۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۱ : ۱۷
عقیق: عقل برترين مخلوق خداوند و موهبتي الهي به نوع انسان است و بالاترين و بزرگترين وسيله زندگي معنوي و مادي بشري است و تكامل روحي و جسمي انسان بدون وجود آن امكان پذير نميباشد.
اين نيروي عظيم در صورتي كه با خطاهاي نفساني و بينشهاي مادي آلوده نگردد دچار اشتباه نميشود. بلكه چراغي فروزان، براي هدايت انسان در فراز و نشيبهاي زندگي و شناخت ارزشهاي والاي معنوي است.
مكتب تشيع، مكتبي است كه اين نيروي عظيم مثبت، يعني عقل را به خوبي شناسانده، كاربرد آن را مشخص كرده و فوائد آن را برميشمارد مضاف بر اينكه محدوده اين نيرو و آفتهاي آن را گوشزد نموده و هشدار ميدهد.
در دو يادگار هميشه جاويد پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ «قرآن و عترت» ميتوان به قدر و منزلت اين نيروي شگرف پي برد و آن را به گونهاي درست شناخته، تا مورد استفاده قرار گيرد. اما از آنجا كه شما پرسشگر گرامي، ويژگيهاي انسان عاقل را سؤال فرموديد، ما فقط به اين موضوع از ديدگاه معصومين ـ عليهم السّلام ـ ميپردازيم.
عاقل در كلام معصومين ـ عليهم السّلام ـ كسي است كه ...
1. جوياي كمال است.(1)
2. دشمن شهوات و خواستهاي نفساني خويش است.(2) و شهوتش را دور سازد و دنيايش را به آخرتش بفروشد.(3)
3. از غفلت بيدار گردد و براي هنگام كوچ كردنش توشه گرد آورد و سراي پايدارش را آباد سازد.(4)
4. دچار نيرنگ و فريب نميشود.(5)
5. هر جا حق را نشناسد توقف ميكند.(6)
6. از گناهان بپرهيزد و از زشتيها پاك باشد و گناهان را به آمرزش بپوشاند.(7)
7. زبانش را در بند كشد.(8)
8. در راه فرمانبرداري از پروردگارش، هوايش را فرمان نبرد.(9)
9. از ديگران پند آموزد.(10)
10. قناعت را پيشه خويش سازد.(11)
11. توانگري او به دانشش و عزت او به قناعتش ميباشد.(12)
12. فقير نيست.(13) زيرا هيچ ثروتي مانند عقل نيست.(14)
13. فكرش راهنماست.
(15) و گفتارش را كردارش تصديق نمايد.(16) و تكيهگاهش عملش است.(17) و هرگز دروغ نميگويد.(18)
14. كارهايش را خوب انجام ميدهد و كوشش خويش را به جاي خود به كار بندد.(19) و كارش را دريابد.(20) (وظيفه خود را بشناسد)
15. با فردي كه ميترسد او را تكذيب كند، سخن نميگويد. از فردي كه ميترسد نياز او را برآورده نكند چيزي نميطلبد. به چيزي كه قادر بر وفاي آن نيست وعده نميدهد. به چيزي كه اميد به آن، او را در سختي ميافكند، اميدوار نميشود. به كاري كه توان و طاقت انجام آن را ندارد، اقدام نميكند.(21)
16. بدون سؤال، پاسخ نميدهد و فقط هنگامي كه ديگران از پاسخ عاجز هستند پاسخ ميگويد و به رأي و نظري كه به صلاح ديگران است اشاره ميكند.(22)
17. اشتغال به نعمتهاي حلال مادي دنيا، مانع شكرگزاري و موجب غفلت او نميشود و در مواقع سختي، گرسنگي، دعوت شيطان و هواي نفس به ارتكاب گناه مثل خوردن مال حرام، نگاه حرام و ... صبر در گناه دارد و خود را آلوده نميكند.(23)
18. در تمام حالات از طاعت پروردگارش و پيكار با نفسش باز نماند و خالي نباشد.(24)
19. با مالش ستايش مردم را به دست آورد (به آنها بخشش نمايد) و خودش را از درخواست از مردم نگهداري كند.(25)
20. زشتيهاي نفس خود را در دين، رأي، اخلاق و ادب بشمرد و آنها را در سينهاش يا در يادداشتي گرد آورد و آنگاه دست به كار از بين بردن آنها شود.(26)
21. تجربهها و آزمايشها تمامشدني نيستند و انسان عاقل همواره به افزودن آن سرگرم است.(27)
22. نفس خويش را خوار ميدارد آنگاه بزرگ ميگردد.(28)
24. به هنگام خاموشي بيانديشد و به گاه گفتار به ياد خدا باشد و به هنگام نگاه كردن پند پذيرد.(30)
25. نصفش بردباري و نيم ديگرش عفو و اغماض است.(31)
26. خويش را نگهباني كند از مستي ستايش، مستي قدرت و توانايي، مستي علم، مستي جواني و مستي مال. زيرا كه براي هر يك از اينها بادهايي است پليد و زشت كه عقل را ميگيرند و وقار و گراني و متانت شخص را به سبكي مبدل ميسازند.(32)
27. از خود شخصيتي نشان ندهد مگر در سه جا: قدمي كه براي آخرت برداشته شود و يا امرزندگاني را ترميم كند و يا اينكه در عيش و لذتي غير حرام به سر ببرد.(33)
28. از احسان و نيكيش بخل نميورزد.(34)
پی نوشت ها:
1. آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ترجمه محمد علي انصاري قمي، انتشارات تهران،
فصل اول، حديث630.
2. همان، فصل اول، ح503.
3. همان، فصل1، ح1756.
4. همان، فصل2، ح77.
5. همان، فصل1، ح482.
6. همان، فصل1، ح1432.
7. همان، فصل1، ح1676.
8. همان، فصل1، ح557.
9. همان، فصل1، ح1775.
10. همان، فصل1، ح1330.
11. همان، فصل77، ح82.
12. همان، فصل57، ح42.
13. همان، فصل88، ح15.
14. همان، فصل86، ح38.
15. همان، فصل59، ح3.
16. همان، فصل1، ح1429.
17. همان، فصل1، ح1285.
18. همان، فصل79، ح78.
19. همان، فصل1، ح1822.
20. همان، فصل1، ح1156.
21. كليني، اصول كافي، شرح محمد باقر كمرهاي، ج1، ص57،
55، 51.
22. همان، ص57، 55، 51.
23. اصول كافي، شرح محمد باقر كمرهاي، ج1، ص57، 55، 51.
24. همان، فصل87، ح1.
25. همان، فصل87، ح21.
26. همان، فصل51، ح29.
27. همان، فصل1، ح1580.
28. همان، فصل1، ح728.
29. همان، فصل1، ح1760.
30. همان، فصل1، ح1837.
31. همان، فصل82، ح19.
32. همان، فصل87، ح27.
33. همان، فصل73، ح73.
34. همان، فصل79، ح136.
35. همان، فصل87، ح28.
منبع:جام
211008