پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
۱۵:۲۶

۱۴۰۴/۰۱/۲۰

آیا بلند کردن دستها برای دعا، بین اقامه و تکبیرة الاحرام بدعت است؟

دعای بین اذان و اقامه یکی از اعمال مهم در اسلام است که وهابی‌ها آن را بدعت می‌شمارند و ادعا می‌کنند که پیامبر(ص) چنین عمل را انجام نداده است. اما در پاسخ به این ادعا، مستندات روایی و معانی دقیق بدعت بررسی می‌شود که نشان می‌دهد این عمل نه تنها مشروع است، بلکه در منابع اسلامی نیز به آن تاکید شده است.
کد خبر : ۱۳۲۸۷۴

عقیق: آیا تا به حال به اهمیت دعای بین اذان و اقامه فکر کرده‌اید؟ در حالی که مسلمانان به این عمل عبادتی معروف پرداخته‌اند، برخی از گروه‌ها این کار را بدعت می‌دانند و بر این باورند که نزد پیامبر اسلام(ص)، چنین امری وجود نداشته است.

 

خلاصه
یکی از عباداتی که بین مسلمانان رایج است و در روایات سفارش شده، دعای بین اذان و اقامه، و تکبیرة‌الاحرام است که در برخی از روایات، این زمان را یکی از زمان‌های استجابت دعا معرفی می‌کنند؛ سیره مسلمانان نیز این است که هنگام دعا، دست به آسمان بلند کرده و از خداوند طلب رحمت و غفران دارند؛ اما وهابی‌ها این عمل مسلمانان را منافی با سنت دانسته و معتقدند که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) انجام نداده‌اند، پس بدعت است؛ در حالی‌که این ادعای ایشان، واهی بوده و دلیلی بر آن وجود ندارد؛ زیرا مستندات زیادی وجود دارد که بدعت بودن این مسأله را مخدوش می‌کند.

 

شبهه
رسم است بین مسلمانان که بعد از اذان و اقامه در حالی‌که در سجاده ایستاده‌اند، دستها را به دعا بلند کرده و دعا می‌کنند، وهابی‌ها این عمل را بدعت و منافی با سیره رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و سلف امت می‌دانند؛ از این‌رو در فتاوای خود با این عمل مخالفت می‌کنند، برای نمونه، این سؤال از بن باز شد، وی در پاسخ گفت: برای این عمل، اصلی در دین وجود ندارد و از رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) وارد نشده است، و جایی هم ذکر نشده است که ایشان دستانشان را برای دعا باز کرده باشند، پس این عمل اصلی ندارد و بدعت است.[۱]

 

پاسخ
در جواب به این حکم وهابیت می‌توان چند پاسخ را مطرح کرد:
۱) این فتوای وهابیت، بیانگر عدم درک صحیح ایشان از مفهوم بدعت است؛ زیرا بزرگان دین برای بدعت، معنا و شرایطی را بیان می‌کنند که بسیاری از مصادیقی را که وهابیت بدعت می‌دانند را شامل نمی‌شود، بلکه بدعت خواندن این مصادیق، خود بدعتی از سوی ایشان است. از طرفی با مراجعه به منابع معتبر فریقین می‌توان دریافت که ایشان برای بدعت شرایطی را از قبیل: دینی بودن مسأله، نداشتن دلیل برای آن (اعم از ادله عام و خاص) در دین، و تنافی داشتن با صریح دین را مطرح می‌کنند که تنها در صورت نبود این شرایط می‌توان گفت فلان فعل، بدعت است.[۲] این مساله هم از اموری نیست که بتوان گفت این شرایط در آن جمع شده است.


۲) نمی‌توان به صرف ترک سلف، فعلی را بدعت دانست و مُهر مخالفت شرع بر پیشانی آن زد، همان‌گونه که ابن‌قیم جوزیه که وهابی‌ها وی را پذیرفته‌اند و برای فتاوای او، بعد از ابن تیمیه، ارزش بسیاری قائل هستند، در این باب تصریح دارد: کسی‌که بگوید فلان کار جایز نیست، چون سلف انجام نداده‌اند، دلیل بر جهل و عدم علم گوینده است، چه بسا سلف این کار را انجام داده‌اند، اما کسی شاهد بر آن نبوده.[۳]


۳) ترک یک عمل هم دلیل بر حرمت و بدعت نیست؛ زیرا خداوند می‌فرماید: «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا.[حشر/۷] آن‌چه را رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای شما آورده، بگیرید (و اجرا کنید)، و از آن‌چه نهی کرده، خودداری کنید.» آن‌گونه که در این آیه شریفه مشاهده می‌شود، خداوند می‌فرماید آن‌چه را که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از آن نهی فرموده‌اند، خودداری کنید و نفرموده‌اند آن‌چه که ترک کرده‌اند را خودداری کنید.


۴) امروزه برخی عبادات را می‌بینیم که در جامعه اسلامی انجام می‌شود، در حالی‌که کیفیت آن بدین صورت، در زمان رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نبوده است؛ برای نمونه در زمان رسول خدا، تنها یک نماز جمعه در جامعه اسلامی برگزار می‌شد و آن هم در مدینه، از این‌رو افراد هر چند مسافتشان طولانی بود، خود را ملزم به شرکت در همین نماز می‌دانستند و از اقامه نماز جمعه جداگانه در محله خود خودداری می‌کردند؛ با این وجود، با توجه به کثرت نماز جمعه‌هایی که امروزه برگزار می‌شود (مخصوصاً در بین اهل سنت که در هر چند مسجد، یک نماز جمعه برپا می‌شود) کسی مدعی نیست که این عمل بدعت است.


۵) فارغ از تمام توجیهات و جواب‌هایی که می‌توان در رد وهابیت داد، برای این مسأله در منابع روایی، دلیل هم وجود دارد که خود گویای جواز آن است؛ برای نمونه در روایت وارد شده است که رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خطاب به یکی از اصحاب که شکایت از کوچک بودن خانه خود داشت، فرمودند: «ارْفَعْ إِلَی السَّمَاءِ وَسَلِ اللهَ السَّعَةَ.[۴] دستهایت را به آسمان بلند کن و از خداوند خانه‌ای بزرگ را طلب کن. که این روایت عام است و شامل باز کردن دست‌ها هنگام دعا قبل از تکبیرة الحرام نیز می‌شود.


با توجه به مستندات و ادله بیان شده، روشن می‌گردد که ادعای وهابیت در بدعت دانستن باز کردن دست‌ها هنگام دعا، قبل از تکبیرة‌الاحرام، بی‌دلیل و بدون تکیه بر مبانی اهل سنت است.

 

پی‌نوشت ها:

[۱]. بن باز، عبد العزیز بن عبد الله (م ۱۴۲۰)، فتاوی نور علی الدرب، ج۶، ص۴۱۹، تحقیق: الشویعر، محمد بن سعد، بی تا، بی نا؛ «لیس لهذا أصل ولم ینقل عن النبی صلی الله علیه وسلم أنه کان یدعو بشیء بین الإقامة وبین الدخول فی الصلاة ولم یحفظ عنه أنه رفع یدیه فی هذا الموطن، بل لا ینبغی لأحد أن یفعل ذلک لأنه خلاف السنة.»
[۲]. ابن رجب حنبلی، عبدالرحمن، جامع العلوم والحکم، ج۲، ص۱۲۷، تحقیق: شعیب الأرناؤوط وإبراهیم باجس، مؤسسة الرسالة، بیروت، چاپ هفتم، ۱۴۲۲ق.
[۳]. ابن قیم جوزیة، محمد، کتاب الروح، ص۱۴۳، دار الکتب العلمیة، بیروت، بی‌تا. «وَالْقَائِل أَن أحدا من السّلف لم یفعل ذَلِک قَائِل مَالا علم لَهُ بِهِ فَإِن هَذِه شَهَادَة علی نفی مَا لم یعمله فَمَا یدریه أَن السّلف کَانُوا یَفْعَلُونَ ذَلِک وَلَا یشْهدُونَ من حضرهم عَلَیْهِ.»
[۴]. طبرانی، سلیمان، المعجم الکبیر، ج۴، ص۱۱۷، تحقیق: حمدی بن عبد المجید السلفی، ناشر: مکتبة ابن تیمیة، القاهرة، چاپ دوّم، بی تا.

منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب


گزارش خطا

ارسال نظر
  • پربازدیدها
  • تازه ها