در ایامی که مردم کوفه جهت اعزام به کربلا جمع شده بودند یکی از مردان شجاع کوفه به نام «عمار بن ابیسلامه دالانی» تصمیم گرفت تا عبیدالله زیاد را در نخیله ترور کند، او مترصد فرصتی برای اجرای این تصمیم بود؛ اما فرصتی برای انجام این کار به دست نیاورد از این رو فرار کرد و خود را به کربلا، نزد امام حسین(ع) و یارانش رساند تا اینکه در روز عاشورا در رکاب آن حضرت به شهادت رسید.
عقیق: در ایامی که مردم کوفه جهت اعزام به کربلا جمع شده بودند یکی از مردان شجاع
کوفه به نام «عمار بن ابیسلامه دالانی» تصمیم گرفت تا عبیدالله زیاد را
در نخیله ترور کند. او مترصد فرصتی برای اجرای این تصمیم بود؛ اما فرصتی
برای انجام این کار به دست نیاورد از این رو فرار کرد و خود را به کربلا،
نزد امام حسین(ع) و یارانش رساند تا اینکه در روز عاشورا در رکاب آن حضرت
به شهادت رسید.
پس از فرود آمدن امام حسین(ع)به کربلا، عبيداللّه بن
زياد، مردم را در مسجد كوفه جمع کرد و سپس بر بالاى منبر رفته پس از حمد و
ثناى الهى چنین گفت: «اى مردم؛ شما خاندان سفيان را تجربه كرديد و آنها را
آن گونه يافتيد كه دوست داشتيد! اين يزيد است كه شما او را به سيرت نيكو و
روش پسنديده و نيكى به مردم و مراقبت از مرزها و بخشش به جا می شناسيد!
گو اينكه پدرش نيز اين گونه بود. اميرمؤمنان -یزید - بر گراميداشت شما
افزوده و به من نوشته است تا چهار هزار دينار و دويست هزار درهم را در
ميانتان تقسيم كنم و شما را برای جنگ با دشمنش- حسين بن على(ع)- بيرون
بفرستم. پس به [سخنان او] گوش فرا دهيد و از او فرمان ببريد. والسّلام.»سپس
از منبر پایین آمد و عطایای آنان را ميان بزرگانشان تقسيم كرد و آنان را
به حركت و همراهى و يارى دادن به عمر بن سعد در جنگ با امام حسين (ع) فرا
خواند.
اندکی پس از این واقعه به عبيدالله خبر رسيد که هر از چند
گاهی عده ای از مردم كوفه به قصد پیوستن به سپاه امام حسين(ع) از کوفه
خارج می گردند. با دریافت این خبر عبيدالله با ياران خود از كوفه بيرون
آمد و در نخيله اردو زد و مردم را وادار به حركت به نخيله نمود. او «عمرو
بن حريث» را به كارگزارى كوفه گماشت و [جهت جلوگیری از پیوستن کوفیان به
سپاه امام حسین(ع)] پل كوفه را در اختيار گرفت و اجازه نداد كسی از آن عبور
کند. به دستور عبیدالله بن زیاد، «حصین بن تمیم» به همراه چهار هزار سپاهی
تحت امر او از قادسیه به نخیله فرا خوانده شدند. «محمد بن اشعث» و «کثیر
بن شهاب» و «قعقاع بن سوید» نیز از سوی ابن زیاد مأموریت یافتند تا مردم
را آماده نبرد با اباعبدالله الحسین(ع) کنند. ابن زياد همچنین «سويد بن
عبدالرحمن منقرى» را به همراه چند سوار به كوفه فرستاد و به او دستور داد
تا در كوفه جستجو كند و هر كس را كه از رفتن به جنگ اباعبدالله(ع) خوددارى
كرده است، پيش او بياورد. سويد در كوفه به جستجو پرداخت پس مردى از شاميان
را كه براى مطالبه ميراث خود به كوفه آمده بود را بازداشت کرده، نزد ابن
زياد فرستاد. ابن زياد نیز [جهت ترساندن مردم کوفه] دستور قتل او را صادر
کرد. مردم كه چنين ديدند همگی حركت كردند و به نخیله رفتند.
نقل شده
در ایامی که مردم کوفه جهت اعزام به کربلا جمع شده بودند یکی از مردان
شجاع کوفه به نام «عمار بن ابیسلامه دالانی» تصمیم گرفت تا عبیدالله زیاد
را در نخیله ترور کند، او مترصد فرصتی برای اجرای این تصمیم بود؛ اما فرصتی
برای انجام این کار به دست نیاورد از این رو از نخیله فرار کرد و خود را
به کربلا، نزد امام حسین(ع) و یارانش رساند او در کنار امام (ع)باقی ماند
تا اینکه در روز عاشورا در رکاب آن حضرت به شهادت رسید.
با گرد آمدن
مردم در نخیله، عبیدالله به «حصين بن نمير» و «حجار بن أبجر» و «شبث بن
ربعى» و «شمر بن ذی الجوشن» دستور داد تا جهت يارى عمر سعد به لشكرگاه او
بپیوندند. شمر اولین نفری بود که فرمان او را اجرا كرد و آماده حرکت شد. عبیدالله بن زیاد هر روزه، در صبح و ظهر، گروهی
از نظامیان کوفی را در دسته های 20، 30، و 50 تا 100نفری، به کربلا می
فرستاد تا اینکه این گروهها در ششم محرم به هم پيوستند و تعداد نفرات سپاه
عمر بن سعد را به بیش از بيست هزار تن رساندند. عبيداللّه، عمر بن سعد را
فرمانده همه آنان نمود و به همه بزرگان کوفی حاضر در کربلا فرمان داد تا
گوش به فرمان و مطيع ابن سعد باشند. آن گاه ابن زياد به عمر بن سعد نوشت:
«با فرستادن این همه سواره و پياده، بهانه اى در جنگ با حسين (ع)، برايت
نگذاشته ام. دقّت كن كه هيچ كارى را آغاز نكنى جز آن كه صبح و شب با هر
پيك بامدادى و شامگاهى با من مشورت كنى. والسّلام » نقل شده عبيداللّه بن
زياد، همواره كسى را به سوى عمر بن سعد روانه می كرد و از او می خواست تا
در نبرد با امام حسين (ع) شتاب كند.