عقیق: کافی است دلت گرفته باشد یا حاجتی در دل داشته باشی یا اینکه حساب و کتاب دنیا به بن بست خورده باشد، آن وقت همه یک آدرس میدهند که به امام جواد (ع) متوسل شو. ایشان دست رد به سینه هیجکسی نمیزند. اصلا برای همین است که امام جواد (ع) را بابالحوائج مینامند.
به حرم کاظمین و حرم امامین جوادین (ع) که میرسی، دلت زودتر از پاهایت میرسد. هنوز سلام ندادهای، هنوز چشمهایت به ضریح نیفتاده اما دل انگار از قبل حرفش را زده است. آمدهای برای حاجت. آمدهای چون شنیدهای این امام، کلید قفل حوائج دنیوی است.البته نیازی نیست حتما به حرم بروی، هر جا باشی، هر قدر دور، هر قدر گرفتار، کافی است به او توسل کنی. میگویند که حاجتهای دنیایی را روا میکند. این میگویند از جنس تجربه است، نه نقل دور.خیلیها حتی حرمش را ندیدهاند. خیلیها هنوز کاظمین نرفتهاند اما مگر توسل، آدرس میخواهد؟ مگر بابالحوائج بودن، محدود به ضریح و گنبد است؟ شیعه یاد گرفته هر جا دلش شکست، هر جا گره افتاد، اسم ائمه به ویژه امام جواد (ع) را صدا بزند. جواب، دیر و زود دارد اما سوخت و سوز نه.ایرانیها خوب این را میدانند.
در مشهد، در صحن و سرای امام رضا (ع)، بارها دیدهای که زائر آرام زیر لب میگوید «آقا به جوادت قسم…». انگار دلش میداند این راه، راه باز شدن است. پدری که حاجت را به پسر میسپارد. رضایی که گره را به جوادش میدهد.
امام جواد (ع) امام نهم شیعیان و فرزند امام رضا (ع) است که در کودکی به امامت رسیدند. ایشان در روزگاری امام امت شد که سؤال، شبهه و تردید فراوان بود. بعضی میپرسیدند که امام در این سن؟ اما زمان زیادی نگذشت که محمد بن علی آنقدر عالم بودند که علم و داناییشان زبانزد شد. مناظرهها یکییکی شکل گرفت. هر بار که دستگاه خلافت خواست او را در تنگنا بگذارد، نتیجه برعکس شد.
پاسخها آنقدر محکم بود که حتی خلیفه عباسی هم ناچار به پذیرش میشد. اما آنچه امام جواد (ع) را به دل مردم نزدیک کرد، جود و کرم بود تا جایی که کسی عادت نداشت دست خالی از محضر ایشان بازگردد. اصلا نام جواد هم از همین جا آمده. از گرههایی که باز کردند. وقتی همه درها بسته است، شیعیان میدانند که هنوز یک در باز مانده است. یعنی وقتی حساب و کتاب دنیا جواب نمیدهد، توسل جواب میدهد. یعنی امامی که اگر با دل بروی سراغش بیاعتنا نمیگذرد.
اگر به کاظمین و حرمش رفته و دقت کرده باشی، متوجه میشوی که آنجا مثل حرمهای کربلا و نجف به ویژه حرم حضرت عباس (ع) پر از رمز و راز است اما زائرها کمتر حرف میزنند و بیشتر نگاه میکنند. بیشتر اشک میریزند. انگار با نگاههایشان میگویند که «آقا، آمدهام خودت مشکلم را حل کنی. تو که میدانی...»
قبل از آنکه نگاهت به ضریح بیفتد سکوت و حرکتی که میان زائرهاست، وجودت را میگیرد. گوشهای کسی آرام دعا میخواند، کنار ستون دیگری زائری نماز میخواند و بعضیها حتی با همان چشمهای بسته نجوا میکنند و دلشان را به امام جواد (ع) میسپارند. گفتهاند نماز امام جواد (ع) برای حاجت معروف است. خیلیها آمدهاند تا فقط همین دو رکعت نماز را بخوانند تا آرام شوند. این آرامش، همان چیزی است که باعث شده نام او همیشه امیدبخش باشد و دلتنگیها را سبک کند.باور زائران این است که وقتی به او پناه میبری، دل امن میشود، قلب سبک میشود و انگار هیچ بنبستی باقی نمیماند. بعضیها آن را با دلی شکسته و دستهایی باز تجربه کردهاند. حتی اگر راهها بسته باشد، چشمها بسته باشد، دل باز و راهی باز میشود و همانطور که برخی بزرگان دین نقل کردهاند، بعضی وقتها حاجتها پیش از آنکه گفته شوند، شنیده میشوند.
زائرانی که کنار ضریح میایستند، گاهی نه حرفی میزنند و نه صدا میکنند، فقط با نگاههایشان دعا میکنند. انگار امام جواد (ع) همه حرفها را از نگاه و سکوت میفهمد. امشب را با دل باز بگذران با نگاه خالص و قلبی پر از امید. امام جواد (ع) شنوندهای است که گرههای کوچک و بزرگ را میبیند و راهی باز میکند. پس هر چه میخواهی بگو، هر حاجتی داری بسپار و بدان که این شب، شب شنیده شدن و سبک شدن دلهاست.
منبع:فارس