پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
۰۳:۱۰

۱۳۹۱/۰۹/۰۳
آیت الله مجتبی تهرانی درشب سوم محرم:

ابتداء منشأ اسلام محمدی و ختم آن حسینی است

در مسأله کربلا که سیر می کنیم روبرو می شویم با یک سری انقلاب های درونی که در افراد مختلف بوجود آمده است. این انقلاب های درونی ریشه قوی دارد.
کد خبر : ۲۳۶۳
عقيق: «ان الاسلام بدئه محمدی و بقائه حسینی»... امشب اولین شبی است که این موجودات مقدس به زمین مقدس کربلا وارد می شوند. این زمین، زمینِ مقدّسی است که مزار عده ای از بزرگانی است که ابناء بشر از آن ها الی یوم القیامه فیض می برند.
 عرض کردیم که اسلام  ابتدا، منشأ آن محمدی است و ختم آن حسینی است. خب این مسأله ، یک مسأله سطحی نیست و یک مساله ریشه دار الهی است. کسانی که اهل معرفتند آگاهند به این که مساله شقاوت و سعادت ،همه، بر محور همین موضوع(حسینی بودن) دور می زدند.

این نکته را عرض کنم که در واقع سرچشمه سعادت، شهادت به آن معنایی است که حسین(ع) درک کرد. یک وقت ممکن است یک شامّه ای از شمائم این مطالب به شامه ما بخورد ولی بدانید که این عادی نیست. در مسأله کربلا که سیر می کنیم روبرو می شویم با یک سری انقلاب های درونی که در افراد مختلف بوجود آمده است. این انقلاب های درونی ریشه قوی دارد. در درونشان شامّه ای از حب حسین(ع) بوده است و این حبّ، این ها را به این سعادت رسانده است.
این حبّی که عرض می کنم از ازل در نهاد این افراد قرار داده شده است. مثال تاریخی در این مسأله زیاد داریم. من یکی برایتان عرض می کنم؛ «زهیر» مسلمان درست و حسابی نبود. عثمانی مسلک بود. در راه کربلا بود. کربلا نمی آمد. خودش نمی دانست از کربلا سر در می آورد!
از حج برمی گشت . جمعیتی از اشراف نیز همراه او بودند. در بین راه برخورد می کنند به قافله امام حسین(ع). از روی اکراه و رعایت آداب، اطراق می کنند. خیمه ای می زنند. جریانش مفصل است. بعد زهیر می نشیند با امام(ع) بحث می کنند. اسلام می آورد و حسینی می شود. خیلی حرف است. چه گفتند مگر در آن چند ساعت؟ طوری شد که زبان حالش این بود که اگر منِ زهیر را ۱۰ بار بکشند و زنده شوم، دست از حسین بر نمی دارم!!
اگر بخواهیم دقیق تر نگاه کنیم به این صحنه و حرکت، این جور نیست که یک اتفاق عادی باشد. حبّ حسین(ع) این طور است. چه بسا انبیاء و اوصیاء اگر در قلوبشان نبود حبّ حسین ، به این مقامات نمی رسیدند. اگر نبود حب حسین حتی توبه حضرت آدم قبول نمی شد. شاید تعجب کنید اما هست این مسائل.
در واقع چکیده عالم وجود، حسین(ع) است. حسین چراغ هدایت است. لذا ما باید بسیار تلاش کنیم حُبّ حسین(ع) را در دل خود زیاد کنیم. راهی جز پذیرش این حبّ نداریم! یعنی ما راه نجاتمان همین حسین(ع) است و بیش از این و غیر از این راهی نداریم و تمام آن راه های دیگر، بیراهه است.
 
 
کدخبرنگار:۲۱۲۱۱۳

گزارش خطا

ارسال نظر
  • پربازدیدها
  • تازه ها