عقیق: حجتالاسلام امیرعلی حسنلو (مدیرگروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم): پییشوای سوم شیعیان، دومین فرزند حضرت امیر و حضرت فاطمه زهرا(ع)، حسین(ع) روز سوم شعبان سال چهارم هجری در شهر مدینه به دنیا آمد، با تولد او خانه فاطمه(س) و علی(ع) به نور جمال این نوگل باغ نبوت و امامت و چراغ فروزان آسمان امامت معطر و روشن شد. خداوند فرشتگان را به همراهی جبرئیل امین برای تبریک و شادباش به زمین گسیل داد.
در روز هفتم ولادتش گوسفندی را برای وی به عنوان «عقیقه» قربانی کرده و به مردم دادند و موی سر آن حضرت را تراشیدند و هم وزن موی سرش نقره صدقه دادند.
رسول گرامی اسلام(ص) علاقه خاصی به امام حسین(ع) و برادر بزرگترش امام حسن(ع) داشت، آن حضرت همواره امام حسن و امام حسین(ع) را در آغوش میگرفت و میبوسید و عواطف بیش از عاطفه پدری داشت.
در حدیثی از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمودند: حسین از من است و من نیز از حسینم کسی که حسین را دوست بدارد خداوند او را دوست میدارد.
*عباس بن علی برای امام حسین چونان حمزه سیدالشهدا برای پیامبر(ص)بود
حضرت عباس ابن علی ابن ابیطالب(ع) در چهارم شعبان سال 26 هجری در مدینه طیبه به دنیا آمد و در سن سی و پنج سالگی در کربلا به شهادت رسید.
حضرت ابوالفضل(ع) با لبابه دختر عبدالله ابن عبدالمطلب ازدواج کرده و ثمره ازدواج آنها دو فرزند یکی فضل و دیگری عبیدالله بود و نسل آن حضرت از طریق عبیدالله ادامه یافته است.
امام سجاد(ع) وقتی عبیدالله فرزند حضرت عباس را دید، درباره منزلت عموی بزرگوارش فرمود: «....به رسول خدا(ص) روزى دشوارتر از روز احد وارد نشد که در آن عمویش حضرت حمزة بن عبد المطلب شیر خدا و رسول او به شهادت رسید و پس از آن، روز موته که پسر عمویش جعفر بن ابیطالب، شربت شهادت نوشید...»، سپس امام سجاد(ع) فرمود: خداوند عمویم عباس(ع) را مشمول رحمت خویش گرداند؛ او از خود ایثار و از خودگذشتگى نشان داد و از عهده امتحان الهى بر آمد؛ جان خود را فداى برادر کرد تا آنجا که دستهاى مبارکش از پیکر جدا شد، خداى عزوجل عوض دستها به او دو بال عنایت فرمود که به وسیله آنها به همراه فرشتگان در بهشت پرواز مىکند، چنان که به جعفر بن ابیطالب نیز دو بال عطا فرمود، عباس(ع) در پیشگاه خداى تبارک و تعالى از مقام و جایگاهى برخوردار است که همه شهدا در روز قیامت به مقامش رشک مىبرند».
*سفارش امیرالمؤمینن علی(ع) به امام سجاد(ع) در زمان کودکی نسبت به ودایع امامت
در زمان عثمان وقتی دختران یزدگرد به مدینه آورده شدند، خواستند آنان را به کنیزی بفروشند، حضرت علی(ع) گفت: از پیغمبر(ص) شنیدم، فرمود: بزرگ هر قومی را گرامی دارید، علی(ع) فرمود: پس شایسته باشد، آنها را آزاد کرد، حاضران از مهاجر و انصار همه گفتند: ما حق خویش را از اینها به تو بخشیدیم. حضرت فرمود: من نیز آنها آزاد ساختم، در این حال عدهای به ازدواج با آنها اظهار تمایل کردند، حضرت(ع) فرمود: این امر به اختیار آنها موکول است، پس دستور داد آنها به پشت پرده بردند و ابتدا علی(ع) از آنها پرسید آیا به ازدواج مایلید؟ آنها سکوت اختیار کرده و چیزی نگفتند.
حضرت فرمود: این نشان رضایت آنها است و همین مقدار کافی است، آن گاه حضرت خواستگاران را به شهربانو عرضه کردند، وی به دست خود حسین بن علی(ع) اشاره کرد، بار دوم نیز عرضه کردند، باز هم به آن حضرت اشاره کرد در این حال حذیفه خطبه عقد را ادا کرد و علی(ع) از نامش پرسید، گفت: شاهزنان دختر کسرایم، فرمود: تو شهربانویهای و خواهرت مروارید نام دارد، وی به زبان فارسی گفت: آری.
حضرت علی(ع) درباره او به فرزندش حسین(ع) سفارش فرمود: از همسرت ـ شهربانو ـ مراقبت و به او نیکی کن در آیندهای نزدیک برای تو فرزندی خواهد آورد که بهترین اهل زمین خواهد بود.
نکتهای که بیشتر تاریخنگاران یادآور شدهاند این است که وی دختر یزدگر بوده از جمله نامها و القابی که برای مادر امام سجاد(ع) یاد کردهاند عبارتند از: شهربانو، شهربانویه، شاهزنان، سلافه، غزاله، سلامه، خولد و نامهای دیگر از قبیل جهانشاه، حرار، برّه، جهاننویه، به دست آمده است.
آن بانوی گرامی که افتخار مادری وصی خدا و زینت عبادتگران را به دست آورده بود، سوگمندانه پس از ولادت فرزندش با فاصلهای بسیار اندک جهان را بدرود گفت و علی بن الحسین در دامان دایهای پرورش یافت که همواره او را مادر صدا میزد.
تولد امام زین العابدین(ع) در پنجم شعبان سال 36 هجری قمری در مدینه روی داده است، وقتی او تولد یافت امیرمؤمنان(ع) و امام حسین(ع) در مدینه نبودند، ابوالاسود دوئلی جهت تبریک اشعاری در محضر امام خواند.
وقتی که امیرالمؤمنین(ع) توسط ابن ملجم ضربت خورد، حضرت با آن حال مواریث انبیاء را در حضور همه فرزندان خود به امام حسن(ع) داد و فرمود او به حسین بدهد و در این موقع علی بن الحسین سجاد سه ساله بود که حضرت امیر دست سجاد را گرفت و فرمود: پیغمبر خدا وصیت فرمود که تو ودایع، امامت را پس از خود به فرزندت محمدباقر بدهی و از طرف من او را سلام برسانی.
سیدالشهدا(ع) در حین حرکت به کربلا مواریث انبیاء را به امسلمه به امانت سپرد، فرمود: پس از من این ودایع را به فرزندم علی زینالعابدین بسپار و امسلمه هم چنین کرد.
منبع:فارس