۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۴ : ۲۳
با
اینکه در بستر تاریخ کشتار بیرحمانهٴ زیادی رخ داده است و همهٴ آن جنگها و
جنایتها در لا به لای کتابهای تاریخ دفن شده است و محققان باید نبش
تاریخ کنند تا زوایای تاریک آنها روشن و دانسته شود که در قرنهای گذشته
بر این مرز و بوم چه گذشته است. اما صرف مظلوم بودن افراد مقتول، موجب
ماندن آنان در حافظهٴ روزگار نمیشود. بسیاری از مظلومان و ستمدیدگان تاریخ
فراموش شده اند و اکنون نامی از آنان برجای نمانده است؛ کسی که برای
کشورگشایی و هدفهای غیر خدایی میجنگد، در تاریخ مدفون میشود.
تنها
واقعه ای که چونان نگینی بر انگشتری تاریخ میدرخشد و قدر اول آسمان جهاد و
اجتهاد و قیام و اقدام است، همانا واقعهٴ عاشوراست؛ زیرا سالار شهیدان(ع) برای احیای دین خدا قیام کرد و از آنجا که دین الهی «حیّ لایموت» است،
احیاگر دین نیز هرگز نمیمیرد و نامش برای همیشه بر جریدهٴ عالم ثبت است.
پس
از واقعهٴ کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش، امویان چنین میپنداشتند
که اسلام نابود شده است و دیگر نشانی از آن برجای نخواهد ماند. یزید
سرْخوش از این پندار خام، طبل نابودی دین بر کوفت و چنین سرود:
لعبت هاشم بالملک فلا ٭٭٭٭ خبر جاء و لا وحی نزل
یعنی
دین و حکومت از بازیچه های بنی هاشم بود و اکنون جز افسانهای از آن بر
جای نمانده است. نه وحی نازل شده و نه خبری آمده است؛ ولی پس از سخنان
گهربار و حماسی امام سجّاد(ع) و زینب(س) یاوه های
امویان باطل شد و دین، زندگی جاوید یافت.
خلاصه آنکه: 1. آنچه در
قلمرو تاریخ طبیعی است، محکوم دگرگونی و زوال است. 2. آنچه صبغهٴ فرا طبیعی
دارد، مصون از فناست. 3. سند این دو قضیّه در متن آنها نهفته است؛ زیرا
منطقهٴ طبیعت صحنهٴ جهش، حرکت، برخورد و سرانجام، زوال است و ساحت
فرا طبیعت میدان ثبات، تجرّد، دوام و خلود است؛ ﴿ما عندکم ینفد و ما عند
الله باقٍ﴾. چیزی که برای وجه خداست از آسیب سیلان و حرکت مصون است؛ ﴿کلّ
شیءٍ هالک إلاّ وجهَه﴾