عقیق: نام آن بزرگوار «عمران» است و بعضی او را «عبدمناف» نامیده اند. چون فرزند بزرگش «طالب» بود، او را ابوطالب نیز خواندند. او با عبدالله پدر پیامبر صلی الله علیه و آله برادر بود. پدرش «عبدالمطلب» جد پیامبر اسلام است که همه قبایل عرب وی را به عظمت و بزرگواری میشناختند و از او به عنوان مردی با کفایت و مبلغ آیین توحید ابراهیمی یاد میکردند.
ولادت از پدری بی نظیر
عبدالمطلب، چنان مورد توجه دنیای آن روز بود که او را با لقب «سید البطحاء» آقای سرزمین مکه و حومه آن و «ساقی الحجیج» آب دهنده حاجیان خانه خدا و «ابوالساده» پدر بزرگواریها و «حافر الزمزم» ایجاد کننده چاه زمزم میخواندند. عبدالمطلب در حفظ و حراست وجود مبارک حضرت محمد صلی الله علیه و آله بسیار کوشا بود.
خانواده ابوطالب
ابوطالب از چنین پدری پا به عرصه گیتی نهاد و در خانه چنین شخصیت بزرگ و الهی پرورش یافت. حضرت ابوطالب علیه السلام چهار پسر و دو دختر داشت. طالب پسر بزرگ اوست که از او نسلی باقی نمانده است. دومین فرزند او عقیل و سومین آنها جعفر معروف به جعفر طیار و چهارمین و آخرین فرزند پسری وی حضرت امیرالمومنین علی علیه السّلام است. دو دخترش یکی فاخته نام داشت که او را «امهانی» میخواندند و دختر دیگرش «اسماء» بود. فرزندان ابوطالب همه از بانوی پاک طینت و پاک سرشت حضرت فاطمه بنت اسد علیها سلام می باشند.
مرد یگانه پرست عرب
حضرت ابوطالب علیه السلام در خانوادهای خداپرست و موحد و در سایه پدری همچون عبدالمطلب که از کمالات روحی و امتیازات معنوی برخوردار بود، پرورش یافت. و همانند پدرش در مسیر آیین حنیف ابراهیمی قدم برمیداشت و منصب سقایت و آبرسانی به زائران خانه خدا و پاسداری از جان حضرت محمد صلی الله علیه و آله را به نیکویی بر عهده گرفت. وی نه تنها تحت تأثیر شرک و بت پرستی مردم مکه قرار نگرفت، بلکه در مقابل شیوه های جاهلیت ایستادگی کرد و خود را از هر گونه فساد و آلودگی، برحذر داشت. او نخستین کسی است که «سوگند خوردن اولیای مقتول برای اثبات قتل» را در امر قضا، سنت قرار داد و بعدها اسلام نیز آن رابا نام «قسامه» تثبیت کرد.
شنیدن بشارت پیامبری حضرت محمد (ص)
حضرت ابوطالب بن عبدالمطلب علیهماالسلام مانند بیشتر رؤسای قریش مردی تاجر بود و سرپرستی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را از هشت سالگی پس از درگذشت حضرت عبدالمطلب، بر عهده گرفت. در سفری که رسول خدا صلی الله علیه و آله را برای تجارت با خود به شام برده بود، بشارت پیامبری آن حضرت را از راهبی به نام بُحیرا شنید و در حراست از پیامبر تلاش بیشتری از خود نشان داد.
حمایت بی دریغ از پیامبر (ص)
وی در هنگامی که پیامبر اسلام، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله از همه سو هدف تیرهای زهرآگین مشرکان مکه بود، مردانه از آن حضرت حمایت کرد و بدین وسیله در گسترش اسلام و تقویت مسلمانان نقش مهمی ایفا نمود. پس از بعثت نیز، ابوطالب، یاور و پشتیبان همیشگی پیامبر بود و در حمایت از ایشان دریغ نمی کرد.
وفات
در سال دهم بعثت، حضرت ابوطالب علیه السلام در حالی که با دیگر مسلمانان در شعب ابوطالب در محاصره مشرکان مکه بودند، درگذشت. وی در حالی دنیا را وداع گفت که قلبش لبریز از ایمان به خدا و عشق به رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.
تنها سرپرست پیامبر در دوران کودکی
یعقوبی مورخ نامور می نویسد: چون به پیغمبر خبر دادند که ابوطالب وفات یافته است، سخت دلتنگ شد و به شدت منقلب گردید.
سپس برخاست و به خانه ابوطالب آمد و چهار بار دست به سمت راست پیشانی و سه بار به سمت چپ پیشانی او کشید، آن گاه گفت: ای عمو! خردسالی را پرورش دادی، و یتیمی را پرستاری نمودی، و چوناو (منظور خود پیغمبر است) بزرگ شد، یاریش کردی. خدا از جانب من به تو پاداش دهد. سپس به دنبال جنازه اش به راه افتاد، در حالی که می گفت: پیوند خویش را به خوبی رعایت نمودی و پاداش نیکی گرفتی.
و فرمود: «در این روزها برای این امت دو مصیبت رخ داد که نمی دانم برای کدام یک بیشتر منقلب هستم »
حزن بسیار پیامبر در مراسم تشییع پیکر حضرت ابوطالب
هنگامی که جنازه ابوطالب را می بردند تا در حجون دفن کنند( حجون دامنه کوهی درمکه است و به قبرستان «جنة المعالا» معروف می باشد. امروز این نقطه درکنار خیابان و پلی است که به نام ابوطالب معروف است. خدیجه و عبدمناف جد دوم ابوطالب و قاسم اولین پسر پیغمبر که در کودکی وفات یافت همگی در آنجا آرمیده اند.) پیغمبر با پای برهنه در حالی که به سختی می گریست دنبال جنازه او راه می رفت و می گفت: چه عموی خوبی برای من بودی، بعد از تو کجا بروم؟!
محل تدفین
بدنش را در مکه معظمه در مقبره حجون معروف به «قبرستان ابوطالب» دفن کردند. با مرگ او خیمه ای از حزن و اندوه بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و مسلمانان آن روز که کمتر از پنجاه نفر بودند، سایه افکند زیرا آنان بهترین حامی، مدافع و فداکار در راه اسلام را از دست دادند.در همان سال حضرت خدیجه سلام الله علیها همسر باوفا و بی همتای پیامبر نیز وفات کرد و رسول خدا صلی الله علیه و آله بر اثر شدت غم و اندوه، آن سال را «عام الحزن» یعنی سال حزن و اندوه نامیدند.
او با ایمان کامل و اعتقاد به نبوت رسول خدا صلی الله علیه و آله و ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام از دنیا رفت و با ارتحالش دل رسول خدا و علی مرتضی علیهمالسلام جریحه دار شد.
منبع:فرهنگ