عقیق: از دیرباز تاکنون، همواره مخالفانی وجود داشته اند که عزاداری برای امام
حسین(ع) را انکار کرده و یا درباره آن شبهه و تردید روا داشته اند. ایشان،
گاهی کوشیده اند تا مشروعیتِ عزاداری برای امام حسین(ع) را نفی کنند و
گاهی نیز کارکردهای اجتماعی آن را زیر سؤال برده اند.
گاهی این چنین،
پرسش می شود: اگر امام حسین(ع) با حرکت خود در روز عاشورا، پیروز و برنده
واقعی میدان بود، چرا شیعیان و محبّان آن حضرت به جای جشن و سرور، گریه و
عزاداری می کنند؟
برخی دنبال دلیل می گردند تا بر امام حسین(ع) گریه
کنند. اینها نیاز به طبیب دارند نه دلیل. چون فطرتشان مشکل دارد. فطرت سالم
وقتی در تلوزیون ببیند که کودکی را در آن سر دنیا سر می برند، در همان پای
تلوزیون زجّه می زند. حتّی اگر دهها سال بعد هم همان صحنه را برایش نمایش
دهند، با علم به این که آن واقعه دهها سال قبل رخ داده باز گریه می کند. در
چنین حالتی اگر کسی محزون نگشت یقیناً مشکل روحی و روانی دارد.
حکمت
گریه بر اباعبدالله(ع) تنها به جهت قربانى شدن، مظلومیت و به اسارت درآمدن
خانواده ایشان نبود؛ تا گفته شود که آن حضرت(ع) با شهادت خویش به مقامات
عالی رسیده اند و دیگر اشک ریختن براى او چه معنا دارد؟ گرچه حتّی اگر هیچ
حکمت دیگری هم نداشت باز گریه بر او سزاوار بود؛ چون این گریه یک واکنش
عاطفی و عاشقانه است که دلیلش حبّ است؛ نه حبّ فامیلی که کهنه می شود؛ بلکه
حبّ ایمانی که تا ایمان هست تازه است.
ائمه(ع) حقیقتاً برای آن بزرگوار
می گریستند؛ و گریه آنها گریه عشق است؛ سوز دل است. لازمه انسانیّت آنها
است. شرط عاشقی است. امّا در ضمن همین گریه عاشقانه و فطری، اهدافی سیاسی و
اجتماعی و تربیتی و ... نیز وجود دارد. لذا آن بزرگواران برای آنهایی هم
که چنین عشقی را نمی فهمند تا ناخودآگاه اشک بریزند، توصیه می کنند که گریه
کنید! به امید ثواب هم شده گریه کنید!
اشک ریختن بر مصیبت امام حسین
(ع) آثار فراوانی دارد، از جمله این که محبت اهل بیت(ع) در قلب
شیعیان حضور پیدا میکند؛ آنگاه دوست امامان معصوم(ع) هرگز فکر و
راه و روش آنان را رها نمی کند؛ زیرا رهبری جوارح به دست جان و دل است و
زمامداری قلب را محبت به عهده می گیرد و دلِ دوستان حسین بن علی (ع) جوارح
را به صَوْب صراط مستقیم رهنمود می شود.
خود آن بزرگوار نیز به این
اصل کلی سفارش کردند که هر حادثهٴ تلخی پیش آمد کرد، آن را بهانه کنید و
برای من اشک بریزید: «أو سمعتم بغریب أو شهید فاندبونی»؛ «هر گاه داستان
غریب یا شهیدی را شنیدید، برای مظلومیت من گریه کنید»؛ زیرا اگر امام حسین
(ع) به خلافت می رسید، دیگر غریب یا شهیدی وجود نداشت.
اجر و مزد گریه برای آن حضرت(ع) بسیار عظیم و بزرگ است و خداوند خود ضامن آن میباشد.
گریه
برای آن حضرت(ع) سختیهای زمان احتضار را از بین میبرد زیرا امام صادق
(ع) به مسمع بن عبدالملک فرمودند: آیا مصائب آن جناب (امام حسین(ع)) را یاد میکنی؟
عرض کرد: بلی والله مصائب ایشان را یاد کرده و گریه میکنم.
حضرت(ع) فرمودند: آگاه باش که خواهی دید در وقت مردن پدران مرا که به ملک الموت وصیت تو را میکنند که سبب روشنی چشم تو باشد.
همچنین فرمودند: ای مسمع گریه بر احوالات حسین(ع) سبب میشود که ملک الموت بر تو مهربانتر از مادر گردد.
گریه
بر حضرت اباعبدالله الحسین(ع) باعث راحتی در قبر، فرحناک و شادان شدن
مرده، شادان و پوشیده بودن او در هنگام خروج از قبر است در حالی که او
مسرور است فرشتگان الهی به او بشارت بهشت و ثواب الهی را میدهند. اجر و
مزد هر قطره آن این است که شخص همیشه در بهشت منزل کند.
همچنین، شیخ
صدوق در امالی از ابراهیم بن ابی المحمود روایت کرده که امام رضا(ع)
فرمودند: ماه محرم ماهی بود که اهالی جاهلیت، جنگ و قتال را در آن ماه حرام
میدانستند، ولی این امت جفاکار خونهای ما را در آن ماه حلال دانستند و
حرمت ما را هتک کرده و زنان و فرزندان ما را در آن ماه اسیر کردند. آتش در
خیمههای ما افروخته و اموال ما را غارت کردند. حرمت حضرت رسالت (ص) را
در حق ما رعایت نکردند.
همانا مصیبت شهادت حسین(ع) دیدههای ما را
مجروح گردانید و اشک ما را جاری کرده، عزیز ما را ذلیل گردانیده است و زمین
کربلا مورث کرب و بلاء ما شد. پس باید بر حسین بگریند، همانا گریه بر آن
حضرت(ع) گناهان بزرگ را فرو میریزد.
سپس حضرت رضا(ع) فرمودند: پدرم
چون ماه محرم داخل میشد کسی آن حضرت را خندان نمیدید و اندوه و حزن
پیوسته بر او غالب میشد تا روز عاشورا. آن روز، روز مصیبت و حزن و گریه
او بود و میفرمود: امروز روزی است که حسین(ع) شهید شده است.
و همچنین
شیخ صدوق از آن حضرت(ع) روایت کرده: هر که روز عاشورا روز مصیبت و اندوه
گریه او باشد حق تعالی روز قیامت را برای او روز شادی و سرور گرداند و
دیدهگانش در بهشت به نور ما روشن شود.
علاوه بر این، عزاداری برای
امام حسین (ع) در مهمترین کارکرد خود، سبب شده است تا یاد، نام و پیامهای
نهضت عاشورا زنده و جاوید بماند، و آموزههای آن به همه بشریت انتقال یابد.
از این طریق، همه انسانها ـ مسلمان و نامسلمان ـ در طول تاریخ، با آموزه
هایی همچون ستم ستیزی، آزادگی، شهادت طلبی، ایثار و حقیقت جویی آشنا شده
اند.
گریه و عزاداری برای حسین(ع)، در واقع، انقلاب و مکتب او را زنده
نگاه داشته و پیام امام حسین(ع) را به همه انسانها انتقال داده
است. بر این اساس، گریه در فرهنگ عاشورا، سلاح همیشه برّانی است که فریادِ
اعتراض بر ستمگران است و پاسدارِ خون شهیدان. در این باره، این سخنان از
حضرت امام خمینی بسیار گویا است: «هر مکتبی، تا پایش سینه زن نباشد، تا
پایش گریه کُن نباشد،... حفظ نمی شود»؛ «گریه کردن بر عزای امام حسین(ع)،
زنده نگه داشتن نهضت، و زنده نگه داشتن همین معنا است که یک جمعیت کمی در
مقابل یک امپراتور بزرگ ایستاد... آنها از همین گریهها می ترسند، برای
اینکه این گریه ای است که گریه بر مظلوم است، فریاد مقابل ظالم است.»
پی نوشت ها:
1-( شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی نوشته آیت الله جوادی آملی.)
2-( بحارالانوار، جلد 44.)
3-( کامل الزیارات. )
4-( صحیفه نور امام خمینی (ره)، جلد 8.)
5-( منتهی الآمال شیخ صدوق ، جلد 1.)
منبع:قدس آنلاین
211008