پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
۱۴:۳۶

۱۴۰۴/۰۲/۱۱

شلمغانی که بود و چرا مورد نفرین امام زمان(عج) واقع شد؟

شیخ ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی در برابر انحرافات و کفرگویی‌های شلمغانی، این مرتد مردم فریب، احساس مسئولیت سنگینی می‌نمود و بدین جهت در مقابل وی، عکس‌العمل نشان داد و پندارهای وی را باطل اعلام کرد و چون نتیجه‌ای از این نگرفت، کلاً وی را طرد و شیعیان را از پیروی و نزدیکی وی برحذر داشت. تا این که توقیعی از ناحیه مقدسه بیرون آمد و با صراحت تمام، وی را مورد لعن و نفرین قرار داد.
کد خبر : ۱۳۳۱۲۰

عقیق:

 بر اساس گزارش های تاریخی، شلمغانی در دوم ذی قعده سال ۳۲۳ قمری به دست خلیفه عباسی به قتل رسید.

«محمد بن علی بن ابی‌عزاقر شلمغانی» در ابتدا از شیعیان امام حسن عسکری (علیه‌السلام) محسوب می‌شد، ولی بعدا از مذهب تشیع خارج شده و عقاید انحرافی و باطلی را بروز داد و در توقیعی مورد لعن امام زمان عج قرار گرفت و توسط حکومت دستگیر شده و پس از مدتی به فتوای علمای شیعه و اهل سنت در سال ۳۲۳ هجری، کشته و سپس سوزانده شد.

شلمغانی از یاران امام عسکری (علیه‌السلام) بود و در آغاز، انحرافی نداشت و بلکه از فقهای بزرگ امامیه به شمار می‌رفت؛ اما پس از شهادت امام حسن عسکری (علیه‌السلام) انتظار نیابت داشت و وقتی نیابت به حسین بن روح واگذار شد، حسد او شعله‌ور شده، کارشکنی بر ضد حسین بن روح را آغاز کرد. وی سخنانی از خود می‌ساخت و به حسین بن روح و دیگر نایبان نسبت می‌داد.

وی کتاب‌های بسیاری داشت و در آن‌ها، انبوه روایاتی را که از امامان (علیهم‌السلام) شنیده بود، گردآوری و دسته‌بندی کرده بود اما هنگامی که راه انحراف و ارتجاع در پیش گرفت و در اندیشه، عقیده و عمل دگرگون شد، در روایات تغییراتی پدید می‌آورد؛ هرچه می‌خواست بر آن‌ها می‌افزود و هرچه دلخواه او بود، کم می‌کرد.

به گزارش ابن‌اثیر تاریخ‌نگار اهل‌سنت، انحرافاتی در عقاید شلمغانی پدید آمد و به غلو گرایش پیدا کرد.او معتقد بود که روح خداوند در حضرت آدم حلول کرد و پس از او در سایر انبیاء و اوصیا حلول کرد تا به امام حسن عسکری(ع) رسید و پس از وی در بدن خودش حلول کرده است. شلمغانی همچنین مدعی شد که نایب امام مهدی(ع) است و خود را مأمور به اظهار این مقام دانست و پیروانی پیدا کرد که به شلمغانیه معروف شدند.

پس از آنکه حسین بن روح از عقاید وی مُطلع گشت، از او بیزاری جست و وی را لعن نمود و شیعیان را به دوری کردن از او دستور داد.[۱۵] همچنین توقیعی از سوی حضرت مهدی(عج) در ردّ شلمغانی به دست حسین بن روح رسید که در آن از شلمغانی بیزاری جسته و او را دروغگو، منحرف از اسلام و مرتد معرفی نموده و شیعیان را به دوری جستن از او دستور داده بود.

 

علت کشته شدن شلمغانی

شیخ طوسی (ره) در کتاب الغیبه خود سبب کشته شدن شلمغانی را چنین دانسته است:

شیخ ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی به عنوان نایب منصوب امام زمان علیه‌السلام، در برابر انحرافات و کفرگویی‌های این مرتد مردم فریب، احساس مسئولیت سنگینی می‌نمود و بدین جهت در مقابل وی، عکس‌العمل نشان داد و پندارهای وی را باطل اعلام کرد و چون نتیجه‌ای از این نگرفت، کلاً وی را طرد و شیعیان را از پیروی و نزدیکی وی برحذر داشت. تا این که توقیعی از ناحیه مقدسه بیرون آمد و با صراحت تمام، وی را مورد لعن و نفرین قرار داد. در این توقیع مقدس، امام زمان علیه‌السلام از شلمغانی، با این عبارت یاد کرد: «المخذول الضالّ المضل، المعروف بالعزاقری لعنه الله...»

زمانی که ابوالقاسم حسین بن روح او را آشکارا نفرین کرد و همه‌جا شهرت یافت و مردم از وی دوری جستند، تمام شیعیان از او برحذر بودند؛ به طوری که نتوانست به نیرنگ‌های خود ادامه دهد. روزی در محفلی که سران شیعه حاضر بودند و همه نفرین شلمغانی و دوری از او را از ابوالقاسم حسین بن روح نقل می‌کردند، شلمغانی به حاضران گفت: «من و او (حسین بن روح) را در جایی بخواهید، تا من دست او و او هم دست مرا بگیرد و در حق یک‌دیگر نفرین کنیم. اگر آتش نیامد و او را نسوزاند، هرچه او دربارۀ من گفته، درست است».
این خبر در خانۀ ابن مقله اتفاق افتاد و از آن‌جا به گوش «الراضی باللّه» خلیفۀ عباسی رسید. «راضی» هم دستور داد او را دستگیر کرده، به قتل رساندند؛ بدین‌گونه شیعیان از شر او راحت شدند این اتفاق، سال ۳۲۳ ق رخ داد.

 

پی نوشت:

دانشنامه اسلامی

ویکی شیعه

کتاب تاریخ عصر غیبت نوشته پورسیدآقایی،حکیم و....

منبع:حوزه


گزارش خطا

ارسال نظر
  • پربازدیدها
  • تازه ها