ها را جلوی ما ترسیم کرده‌اند، به همه ما توفیق درک این مسائل و عمل خالصانه را عنایت بفرماید.

منبع:فارس


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین