عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۵۰۱۷
تاریخ انتشار : ۱۳ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۹
مداحی حاج اصغر زنجانی و حاج سید محمدجوادی در هیئت انصارالعباس(ع)
دانشمند شافعی گفت شیعیان دروغگو هستند خودم باید بروم و منابع را ببینم، روز بعد آمد گفت: دیدی گفتم دروغ می گویند، شیخ بهایی بسیار تعجب کرد پرسید یعنی چطور؟ گفت رفتم و دیدم که آن جمله چهار صفحه بعد نبود بلکه پنج صفحه بعد بود!
گزارش تصویری

عقیق: مراسم عزاداری حضرت فاطمه در دهه دوم فاطمیه با سخنرانی حجت الاسلام موسوی مطلق و مداحی حاج اصغر زنجانی و حاج سید محمدجوادی در هیئت انصارالعباس برگزار شد.


نکاتی از سخنرانی حجت الاسلام موسوی مطلق را بخوانید:

*مناظره در طول تاریخ از شیوه ائمه بوده است. امروز بر هیچ عاقلی پوشیده نیست که چیزی که باعث اختلاف میان شیعه و سنی شده است، مسئله وهابیت است.

*سالیان طولانی شیعیان و اهل سنت به خوبی در کنار یکدیگر زندگی می کردند، مناظره می کردند اما اکنون می آیند شبکه های فارسی زبان راه اندازی می کنند، یک طرفه هر چه خواستند می گویند.

* در داستان مناظره شیخ بهایی از بزرگان شیعه با یک دانشمند شافعی، شیخ بهایی در برخورد با دانشمند شافعی به شکلی برخورد کرد که آن شخص گمان کند که او هم شافعی است، دانشمند شافعی از او پرسید توکه در ایران زندگی می کنی  این شیعیان حرف درست و حسابی و محکم هم دارند بزنند؟ شیخ بهایی گفت: شیعیان ایران گاهی چیزهایی می گویند که به نظر درست می رسد.

*مثلا می گویند در صحیح بخاری روایتی از رسول اکرم(ص) آمده که می فرمایند:  فاطمة بضعة منّي، من اغضبها فقد أغضبني . فاطمه(س) پاره تن من است، هر آن كس او را غضبناك كند مرا خشمگين كرده است و بعد ادامه داد که می گویند که در 4 صفحه بعد از این روایت در صحیح بخاری روایتی آورده اند که خود فاطمه زهرا(س) گفته اند: فاطمه زهرا از دنیا خارج نشد مگر اینکه از آن دو نفر بسیار غضبناک بود.

*دانشمند شافعی گفت شیعیان دروغگو هستند خودم باید بروم و منابع را ببینم، روز بعد آمد گفت: دیدی گفتم دروغ می گویند، شیخ بهایی بسیار تعجب کرد پرسید یعنی چطور؟ گفت رفتم و دیدم که آن جمله چهار صفحه بعد نبود بلکه پنج صفحه بعد بود!

* علمای برجسته چهار مذهب اهل تسنّن در آن مجلس حاضر شده بودند، سپس علاّمه حلی وارد آن مجلس گردید، ولی هنگام ورود، کفشهای خود را به دست گرفت و سلام بر اهل مجلس کرد و در کنار شاه نشست
علمای حاضر در مجلس به شاه گفتند: آیا ما به تو نگفتیم که علمای رافضی ها، ضعف عقل دارند علما به علاّمه حلّی گفتند: چرا هنگام ورود در برابر شاه خم نشدی و سجده نکردی؟ و آداب مجلس را رعایت ننمودی؟ 
علاّمه در پاسخ گفت: رسول خدا عالی ترین مقام حکومت را داشت و مردم تنها برای او سلام می کردند نه اینکه او را سجده کنند قرآن کریم می فرماید:(... فَاِذا دَخَلْتُمْ بُیُوتا فَسَلِّمُوا عَلَی اَنْفُسِکُمْ تَحِیَّةً مِنْ عِنْدِاللّهِ مبارَکَةً طَیِّبَةً...). 
پس هنگامی که داخل خانه ای شدید، بر خویشتن سلام کنید، سلام و تحیّتی از سوی خداوند، سلام و تحیّتی پربرکت و پاکیزه
و همه علمای اسلام اتفاق دارند که سجده برای غیر خدا، جایز نیست
گفتند: چرا رعایت ادب نکردی و در کنار شاه نشستی؟
علاّمه در پاسخ گفت: در مجلس جز در کنار شاه، جای خالی نبود گفتند: چرا کفش های خود را به دست گرفته و همراه خود آوردی؟ این کار را هیچ عاقلی نمی کند 

علاّمه گفت: ترسیدم پیروان مذهب حنفی آن را بدزدند چنانکه ابوحنیفه کفش رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) را دزدید
علمای حنفی گفتند: این تهمت را نزن، در زمان رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) هنوز ابوحنیفه متولّد نشده بود
علاّمه گفت:«فراموش کردم شافعی این دزدی را کرد.
علمای شافعی فریاد زدند: تهمت نزن که تولّد شافعی روز وفات ابوحنیفه بود
علامه گفت: اشتباه کردم مالک این دزدی را کرد.
علمای مالکی فریاد زدند: ساکت باش! بین مالک و پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) بیش از صد سال فاصله بود
علاّمه گفت: پس احمد حنبل دزدید
علمای حنبلی، منکر شده و مثل سایرین پاسخ دادند
در این هنگام، علاّمه رو به شاه خدابنده کرد و گفت: دانستی که به اعتراف خود علمای اهل سنت هیچیک از رؤسای چهار مذهب در زمان پیامبر نبودند، پس این چه بدعتی است که اینان در آوردند و در میان مجتهدین خود، چهار نفر را انتخاب نموده اند و اگر مجتهدی از آنان اعلم و افقه و اتقی باشد، ولی فتوایش ‍ برخلاف فتوای آنان باشد، به قول او عمل نمی کنند؟.
پس اینان که حداقل صد سال بعد از رحلت نبی اکرم آمده اند چطور فتوا می دهند؟ 


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین