عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۳۴۴۳
تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۵:۳۲
امام رضا(ع) می فرمودند: هر کس نمی تواند کاری کند که به سبب آن گناهانش زدوده شود بر محمد(ص) و خاندان او بسیار دورد فرستد؛ زیرا ریشه گناهان را از بین می برد.

عقیق: امام رضا(ع) جمله ای را بارها به یارانشان می فرمودند: "بر شما باد سلاح پیامبران."
یک بار کسی پرسید سلاح پیامبران چیست؟ حضرت فرمودند: دعا (الکافی، ج 2، ص 468)
هرگاه حضرت رضا(ع) می خواستند دعایی کنند، بر صلوان بر محمد و آل محمد(ص) شروع می کردند. ایشان در نماز و غیر آن بسیار صلوات می فرستادند و می فرمودند: هر کس نمی تواند کاری کند که به سبب آن گناهانش زدوده شود بر محمد (ص) و خاندان او بسیار دورد فرستد؛ زیرا ریشه گناهان را از بین می برد. (امالی، ص 131)
امام رضا(ع) در قنوت نماز همواره می فرمودند: "رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الاَْعَزُّ الاَْجَلُّ الاَْکْرَمْ"؛ خداوندا! بیامرز و رحم کن و هر آنچه از ناپسند از ما دیده ای، بگذر؛ زیرا تو خود عزیزتر و شکوهمندتر و محترم تری. (عیون اخبارالرضا (ع)، ج 2، ص 194)
راوی گوید: می خواستم از منزل امام (ع) بیرون بیایم. جلو رفتم تا از حضرت (ع) خداحافظی کنم. به امام (ع) گفتم مرا از دعای خیرتان فراموش نکنید.
ایشان فرمودند: "آیا گمان می کنی تو را فراموش می کنم؟"
سوال امام (ع) فکرم را مشغول کرد، با خودم گفتم، امام (ع) حتما برای شیعیانش دعا می کند. من هم از شیعیان امامم! پس مرا هم دعا می کند... صدایم را صاف کردم و پاسخ دادم: نه شما مرا فراموش نمی کنید!
ایشان فرمودند: از کجا این را دانستی؟
من شیعه شما شما هستم. یقینا شما برای شیعیان دعا می کنید.
امام (ع) برداشت من را تایید کردند. فهمیدم که امام (ع) ما شیعیان را از دعای خیرش فراموش نمی کند. وقتی می خواستم خداحافظی کنم، امام (ع) فرمودند: "هر وقت می خواستی بدانی که نزد من چه جایگاهی داری، نگاه کن ببین من نزد تو چه جایگاهی دارم." (الکافی، ج 2، ص 652)
هر وقت امام (ع) می خواستند برای کسی دعا کنند، نخست رو به قبله می کردند، سپس آهسته اذکاری را می گفتند و آنگاه با صدایی که شنیده می شد برای آن فرد دعا می کردند.
یک بار از امام رضا(ع) خواستم در حق برادرم که از اعتقادات شیعی دست برداشته و منکر امامت امام (ع) بود، دعا کنند. امام(ع) پس از انکه رو به قبله کردند و ذکری را گفتند، سپس دست راست خود را بلند کردند و اینگونه خدا را خواندند: "بار خدایا! گوش و چشم و سرتاسر دل او را در اختیار بگیر و به حق باز گردانش." چندی بعد برادرم یزیدبن اسحاق دوباره به حق بازگشت و از علاقمندان امام(ع) شد. (رجال الکشی، ج 2، ص 866)



منبع:قدس
211008


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین