۰۶ آذر ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۴ : ۰۰
عقیق: یکی از شبهاتی که امروز خیلی در محافل دانشگاهی مطرح می شود این مسئله است که چرا قرآن اکثر مومنان را مشرک معرفی می کند ؟
برای پاسخ به این پرسش باید دقت کرد که تعریف دقیق مفهوم شرک، همانند مفهوم توحید، در ضمن اقسام آن ممکن است:
1- شرک ذاتی؛ یعنی، اعتقاد به مرکب بودن ذات خداوند، یا اعتقاد به تعدد ذات الهی (وجود دو یا چند خدا)
2- شرک صفاتی؛ یعنی، اعتقاد به این که صفات خدا، وجودی مستقل از ذات خداوند دارند به تعبیر دیگر مغایر با ذات و زاید بر ذات هستند.
3- شرک افعالی؛ یعنی، اعتقاد به وجود دو یا چند مۆثر مستقل در عالم هستی ؛ به گونهای که هیچ یک مقهور اراده و قدرت دیگری نباشد، یعنی، ذات یگانه الهی را تنها موثر مستقل در عالم هستی نداند.
یکی از بارزترین مصادیق شرک افعالی، اعتقاد به تمایز خالق شرور از خالق خیرات است. پیروان آیین مانی و برخی از پیروان زردشت، معتقدند که خداوند فقط خیرها و نیکی ها را میآفریند و امور شر و بد به وسیله موجود و مخلوقی شریر (اهریمن) به صورت مستقل و بدون این که خداوند خالق نیکیهابتواند دخالتی در آن داشته باشد، آفریده میشود.
4- شرک عملی: اگر اعمال و نیات انسان بر اساس توحید نظری و برآمده از آن نباشد انسان دچار شرک در مقام عمل میشود .
عمده ترین جلوه شرک عملی شرک در عبادت و پرستش است. بت پرستی و پرستش اجرام آسمانی و پدیدههای طبیعی از بارزترین انواع شرک عبادی به شمار میرود که همواره در میان برخی از ملتها و اقوام وجود داشته است.
شرک خفی: هر یک از اقسام توحید – اعم از نظری و عملی – دارای مراتب و درجاتی است به طور کلی توحید امری تشکیکی و دارای مراتب مختلف از جهت قوت و ضعف است.
به تبع توحید، شرک نیز دارای درجاتی است درخصوص توحید نظری بر اساس تفاوت فهم ها و ادراکها – از جهت عمق، ظرافت و دقت – درجات مختلفی از اعتقاد توحیدی برای افراد وجود دارد.
امام باقر(ع) در تفسیر این آیه شریفه فرمودند: منظور این آیه شرک در اطاعت است، نه شرک در عبادت. گناهانى که مردم مرتکب مىشوند، شرک اطاعت است؛ چرا که در آن اطاعت شیطان مىکنند و به جهت این کار براى خدا شریکى در اطاعت قائل مىشوند
قرآن کریم به سختی همه را رد می کند.
در مورد اول می فرماید که جز خدا خالقی نیست و در مورد دوم می فرماید که مدبر واقعی خدا است و علل و اسباب و واسطه ها بدون اذن خدا هیچ کاری نمی توانند بکنند و در مورد سومی می فرماید که غیر از خدا سایر معبودان، دروغین هستند و هیچ نفع و ضرری نمی رسانند یعنی الهه ها و بت ها جهان را اداره نمی کنند به همین جهت لایق پرستش نیستند بلکه هم خالق خدا است و هم مدیر و مدبر او است پس باید فقط او را پرستش کرد.
قرب الهی که مطلوب و کمال نهایی انسان است خود درجاتی دارد و حتی کوچکترین عمل اختیاری انسان در صورتی که واجد شرایط لازم باشد تا حدی انسان را به خدا نزدیک می کند.
هر یک از انسانها بر اساس میزان و کیفیت اعمال خویش در پیشگاه خداوند درجه یا درجاتی دارند و هر فرد و گروهی در درجه و مرتبه ای قرار دارد، «هم درجات عند الله» آنان در پیشگاه خدا دارای درجاتی هستند چنان که سقوط و دوری از خداوند نیز دارای درجاتی است و کوچکترین عمل به میزان خود انسان را سقوط می دهد و بر این اساس توقف در زندگی انسان معنا ندارد و هر عملی می تواند انسان را به خدا نزدیک یا از او دور کند.
اگر اعمال و نیات انسان بر اساس توحید نظری و برآمده از آن نباشد انسان دچار شرک در مقام عمل میشود عمدهترین جلوه شرک عملی شرک در عبادت و پرستش است. بت پرستی و پرستش اجرام آسمانی و پدیدههای طبیعی از بارزترین انواع شرک عبادی به شمار میرود که همواره در میان برخی از ملتها و اقوام وجود داشته است
امام باقر(ع) در تفسیر این آیه شریفه فرمودند: منظور این آیه شرک در اطاعت است، نه شرک در عبادت. گناهانى که مردم مرتکب مىشوند، شرک اطاعت است؛ چرا که در آن اطاعت شیطان مىکنند و به جهت این کار براى خدا شریکى در اطاعت قائل مىشوند.[1]
از امام صادق(ع) نیز در تفسیر این آیه سۆال شد که منظور قرآن از این که میفرماید اکثر مۆمنان مشرکاند، چیست؟
امام در پاسخ فرمودند؛ مردم بدون توجه، از شیطان اطاعت میکنند و اطاعت از شیطان شرک است.[2]
3. البته با توجه به این که شرک دارای مراتب بسیار خفی یا اخفی است؛ مراتبی از شرک وجود دارد که هیچ منافات با توحید ندارد: «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) إِنَّ الشِّرْکَ أَخْفَى مِنْ دَبِیبِ النَّمْل»؛[3] امام صادق(علیه السلام ) فرمود: شرک در اعمال انسان مخفىتر از حرکت مورچه است.
پی نوشت ها:
[1]. «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى «وَ ما یُۆْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ» قَالَ شِرْکُ طَاعَةٍ وَ لَیْسَ شِرْکَ عِبَادَةٍ- وَ الْمَعَاصِی الَّتِی یَرْتَکِبُونَ شِرْکُ طَاعَةٍ- أَطَاعُوا فِیهَا الشَّیْطَانَ فَأَشْرَکُوا بِاللَّهِ فِی الطَّاعَةِ لِغَیْرِهِ- وَ لَیْسَ بِإِشْرَاکِ عِبَادَةٍ أَنْ یَعْبُدُوا غَیْرَ اللَّه». قمى، على بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج 1، ص 358، دار الکتاب، قم، 1367ش.
[2]. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما یُۆْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ قَالَ یُطِیعُ الشَّیْطَانَ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُ فَیُشْرِکُ». کلینی، کافی ج 2، ص 397، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. شیح حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 5، ص 99، مۆسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1409ق.
منبع: جام نیوز
212009