عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۱۷۶۹
تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۱۷
گویا آوازه تشیع مردم قم در زمان حضرت معصومه(س)،‌ تا به مدینه رسیده بوده و حضرت معصومه(س) از وجود این شهر و ارادت و محبت مردم آن، نسبت به خاندان پیغمبر(ص) اطلاع داشته است.

عقیق:زندگی حضرت معصومه(س) به دو دوره مهم تقسیم میشود : تولد و كودكی در مدینه ,  حضرت در راه ایران و قم.

تولد و كودكی در مدینه

حضرت معصومه(س) یكی از بانوان با فضیلت و با شخصیت خاندان اهل بیت(ع) میباشد. پدر بزرگوار او حضرت «موسی بن جعفر» امام هفتم شیعیان میباشد. مادر گرامی حضرت معصومه «نجمه» مادر بزرگوار امام رضا(ع) میباشد. نجمه از بانوان با فضیلت و از اسوههای تقوا و شرافت و از مخدرات كم نظیر تاریخ بشریت است.[1] 

درباره زمان تولد و وفات فاطمه معصومه(س)  آن چه مسلم است این است كه زمان تولد آن حضرت پیش از سال یكصد و هفتاد و نه هجری بوده است زیرا بنابر نقل شیخ كلینی در شوال 179 هارون الرشید امام موسی بن جعفر(ع) پدر حضرت معصومه(س)  را از مدینه به بغداد برد و در آن جا در ماه رجب 183 از دنیا رحلت فرمود. 

[2] و بنابر مدت عمر حضرت معصومه كه از 23 سال كمتر است، نمیتواند بعد از سال 179 باشد چون در آن سالها پدرش در زندان بود. پس تاریخ ولادت آن حضرت به طور دقیق مشخص نیست ولی طبق اسناد به دست آمده ولادت آن حضرت را در مدینه در سال 173 نقل میكنند.[3] 

درباره تعداد فرزندان حضرت موسی بن جعفر(ع) و این كه چند تن از آنها فاطمه نام داشتهاند اختلاف است. شیخ مفید تعداد آنان را سی و هفت تن ذكر كرده است؛ نوزده پسر و هجده دختر كه دو تن از دختران، فاطمه نام داشتند. فاطمة‌الكبری و فاطمة الصغری.[4] حضرت فاطمه معصومه بعد از امام رضا(ع)  از دیگر فرزندان حضرت موسی بن جعفر(ع) فاضلتر و دارای مقامی شامختر میباشد.
با گذشت ایام، حضرت معصومه(س) هم دوران خردسالی را پشت سر گذاشت. و در این سالها محل رشد آن حضرت خاندانی بود كه او را با دریایی از علم و معرفت رو به رو ساخت. ولی بیش از ده بهار از عمر شریفش نگذشته بود كه پدر بزرگوارش با زهر جفا در زندان هارون به شهادت رسید و دریایی از غم و اندوه بر قلب شریفش فرو ریخت كه در این ایام غم و تنهایی، تنها مایه تسلی او، برادرش امام رضا(ع) بود كه ناگهان «مأمون» وجود اقدس امام هشتم را از كانون خانواده جدا نمود و به اجبار به خراسان جلب كرد و به اقامت اجباری در خراسان وادار نموده. حضرت معصومه(س) دوری یك ساله فراق برادر را تحمل كرد.
حضرت معصومه در راه ایران و قم یك سال بعد از رفتن حضرت علی بن موسی الرضا(ع) به سرزمین خراسان یعنی در سال 201 هـ حضرت معصومه(س) خواهر حضرت رضا، برای زیارت برادر از مدینه به مقصد خراسان حركت كرد یا به موجب نقلی كه چندان اعتبار ندارد طبق دعوت برادر رهسپار خراسان شد. 

چون آن حضرت با همراهانش وارد ساوه شد، بیمار و رنجور بود[5] و میدانست در آن نزدیكی شهری است به نام قم كه مردم آن از دوستداران اهل بیت اطهار هستند. از این امر چنین استنباط میشود كه آوازه تشیع مردم قم و علاقه شدید ایشان به اهل بیت به مدینه هم رسیده بود. 

در هر حال، حضرت پرسید میان ما و قم چند فرسخ فاصله است. گفتند: ده فرسخ و حضرت دستور حركت به سوی قم را صادر كردند. در اینجا معلوم نیست كه آیا مردم قم از آمدن حضرت فاطمه معصومه(س) به ساوه اطلاع یافته و به استقبال آن حضرت رفتهاند و با تجلیل و احترام به قم آوردهاند، یا خود او به طرف قم حركت كرده است. 

طبق نقل كتاب قم، روایت صحیح و درست این است كه چون خبر به آل سعد رسید با هم اتفاق كردند كه از او درخواست كنند به قم بیاید. از میان ایشان، موسی بن خزرج بن سعد اشعری بیرون آمد، و چون به شرف ملازمت حضرت فاطمه رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بكشید و به در سرای خود فرود آورد.[6] از این نقل معلوم میشود كه حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السّلام ـ به طرف قم حركت كرده بود و موسی بن خزرج در اثنای راه به وی رسیده بوده است. 

محل سرای موسی بن خزرج و حجرهای كه حضرت معصومه در آن به عبادت میپرداخته اكنون معین و زیارتگاه است. گویا در این سخن اختلافی نباشد كه حضرت فاطمه معصومه(س) مدت هفده روز در آن محل توقف داشته و پس از آن رحلت فرموده است. بنابر نوشته كتاب قم، بعد از غسل دادن و كفن كردن و نماز گزاردن بر جسد مطهر او، موسی بن خزرج آن حضرت را در زمینی در بابلان (همین محل فعلی) نیمه دوّم قرن چهارم كه به او تعلق داشت دفن كرد و بر سر تربت او سایهبانی درست كرد. 

نویسنده كتاب قم مینویسد:

روایت كرد مرا حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابوبه از محمد بن حسن بن احمد بن الولید و او از راویان دیگر، كه چون حضرت فاطمه وفات یافت بعد از غسل و تكفین او را به مقبره بابلان بردند و در كنار سردابی گذاشتند. آل سعد )اشعری) با یكدیگر اختلاف كردند در این باب كه چه كسی سزاوار است در سرداب رود و فاطمه را بر زمین بگذارد و به خاك سپارد كه در این هنگام از جانب ریگستان دو سوار كه جلو دهان خود را بسته بودند بدان جا آمدند چون به جنازه فاطمه رسیدند، از اسب پیاده شدند و بر او نماز گزارده و در سرداب رفتند و جسد مطهر او را دفن كردند و بر هیچ كس معلوم نشد كه آن دو سوار كه بودند.[7] 

بدون هیچ اختلافی سال وفات آن حضرت را یقیناً 201 هـ نقل كردهاند ولی در این كه در چه روز و ماهی از این سال بوده اختلاف میباشد كه بعضی دهم ربیع الثانی را قوی میدانند.[8]
حضرت معصومه (س) و قم گویا آوازه تشیع مردم قم در زمان حضرت معصومه(س)،‌ تا به مدینه رسیده بوده و حضرت معصومه(س) از وجود این شهر و ارادت و محبت مردم آن، نسبت به خاندان پیغمبر(ص)  اطلاع داشته است. 

وضع قم از نظر شهری آن طور كه یعقوبی نوشته است، دو قسمت بوده كه به مجموع این دو قسمت قم میگفتهاند و رودخانه از میان آن دو میگذشته است.[9] امّا بخاطر دفن حضرت معصومه(س) در این شهر و به واسطه موقعیت ممتاز فاطمه معصومه(س) در میان دیگر امامزادگان، به كلی وضع این شهر تغییر یافت. نخست این كه شهر قم به تدریج از شمال شرقی، به جنوب غربی كه محل دفن آن حضرت بود كشیده شد، به طوری كه حرم فاطمه معصومه(س) كه در فاصلهای از شهر قرار داشت امروز در مركز شهر و در آبادترین قسمت آن واقع است. تأثیر دیگر حضرت معصومه(س) به قم، توجه پادشاهان و امراء و طبقات گوناگون مردم به این شهر و كوچ بسیاری از افراد اطراف برای اقامت در آن است.
دیگر این كه، قم دارای جنبه مذهبی مخصوص شد و مركز روحانیت شیعه قرار گرفت و عدهای از بزرگان علمای شیعه از آن جا برخاستند یا در آن اقامت كردند كه امروزه به بركت این بانوی بزرگ، قم به یك مركز بزرگ علمی، فرهنگی و پژوهشی دنیا تبدیل شده و صدها مدرسه علمی و مراكز تحقیقاتی و كتابخانههای مجهز مشغول فعالیتهای علمی و فرهنگی در حوزه اسلام و تشیع میباشد.[10] 

دیگر، مسافرت دهها هزار نفر در هر سال از نواحی ایران و كشورهای دیگر است كه وجود حرم مطهر و گنبد طلا و كاشیكاری و گلدستههای زیبا و تاریخی، این شهر را جزء‌ شهرهای توریستی ایران قرار داده كه همواره هر سال جهانگردان بسیاری به آن رفت و آمد میكنند. 

آری، قم، شهری كه از نظر آب و هوا و مناظر زیبای طبیعی در سطح بسیار پایینی قرار دارد و از آب و هوای خشك و گرم كویری برخوردار است و از رونق اقتصادی و زیستی ناچیزی برخوردار بود. به بركت این بانوی بزرگوار به شهری علمی، فرهنگی و اقتصادی تبدیل شد كه امروزه از نظر علمی حرف اوّل را در جهان اسلام میزند و از نظر اجتماعی و زیست شهری، به یكی از كلان شهرهای ایران تبدیل شده به طوری كه به استانی مستقل تبدیل گردید. و به خاطر هجوم شیفتگان اهل بیت(ع) به این شهر، از رونق اقتصادی پویا و بالایی برخوردار است. خلاصه قم امروزه همچون ستارهای درخشان در آسمان جهان اسلام میدرخشد كه این نور برگرفته از نور ولایت و امامت میباشد.

 

پی نوشت ها:

[1] صدوق، عیون الاخبار، ج 1، ص 14؛ طبرسی، اعلام الوری، ص 302؛ طبری، امامی، دلائل الامامت، ص 309؛ اثباة الهداة، ج 3، ص 233؛ مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 396.

[2] اصول كافی، محمد بن یعقوب كلینی، ج 2، كتاب الحجة.

[3] مستدرك سفینه، شیخ علی نمازی، ج 8، ص 257.

[4] الاِرشاد، محمد بن نعمان (مفید)، ج 2، ص 242.

[5] كتاب قم، ص 213.

[6] همان، ص 213.

[7] كتاب قم، ص 312.

[8] تاریخ قم، حسن قمی، چ قم، ص 213؛ بحار الانوار، ج 48، ص 290؛ اعیان الشیعه، ج 8، ص 391؛ انوار المشعشعین، ج 1، ص 208.

[9] فتوح البلدان، بلاذری، ص 40.

[10] علی اصغر فقیهی، ص 104.

منبع:اندیشه قم

 211008

 


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین