کد خبر : ۱۲۲۸۹۹
تاریخ انتشار : ۰۷ تير ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۴

۱۲ خاطره زیبا از شهید بهشتی

گفتند حالا که «مرگ بر شاه» همه‌گیر شده؛ شعار جدید بدیم. «شاه زنازاده است، خمینی آزاده است». آشفته شد و گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمی‌شود به بام سعادت حلال رسید.

عقیق:کتاب «صد دقیقه تا بهشت» به بیان خاطراتی کوتاه از شهید بهشتی پرداخته است که بخشی از آن تقدیم نگاه شما خواهد شد:

 

- گفتند حالا که «مرگ بر شاه» همه‌گیر شده؛ شعار جدید بدیم. «شاه زنازاده است، خمینی آزاده است». آشفته شد و گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمی‌شود به بام سعادت حلال رسید.

 

- از بهشتی پرسید: فرد روحانی هم می‌تونه تو شورای شهر بره؟ گفت: روحانی همه جا می‌تونه بره به شرط اینکه علم اون رو داشته باشد؛ نه اینکه تکیه‌اش به علوم حوزوی باشه. صرف روحانی بودن به فرد صلاحیت ورود به هر کاری رو نمی‌ده.

 

- بنی‌صدر که فرار کرد زنش رو گرفتند. زنگ زد که زن بنی‌صدر تخلفی نکرده باید زود آزاد بشه. آزادش نکردند. گفت با اختیارات خودم آزادش می‌کنم. می‌گفت: هر یک ثانیه که او در زندان باشه گناهش گردن جمهوری اسلامیه.

 

- به جمع رو کرد و گفت: قدرت اجرایی و مدیریتی رجوی به درد نخست‌وزیری می‌خوره. حیف که نفاق داره، اگر نداشت مناسب بود.
(توی بدترین حالت هم، از ذکر نقاط مثبت افراد خودداری نمی‌کرد.)

 

- الآن بهترین موقعیته برای کمک به پیروزی انقلاب، نیت بدی هم که نداریم. آمار شهدای ١۵خرداد رو بالا می‌گیم، این ننگ به رژیم هم می‌چسبه!
بهشتی بدون تعلل گفت: با دروغ می‌خواهید از اسلام دفاع کنید؟ اسلام با صداقت رشد می‌کنه نه با دروغ!

 

- بهشتی اسم یک جوان رو داده بود برای شورای صدا و سیما. گفته بودند ولی این مخالف شماست، کلی علیه شما دنبال سند بوده! گفت: او جویاست و کنجکاو. چه اشکالی دارد که سندی پیدا کند و مردم رو آگاه کند.

 

- همه جمع شده بودند برای جلسه. باهنر رو فرستاده بودند که بهشتی رو بیاره. اومده بود که آماده بشید بریم؛ همه منتظر شما هستند. بهشتی عذر خواسته بود. گفته بود جمعه متعلق به خانواده است، قرار است برویم گردش.
اخم باهنر رو که دید گفت: بچه‌ها منتظرند، سلام برسونید، بگید فردا در خدمتم.

 

- به قاضی دادگاه نامه زده بود که: «شنیدم وقتی به مأموریت می‌روی ساک خود را به همراهت می‌دهی. این نشانه تکبر است که حاضری دیگران را خفیف کنی.»
قاضی رو توبیخ کرده بود. حساس بود، مخصوصاً به رفتار قضات…

 

- مترجم ترجمه کرد: «هیأت کوبایی می‌خواهند با شما عکس یادگاری بگیرند». همه ایستاده بودند تو کادر جز مترجم! پرسید مگه شما نمی‌آیی؟ گفت: همه می‌دونند من توده‌ایم، برای شما بد می‌شود. خندید و گفت: باید شما هم باشید، دقیقاً کنار من! حالا کادر کامل شد.

 

- بهش می‌گفتند انحصارطلب، دیکتاتور، مرفه، پولدار. دوستانش دوستانه گفته بودند چرا جواب نمی‌دهی؟ تا کی سکوت؟ می‌گفت مگر نشنیده‌اید قرآن می‌گوید «ان الله یدافع عن الذین آمنوا». یعنی وظیفه من این است که ایمان بیاورم، کار خدا این است که از من دفاع کند. دعا کن من وظیفه خودم را خوب انجام بدهم. خدا کارش را خوب بلد است.

 

- رفته بودند سخنرانی، منافقین هم آدم آورده‌بودند. جا نبود. بیرون شعار می‌دادند. آخر سر گفتند، حاج آقا از در پشتی بفرمایید که به خلقیها نخورید. گفت: این همه راه آمده‌اند علیه من شعار بدهند. بگذارید چند «مرگ بر بهشتی» هم در حضور من بگویند. و از همان در اصلی رفت…

 

  • یکنفر با بی‌ادبی بلند شد به توهین کردن به شریعتی. بهشتی سرخ شد و گفت: حق نداری راجع به یک مسلمان اینطور حرف بزنی.
    هول شدند و چند نفر حرف تو حرف آوردند که یعنی بگذریم. گفت: شریعتی که جای خود! غیر مسلمان را هم نباید با بی‌ادبی مورد انتقاد قرار بدیم.
  • - قوه‌ قضائیه یک عامل مهم اقتدار است در اداره‌ی کشور. بنده هم همیشه سفارش‌هایی کردم، چه در این دوره، در جلسات دو نفره، سه نفره‌ای که با جناب آقای محسنی داشتیم، چه در جلسات عمومی که بارها با عناصر محترم قوه‌ی قضائیه ملاقات داشتیم، همیشه سفارش‌هایی کردم.

    - خوشبختانه جناب آقای محسنی رئیس قوه یک عنصر مؤمن، انقلابی‌اند، واقعاً ایشان مؤمن‌اند، انقلابی‌اند، پرکارند، مردمی و دور از تشریفاتند. این خیلی مهم است. ایشان یک عنصر مردمی است که گفتند هم اینجا با مردم مأنوس میشوند، می‌روند بین مردم. ایشان با زوایای قوه آشناست. سالهای متمادی ایشان در قوه بودند. آن اجزاء گوناگون قوه را آشنا هستند و ایشان گوش شنوا هم دارد. از منتقدین میشنوند. هر چه که بگویند، گوش شنوا دارد ایشان و میشنود. اینها خصوصیات ممتاز ایشان است.

    - مسئله‌ی مبارزه‌ی با فساد جدّی گرفته بشود. فساد وجود دارد... در داخل قوه اینجور نیست که فساد نباشد.

    - البته اکثریت قضات پاکدست، نجیب، مؤمن و زحمتکش، حقیقت شریف اینجورند، در این تردیدی نیست اما در جمع هزار نفره اگر ده نفر هم آدم ناباب پیدا بشوند می‌توانند آن بقیه را مورد آسیب قرار بدهند؛ از لحاظ آبرو و از لحاظ کار و اینها. باید دنبال همان ده نفر گشت.

    - و عمده همین است که با ساختارهای فسادزا مقابله بشود، گاهی اوقات در بخشی‌ از جاها حالا چه در قوه‌ی قضاییه چه در قوه‌ی مجریه یا جاهای دیگر بعضی از ساختارها هست که به طور طبیعی فساد ایجاد میکند، آن ساختارها باید در هم شکسته بشود. ببینید بگردید این ساختارها را پیدا کنید آنها از بین برود.

    تکمیل می شود...

منبع:حوزه


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین