کد خبر : ۱۲۳۹۰۸
تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۸

این‌که امام زمان دین جدید می‌آورد، یعنی چه؟

این جمله معروف که اگر مهدی موعود ظهور کند، گویی دین جدید می آورد، ناظر به آن است که شاخص‌های دین‌داری و به تبع آن حیات دین‌مدارانه ما غلط است و ایشان این نگرش را تصحیح می‌کنند.

عقیق: دین‌داری محتاج به شاخص و به قول متعارف و امروزی «متر» است تا با آن‌ها بتوانیم حیات دینی خود را شکل بدهیم و به طریق صواب نزدیک باشیم. این جمله معروف که اگر مهدی موعود ظهور کند گویی دین جدید می‌آورد ناظر به آن است که شاخص‌های دین‌داری و به تبع آن حیات دین‌مدارانه ما غلط است و ایشان این نگرش را تصحیح می‌کنند.

در ادامه بخش‌هایی از کتاب «دیانت و عقلانیت» را می‌خوانید که مرحوم رضا بابایی در آن تذکراتی در مورد شاخص دینداری داده‌ است.

معنای مسلمانی و دین‌داری، در طی قرون مختلف، یکسان نبوده است. این تغییر در برخی حوزه‌ها به قدری است که می‌توان از آن به دستکاری ژنتیک تعبیر کرد. زیرا برخی از این تغییرات، در حوزه شاخص‌های دین‌داری است؛ یعنی در اهداف و برنامه‌های اصلی. برای مسخ آیین‌ها، هیچ راهی آسان‌تر و کم‌هزینه‌تر از این نیست که آن‌ها را در مسیری غیر از اهداف نخستیمشان بیندازند، یا به گفته امام علی، آن را چونان پوستینی وارونه بر تن کنند. 

مصیبتِ عظما آنگاه است که وارونه‌پوشان گمان می‌کنند که هر شیوه و رفتاری غیر از شیوه و رفتار آنان وارونه کردن دین است. این وارونگی تحقق پیش‌بینی پیامبر اسلام است که گفت:« در آینده‌ای نزدیک از اسلام جز نام و از ایمان جزء آداب ظاهری و از قرآن جز حروف آن باقی نمی ماند.» اسلام مانند هر آیین دیگری نتیجه‌ای را منظور داشته و برای رسیدن به آن مقدماتی را تشریع یا پیشنهاد کرده است. فراموشی نتیجه مقدمات را هم مسخ می‌کند و در مسیر دیگری می اندازد ما می‌دانیم که قطعاً مقصود از روزه، روزه نیست، نماز برای نماز واجب نشده است، حج و هجرت و جهاد، مطلوبیت ذاتی ندارد؛ بلکه همه این‌ها در پی مقصودی و منظوری بوده است مانند سه مصرع نخست رباعی که مقدمات مضمون اصلی را در مصرع چهارم فراهم می‌کنند.

مصرع چهارم در رباعی دین چیست؟ پاسخ به این پرسش در مقام نظر آسان است؛ زیرا به گواهی همه متون دینی آنچه سزاوار هدف‌گیری است اخلاق و معنویت است. یعنی انصاف، فروتنی، جوانمردی، دادگری،  شفقت بر خلق خدا، راستگویی، درستکاری، پرستیدن خدای مهربان و ایمان به غیب. مصرع‌های  دیگر دین، برای آن است که این اهداف تحقق یابد. اما شوربختانه شاخص‌های دینداری در جامعه ما غیر از شاخص‌هایی است که متون و نصوص و قرون نخستین خبر می‌دهند و این غیریت و تفاوت هم کمّی است و هم کیفی. یعنی جامعه دینی هم عقب‌تر از آموزه‌های دینی است و هم گاهی مقابل آن!

اختلاف کمّی میان متون دینی و جامعه دینی در «شاخص های دینداری» به این معناست که جامعه در مسیر دین گام بر می‌دارد اما آهسته تر از آنچه دین خواسته است. بنابراین اختلاف در میزان و مقدار است نه در جهت و مسیر. مثلاً دروغ یا بی انصافی هم در منابع دینی قبیح است و هم در جامعه دینی، اما یکی بیش از دیگری آن را قبیح می‌شمارد، چنانکه دروغگو یا بی‌انصاف یا عهدشکن در جامعه دینی به اندازه متون دینی مذموم نیست. اولیای دین گفته‌اند:« نزدیکترین چیز به دین انصاف است.» و «دین ندارد آن کس که به عهدش پایبند نیست.» و قران گفته است:«دادگری به تقوا نزدیک تر است.» اما آیا جامعه دینی همین اندازه به عدالت و انصاف اهمیت می‌دهد؟

تغییر کیفی آن است که دین، روی به سویی داشته باشد و جامعه دینی روی به سویی دیگر. مثلاً روح کلی دین عفو و بخشش باشد، اما جامعه دینی هوای انتقام و کینه‌توزی داشته باشد. یا توصیه اصلی دین به عقلانیت و خردمندی باشد اما مردم سراغ نقل و خبر و شنیده ها و نوشته های مشکوک بروند. نشانه‌های انحراف و تغییرات فراوان است. برخی از این تغییرات، به‌گونه‌ای است که اگر کسی بخواهد «اصل» بگیرد و بدل را واگذارد،‌ گویا دینی جدید آورده است؛ چنان که امام صادق درباره آخرین امام(ع) می‌گوید:«هنگامی که قائم ما خروج کند، امر تازه، روش تازه و داوری جدید با خود می‌آورد.» اما به واقع ایشان دین جدید نمی‌آورد؛ بلکه «او کاری را می‌کند که رسول خدا با سنت‌های جاهلی کرد؛ یعنی سنت‌های پیشین را از میان برمی‌دارد و اسلام را از نو آغاز می‌کند.» 

 

منبع:فارس


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین