۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۹ : ۰۳
عقیق:انسان
به سبب آنکه موجودی اجتماعی است نمی تواند خود را از روابط با دیگران بی نیاز
ببیند.لذا دوست دارد تا بهترین و بیشترین روابط را با دیگران داشته باشد تا از نظر
عاطفی و آرامشی به نیازهای خود پاسخ مناسبی بدهد.
بهترین روابط که می توان با دیگران داشت در اشکال
گوناگون دسته بندی میشود که یکی از مهمترین آنها، دوستی در قالب صداقت و راستی
است که به آن در تعبیر عربی صداقت می گویند.
اما چگونه بتوانیم دوستانی صدیق و راست کردار و راست
گفتار پیدا کنیم؟ این پرسشی است که بسیاری از مردم بویژه نوجوانان و جوانان می
پرسند؛ زیرا در دوره جوانی و نوجوانی که دوره شکل گیری شخصیت انسان است، تقلید از
دیگران و به تعبیر امام صادق(ع) عبودیت و بندگی نقش اساسی بازی می کند و اگر
دوستان صدیق و راستینی نداشته باشند ممکن است دچار گمراهی و تقلید از رفتارهای
نابهنجار گردند و آینده خود را تباه سازند. نویسنده با مراجعه به آموزه های اخلاقی
امام حسن عسکری(ع) بر آن است تا دیدگاه آن حضرت را در انتخاب دوست راستین تبیین
کند.
انتخاب دوستان راستین
یکی از مهمترین فضایل اخلاقی که عقل و شریعت بر آن
تاکید داشته و آن را کلید اصلی فضایل اخلاقی دیگر دانسته است، فضیلت صداقت و راستی
است. صداقت به معنای مطابقت و هماهنگى گفتار با اعتقاد باطنى و نيز مخبرعنه
است(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی ، ص ۴۷۸، «صدق») که نقیض کذب و دروغ
است.( ترتيب العين، ج ۲، ص ۹۷۷، «صدق».)
در آیات قرآنی با تعابیر گوناگون و بهره گیری از واژگانی
چند، بر اصل صداقت تاکید شده است. از جمله خداوند در سوره احزاب بر گفتار «سديد»
يعنى صواب و خالى از هر شائبه دروغ و لغو تاکید می کند، گفتاری استوار که موافقت
ظاهر با باطن را به همراه دارد.
(احزاب، آیه ۷۰؛ و نیز مجمع البيان، ج ۷-۸، ص ۵۸۴)
اینکه انسان لسان صدق داشته باشد امر بسیار مطلوبی از
نظر همه پیامبران و اولیای الهی است.
انسانی که این گونه است از خود نام نیک به جا می گذارد و
در آینده نیز مردم به نیکی از او یاد می کنند. (شعراء، آیه ۸۴؛ و نیز مجمع البيان، ج ۵-۶، ص ۷۹۹)
البته صداقت اگر به شکل ملکه در آید بسیار مهم و اساسی
است. «صدّيق» با تشدید یاء صيغه مبالغه و احتمالاً اشاره به حدّ اعلاى صدق و راستگويى
است. از نظر قرآن کسی می تواند به مقام نبوت برسد که صدیق شده و صداقت ملکه او شده
باشد؛ زيرا ملاك امر نبوّت، صدق و صداقت، در این مرتبه است و تصديق كننده آيات و
معجزات الهى سزاوار است كه چنين باشد. (مریم ، آیات ۴۱ و ۵۶؛ نیز روح المعانى، ج ۹، جزء ۱۶، ص ۱۳۹)
پس انسان با توجه به جایگاه ارزشی و مبنای صداقت می
بایست در هر گونه روابط و تعامل با دیگران اصل صداقت را در نظر گیرد و اگر بتواند
خود بهگونه ای عمل کند که صداقت در تمام کردار و رفتار و گفتارش و نیز ظاهر و
باطنش موج بزند و ملکه او باشد، در آن هنگام هم خود بهره می برد و هم دیگران از او
بهره مثبت میگیرند.
صداقت صدیق (دوست) اگر به حّد صدیق با تشدید یاء برسد، بهترین
سود را برای هر دو طرف در دنیا و آخرت خواهد داشت. صدیق با تشدید یاء به معنای
نهایت راستگویی است بگونهای که هرگز دروغ نمی گوید و گفتار و عملش بر طبق حق است.
انسان می بایست چنین دوستان راستینی را برای خود برگزیند
که هرگز حتی به خاطر مصلحت و منفعتی دروغ نمیگوید و جز سخن حق بر زبان نمیآورد و
قول و فعلش مطابق هم است. پس اگر کسی به خاطر مصلحتی دروغ گفت یا به خاطر منفعت
برای خود یا دیگری راستی را کنار گذاشت، باید در صداقت او تردید کرد و او را صدیق
و دوست نگرفت چه رسد که او را صدّیقدانست.
سه خصلت نیکو برای یافتن دوستان صادق و راستین
امام حسن عسکری(ع) سه خصلت را برای انسان بیان میکند که
موجب جذب دوستان صادق میشود. در حقیقت کسی که این سه خصلت نیکو را داشته باشد هم
خودش انسان خوب و نیکوکاری است و هم دوستان راستینی دورش گرد میآیند و از وجود
آنان از نظر عاطفی و آسایشی بهرهمند میشود.
امام حسن عسکری(ع) می فرماید: «مَنْ كانَ الْورَعُ سَجِيَّتَهُ، وَ
الْكَرَمُ طَبيعَتَهُ، وَ الْحِلْمُ خُلَّتَهُ كَثُرَ صَديقُهُ؛ كسى كه پارسايى،
خوى او و بخشندگى، طبيعت او و بردبارى، خصلت او باشد دوستانش بسيار شوند. (بحار
الأنوار، ج ۷۸
، ص ۳۷۹
؛ و نیز نگاه کنید: مسند الامام الحسن العسکری(ع)
۱-ورع: ورع
را پرهیزگاری، پارسايى و پاكدامنى گفته اند، ولی باید گفت که ورع قدرتى است كه به
توفيق حضرتِ حق به انسان داده می شود. این قدرت و توان در اثر تكرار اجتناب از
گناه و عصيان و خطا و اشتباه و دورى از محرمات در نفس پديد مىآيد و آدمى در سايه
اين قدرت الهى با سرعتى غير قابل تصور به سوى كمالات و فضايل حركت كرده و به مقام
قرب جانان مىرسد، لذت وصال معشوق را در نقطه قرب، با كام جان مىچشد. از روایت
معراج پیامبر(ص) به دست می آید که ورع در حقیقت همان بیرغبتی به دنیا و گرایش و
رغبت به آخرت است. پیامبر(ص) می فرماید: يا أحْمَدُ إنْ أحْبَبْتَ أنْ تَكُونَ
أوْرَعَ النّاسِ فَأزْهَدْ فِى الدُّنيا وَارْغَبْ فِى الْآخِرَهِ؛ اى احمد! اگر علاقه
دارى پارساترين مردم باشى، نسبت به دنيا زاهد و به آخرت مشتاق باش.
پیامبر(ص) عرضه داشت: چگونه نسبت به دنيا زهد داشته باشم
و به آخرت عشق بورزم؟
خطاب رسيد: خوردن و آشاميدن و لباست را از دنيا سبك
بردار كه سبكگيرى در اين امور، مصونيّت حتمى از گناه است.
اى احمد! بر تو باد به پارسايى و خوددارى از برنامههاى
غير خدايى كه ورع و پارسايى سر دين و وسط دين و آخر دين است. ورع، عبد را به مقام
قرب حق مىرساند، ورع مانند گوهرهايى است كه بر آويزه گوش مىزنند و مانند نان در ميان
سفره است، ورع سر ايمان و ستون دين و همانند كشتى است، همان طور كه نجات از دريا
براى كسى است كه سرنشين كشتى است، همان طور نجات زاهدان در دنيا به ورع است. اى
احمد! ورع، درهاى عبادت و بندگى را به روى عبد باز مىكند و باعث بزرگوارى و كرامت
او در خلق عالم مىشود و با ورع است كه عبد به مقام وصال حضرت اللّه مىرسد.(
ارشاد القلوب: ۱/ ۲۰۳،
باب ۵۴،
بحار الأنوار: ۷۴/ ۲۶،
باب ۲،
حديث ۶.)
البته از روایات بسیار به دست می آید که اهل ورع این بیرغبتی
به دنیا و رغبت به آخرت را با اجتناب از محارم الهی و انجام واجبات الهی به نمایش
میگذارند.( الكافى: ۲/ ۷۷،
باب الورع، حديث ۷؛
مجموعة ورام: ۲/ ۱۸۶،
وسائل الشيعة: ۱۵/ ۲۴۵،
باب ۲۱،
حديث ۲۰۳۹۹)
۲-کرم: دومین
ویژگی که امام حسن عسکری(ع) بیان میکند، کرم داشتن است. از امام مجتبى سؤال شد:
«قیلَ لَهُ(ع): مَا الْكَرَمُ؟قالَ: أَلاْبْتِداءُ بِالْعَطِیهِ قَبْلَ
الْمَسْأَلَهِ وَ إِطْعامُ الطَّعامِ فِى الْمحَلِّ. قیلَ فَمَا الدَّنیئهٌ؟ قالَ:
أَلنَّظَرُ فِى الْیسیرِ وَ مَنْعُ الْحَقیرِ؛ كرم چیست؟ فرمود: آغاز به بخشش کردن
پیش از درخواست نمودن و اطعام کردن در وقت ضرورت و قحطى. سؤال شد: دنائت و پستى
چیست؟ فرمود: كوچك بینى و دریغ از اندك.( بحار الأنوار، ج۷۵، ص: ۱۰۲».) پس اهل کرم و
بزرگواری آن است که پیش از آنکه کسی درخواستی داشته باشد به نیازمند بخشش داشته
باشد و اطعام کند. البته امام حسن عسکری(ع) چنانکه در سیره آن حضرت آمده همچون
سایر پدران بزرگوار خود منبع جود و سخا بود و در بسیاری از مواقع قبل از اینکه کسی
چیزی بخواهد، او را بی نیاز میکرد. از ابویوسف، شاعر هم عصر حضرت، نقل شده است که
گفت: تازه صاحب پسری شده بودم و دستم تنگ بود. کاغذی به عدهای نوشتم و از آنها
کمک خواستم، اما از آنها ناامید شدم. در این هنگام ابوحمزه، فرستاده امام حسن
عسکری(ع)، در حالی که کیسه سیاهی به دست داشت و در آن چهارصد درهم بود بیرون آمد و
گفت: مولایم فرمود: این مبلغ را برای آن کودک نورسیده صرف کن. خداوند در آن کودک
برایت برکت قرار دهد.
اهل کرامت کسانی هستند که مال را برای حفظ آبرو از دست
میدهند و برای صیانت آبروی خویش مال را بی ارزش میشمارند. امیرمومنان علی(ع) در
این باره میفرماید: «الکرم ايثار العرض على المال ؛ کرم يعنى مقدم داشتن آبرو بر مال
است. (شرح غرر الحكم، ج ۱، ص ۳۴۹
) آن حضرت (ع) هم چنین در تعریف کرامت می فرماید: «
الکرم احتمال الجريره ؛ کرم، تحمل کردن ایذاء و اذیت دیگران است.( شرح غرر الحكم،
ج ۱
، ص ۲۳۸)
۳- حلم: از
دیگر خصلت های مهمی که امام حسن عسکری(ع) برای جذب و جلب دوستان بیشتر معرفی میکند،
خصلت حلم و بردباری است. حلیم، خردمندی است که از روی خرد نسبت به امور بردباری میورزد
و نفس خویش را مهار و کنترل و مدیریت میکند. امیرمومنان علی(ع) حلم را این گونه
تعریف میکند: انَّمَا الْحِلْمُ كَظْمُ الغَیْظِ وَمِلْكُ النَّفْسِ؛ بردبارى
فرو خوردن خشم و مالكیت بر نفس است. (غرر الحكم: ۲۸۶، حدیث ۶۴۰۷.) از حضرت علی(ع) از
بردبارترین مردم پرسیدند فرمود، كسى است كه خشمگین نمىشود.( من لا یحضره الفقیه: ۳۸۳/۴، حدیث ۵۸۳۳؛ بحار الأنوار: ۶۸/ ۴۲۰، باب ۹۳، حدیث ۵۲) پس کسی که حلیم است شجاعترین
مردمان است (غرر الحكم: ۲۸۷،
حدیث ۶۴۶۷.) و
میتواند نظام زندگی را به درستی مدیریت کند(غرر الحكم: ۲۸۵، حدیث ۶۳۸۲.) و از هر گونه آفات و بلایا
در امان ماند(غرر الحكم: ۶۴،
حدیث ۷۹۴.) و زشتیهای خود را بپوشاند. (نهج البلاغه:
حكمت ۴۲۴؛
بحار الأنوار: ۶۸/۴۲۸،
باب ۹۳،
حدیث ۷۶.)
اگر کسی این ویژگی ها را داشته باشد میتواند دوستان
بسیاری برای خود بیابد؛ زیرا این خصلتها که مدیریت و مهار نفس را تضمین میکند،
موجب میشود که شخص در بهترین شکل، رفتار کند. حلم او را از رفتارهای نابخردانه
حفظ و صیانت میکند، کرامت او را در بهترین حالت قرار میدهد و او را اهل احسان و ایثار
و عفو و گذشت میکند به طوری که پیش از آنکه دوستش بخواهد به او یاری و کمک مالی و
غیر مالی میرساند. ورع شخص نیز موجب میشود که نسبت به دنیا و مافیها بیرغبت
باشد و همواره در اندیشه آخرت باشد. پس از هرگونه رفتار زشت و پلید و گناه و بدی
اجتناب میکند و تنها به کارهای نیک و خداپسندانه با نیت خیرخواهانه می پردازد.
حسن فاعلی و نیت خیر او از یک سو و خیررسانی و حسن فعلی
و نیکوکاری اش خود بهترین عامل جذب دیگران به سوی اوست؛ زیرا او همانند عسلی صاف و
مصفا و بدون مزاحمی است که هر کسی را به سوی خود جذب می کند و هیچ دافعه ای ندارد.
در دوستی اصل جاذبه بسیار مهم است. در آیات قرآنی بیان شده است که مومنان، دوستان
یکدیگر هستند و به هم رحمت می ورزند و تنها در برابر دشمنان سختگیراند. کسی که
خصوصیات پیش گفته را دارا باشد، این گونه است یعنی دارای جاذبهای بسیار قوی بدون
هیچ دافعهای است. بدین ترتیب بسیاری از مردم به سمت او کشیده میشوند و اهل صداقت
او را دوست داشته و با او دوستی می ورزند.
منبع:باشگاه خبرنگاران
211008