کد خبر : ۱۸۳۲۸
تاریخ انتشار : ۰۵ دی ۱۳۹۲ - ۰۴:۵۷

قال الله تعالی فی القرآن: «سلام بر عیسی هنگامی که متولد شد.»

ولادت حضرت عیسی(ع) فرصتی مناسب است تا رویکرد محترمانه و همراه با مهر اسلام نسبت به سایر ادیان و انبیاء مورد بازشناسی و الگو گیری قرار بگیرد.
عقیق:وجود ادیان و مذاهب مختلف در جوامع دینی امری بدیهی و انکار نشدنی است؛ این مسئله که ادیان و مذاهب متعددی در جامعه انسانی وجود داشته است همیشه در تاریخ بشر مسئله ای حاشیه ساز بوده. گاه تعدد مذاهب و ادیان در یک منطقه جغرافیایی سبب جنگ های خونین بسیاری شده است که از جمله آن می توان به جنگ های صلیبی اشاره کرد که با دخالت مستقیم کلیسا و دعوت پاپ به منظور باز پس گیری سرزمین‌های مقدس صورت گرفت که تاریخ مشروح آن موجود است.

متاسفانه وجود ادیان و مذاهب متعدد در تاریخ بشر دراکثر مواقع یا موجب خشونت های شدید و غیر قابل وصف شده است یا در کم ترین موارد آن موجب بداخلاقی هایی در عرصه اجتماع شده است که به عنوان نمونه می توان به توهین کشور دانمارک به پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) اشاره کرد یا آخرین فیلمی که در جهت تمسخر حضرت رسول اکرم (ص) در قالبی طنز با ادعاهای دروغین ساخته و پرداخته شده بود.
هرچند که تعدد و تنوع ادیان و مذاهب امری انکار نشدنی است، اما نحوه رفتار و رویکردی که پیروان هر دین در مواجهه با ادیان دیگر بر میگزینند شاخصه مناسبی برای قضاوت کردن درباره حدود اخلاق در آن مذهب است. با توجه به این که دین مسیحیت اصل و بنیان خود را بر پایه محبت بنا نهاده است؛ اما متاسفانه شاهد رفتارهای خشونت آمیز و تحقیر کننده از سوی آنان با پیروان دیگر ادیان مخصوصا اسلام بوده ایم.
به علت عظمت و جایگاهی که حضرت عیسی(ع) در قرآن و نزد اهل بیت دارند هیچ گاه فرصت و اجازه تقابل به مثل در برخورد خشونت آمیز بین ادیان، برای مسلمانان به وجود نیامده است. بنابر این هیچ گاه شاهد آن نبودیم که مسلمانان در برابر بی احترامی مسیحیان به پیامبر اسلام (ص) مقابله به مثل داشته باشند و خدای ناکرده به حضرت عیسی (ع) کوچکترین بی احترامی داشته باشند.
پیامبر اکرم (ص) و ائمه و دانشمندان شیعه هیچ گاه نسبت به دیگر ادیان موضع خشونت و رفتار تحقیر آمیز نداشتند، بلکه حتی از حضرت عیسی(ع) به عنوان پیامبر الوالعزم و قابل ستایش یاد می‌کردند. در این باره آیات بسیاری در قرآن است که به ستایش حضرت عیسی(ع) می پردازد تا آنجا که نام مبارک حضرت عیسی(ع) 25 بار در قرآن ذکر شده است.
خداوند در سوره مائده آیه 110 می فرماید:« اذْ قالَ اللَّهُ یا عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتی‏ عَلَیْکَ وَ عَلى‏ والِدَتِکَ إِذْ أَیَّدْتُکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلاً وَ إِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنی‏ فَتَنْفُخُ فیها فَتَکُونُ طَیْراً بِإِذْنی‏ وَ تُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنی‏ وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‏ بِإِذْنی‏ وَ إِذْ کَفَفْتُ بَنی‏ إِسْرائیلَ عَنْکَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَقالَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبین‏»؛ هنگامى را که خداوند به عیسى بن مریم گفت: یاد کن نعمتى را که به تو و مادرت بخشیدم! زمانى که تو را با روح القدس تقویت کردم؛ که در گاهواره و به هنگام بزرگى، با مردم سخن مى‏گفتى؛ و هنگامى که کتاب و حکمت و تورات و انجیل را به تو آموختم؛ و هنگامى که به فرمان من، از گل چیزى بصورت پرنده مى‏ساختى، و در آن مى‏دمیدى، و به فرمان من، پرنده‏اى مى‏شد؛ و کور مادرزاد، و مبتلا به بیمارى پیسى را به فرمان من، شفا مى‏دادى؛ و مردگان را (نیز) به فرمان من زنده مى‏کردى؛ و هنگامى که بنى اسرائیل را از آسیب رساندن به تو، بازداشتم؛ در آن موقع که دلایل روشن براى آنها آوردى، ولى جمعى از کافران آنها گفتند: اینها جز سحر آشکار نیست!

نگاه اسلام نسبت به سایر ادیان و پیامبران تا آنجا بر سبیل حقانیت است که نه تنها معجزات دیگر پیامبران را انکار نمیکند، بلکه در قرآن مهر تاییدی بر آن می زند . در قرآن حتی از انحرافات دین مسیح نیز سخن گفته شده است اما هیچ گاه نگاه و رویکرد دین اسلام نسبت به سایر ادیان همراه با بی احترامی و جسارت نبوده است. به عنوان نمونه خداوند در آیه 171 سوره نساء به انحرافات دین مسیح اشاره میکند و می فرماید:

«یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فی‏ دینِکُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى‏ مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لا تَقُولُوا ثَلاثَةٌ انْتَهُوا خَیْراً لَکُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلهٌ واحِدٌ سُبْحانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ کَفى‏ بِاللَّهِ وَکیلا»؛ اى اهل کتاب! در دین خود، غلو (و زیاده روى) نکنید! و در باره خدا، غیر از حق نگویید! مسیح عیسى بن مریم فقط فرستاده خدا، و کلمه (و مخلوق) اوست، که او را به مریم القا نمود؛ و روحى (شایسته) از طرف او بود. بنابر این، به خدا و پیامبران او، ایمان بیاورید! و نگویید: «(خداوند) سه‏گانه است!» (از این سخن) خوددارى کنید که براى شما بهتر است! خدا، تنها معبود یگانه است؛ او منزه است که فرزندى داشته باشد؛ (بلکه) از آن اوست آنچه در آسمانها و در زمین است؛ و براى تدبیر و سرپرستى آنها، خداوند کافى است.
در همین راستا اهل بیت عصمت و طهارت نیز نسبت به وجود سایر پیامبران موضعی همراه با احترام و سلم داشتند تا آنجا که در بسیاری از زیارات نقل شده از سوی ائمه، به جایگاه حضرت عیسی (ع) اشاره شده است و حتی به ایشان سلام داده می شود. همچنین در بسیاری از ادعیه و مناجات هایی که با خداوند از لسان مبارک ائمه روایت شده به حضرت عیسی(ع) و مادر گرامی ایشان حضرت مریم اشاره شده است.

به عنوان نمونه در دعای نیمه رجب در اعمال ام داوود در قسمتی از دعا می خوانیم:« یا من وهب لادم شیثا و لابراهیم اسمعیل و لمریم عیسی.»؛ ای کسی که (خداوند) به آدم شیث را و به ابراهیم اسماعیل و به مریم عیسی را بخشیدی.
نگاه و رویکرد ائمه نسبت به حضرت عیسی (ع) علاوه بر احترام و تقدس همراه با حکمت نیز بوده است؛ یعنی اهل بیت و دانشمندان شیعه به ذکر سخنان حکمت آمیز حضرت عیسی و پندهای ایشان از انجیل پرداخته اند. هرچند که مسئله تحریف در اناجیل و وجود تعارضات بسیار مسئله ای است که دامنگیر جامعه کلامی و تاریخی مسیحیت است، اما زمانی که اهل بیت از انجیل پند یا حکمتی را روایت می‌کنند میتوان اطمینان داشت که صحیح است و از انحراف مصون است.

در بخش آخر کتاب ارزشمند تحف العقول به مناجات پروردگار با حضرت عیسی و نصایح و اندرزهای حضرت عیسی(ع) در انجیل پرداخته شده است. به عنوان نمونه می توان به این پند حضرت عیسی (ع) درباره جلوگیری از ظلم و مقابله با ستمکار اشاره کرد: «بدرستى براى شما میگویم که آتش‏ تسوزى در یک خانه پدید آید و پیوسته از خانه‏اى بخانه‏اى درگیرد تا خانه‏هاى بسیارى را بسوزد مگر اینکه آن خانه نخست را دریابند و از بن برآرند تا آتش از کار بیفتد. چنین است ستمگر نخست اگر جلو دست او را بگیرند دنبالش پیشواى ستمگرى نیاید تا بدو اقتداء کنند چونان که اگر آتش در خانه نخست به چوب و تخته درنگیرد چیزى را نسوزاند.
بدرستى براى شما میگویم: هر که به مار بنگرد که قصد برادرش کرده که او را بگزد و برادر را برحذر ندارد و مار او را بکشد برى از شرکت در خونش نیست. و همچنین هر که به برادرش بنگرد که میخواهد گناه کند و او را از انجام آن بد بر حذر ندارد تا گناهش اندر گیرد برى از شرک در گناهش نیست،

و هر که تواند ستمگرى را جلو گیرد و جلوش را نگیرد چون مرتکب ظلم است، چگونه ظالم بهراسد با اینکه در میان شما آسوده زید و بازش ندارند و جلوش را نگیرند و دستش را کوتاه نکنند. از کجا ستمکاران کوتاه آیند و چگونه مغرور نگردند همین بس است که یکى از شماها گوید من خود ستم نکنم و هر که خواهد ستم کند و ستم را بنگرد و جلو نگیرد؟

اگر مطلب اینست که شما میگوئید چرا شما با ظالمانى که همکار آنها نیستید در عقوبت و گرفتارى دنیاشان شریک هستید».(1)

نگاه و رویکرد شیعه نسبت به حضرت عیسی (ع) نه تنها همراه با احترام و تقدس است، بلکه در سایه سار کلام ائمه از پندها و حکمت های حضرت عیسی نیز بهره مند است.

 

پی‌نوشت:

1.ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول / ترجمه کمره‏اى - تهران، چاپ: ششم، 1376 ش. تحف العقول / ترجمه کمره‏اى، متن، ص: 540

 منبع:دانشجو

211008



ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین