۰۱ آذر ۱۴۰۳ ۲۰ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۴ : ۲۳
عقیق:نشر اطراف در آستانه ماه محرم کتاب چهارم از مجموعه کآشوب را روانه بازار نشر میکند. در کتاب چهارم از این مجموعه که «رهیده» نام دارد، 18 نفر از گروههای مختلف اجتماعی با گرایشهای فکری متفاوت درباره رابطه خودشان و محرم نوشتهاند. تفاوت سبک زندگی و دغدغههای نویسندگان باعث شده که هر کدام از زاویهای به این ماجرا نگاه کنند. محرم در اردوگاههای رژیم بعث، سفر اربعین با توریستی کانادایی، عزاداری پاکستانیها در حاشیه پایتخت، آماده کردن یک تعزیه به همراه کودکان روستایی در تربتحیدریه، گشتوگذار توریستی در مجالس سخنرانی پایتخت و سفر غیرقانونی به عراق بخشی از موضوعات متفاوتی است که در کتاب چهارم مجموعه کآشوب روایت شده است.
در مقدمه کتاب آمده است: «شاید هیچوقت نشود فهمید عاشقانههای گرم حسینی، روضهخوانیهای سوزناک و ابراز ارادتهای شاعرانه و آتشین، پیش حضرتش پذیرفتهترند یا روایت دستهای لرزان جوانی که اعتراف میکنند همه زندگی تلاش کردهاند با محرم و کربلا ارتباط بگیرند ولی هنوز در سفرند، هنوز گوشه خودشان را در این واقعه نیافتهاند. کسی چه میداند کدامشان به لمس روح کربلا نزدیکترند. برای ما که روایتهای کتاب را جمع میکنیم، اتفاق غافلگیرکننده همیشه آنجا است که به نیت زلال و کوشش بیمنت این جستوجوگران مردد و گوشهنشینان عزاداری بر میخوریم. حتی اگر نوشتن خیلی برایشان سخت باشد، دلشان میخواهد در کاری مربوط به حسین علیهالسلام سهیم باشند و به بهترین شکل نقلِ تنهاییشان در محرم را بنویسند. در پیشکش آوردن شرحِ شکها و فاصلهها، در اعتراف به دور بودن و در ثبت برداشتها و تجربههای نامطمئن و سرگردانشان همانقدر مصمم و مخلصاند که پدرانشان در هدیه کردن برنج و زعفران و کتیبه و پرچم به هیئت.»
زبانبسته نوشته طاهره ابوفاضلی، یا من اضحَک و ابکی نوشته معصومه توکلی، نعلَیْک نوشته هادی مقدمدوست، دایره امکان نوشته سمیرا هاشمی، به سوگواری زلف تو این بنفشه دمید نوشته وحید بازارگان، قدری شبیه وطن نوشته عاطفه اسلامزاده، آخرین تباکی نوشته آسیه اتفاق، روادید نوشته علیرضا محبی، چهارگاه مهدی شادمانی نوشه جواد رسولی، آرایشاتْ حرام نوشته محبوبه کلایی، الف محذوفه نوشته سیدروح الله حسینی، در وطن خویش توریست نوشته امیرعلی صبور، کانیمانگا نوشته قاسم فتحی، وقت خون در مسجد ملک نوشته محمد صادق رمضانیزاده، تکلیف امشبتان تعزیه است نوشته جواد ماهر، سلام بر دورافتادگان نوشته فاطمه باقری، یک خانه برای چند نفر جا دارد نوشته ماجده محمدی، نشانهای آفتابی برای سرزمینهای ابری نوشته عباس طهرانی 18 روایت این کتاب است.
نخستین جلد از مجموعه کآشوب که با همین نام به عنوان نخستین کتاب نشر اطراف منتشر شد، شامل 23 روایت از شخصیتهای مختلف از منبری و روضه خوان و هیأتدار و گریه کن و خادم و خادمه هیأت گرفته تا عاشوراپژوه و بچه شش ساله مردِ روضهخوان است.
«رستخیز» دومین جلد از این مجموعه اما روایتهای متفاوتتری را با خود به همراه داشت، به گفته ناشر در مقدمه کتاب، 24 نفر از اتفاقهایی نوشتهاند که نسبت آنها را با رخداد سال 61 هجری تغییر داده است. آنها از تجربههایی نوشتهاند که در دل این سنت عزا و در همین کوچهها و تکیهها شکل گرفته و دریافت و برداشت تازه با خودش آورده است. کتاب «رستخی»ز روایت محشر هر ساله است که هنوز هم رستگاریهای کوچک و بزرگ میآفریند و ما را نو میکند.
«زان تشنگان» نیز کتاب سوم از این مجموعه است، این کتاب نیز روایت 24 نفر از اتفاقهایی است که نسبت آنها را با رخداد سال 61 هجری تغییر داده است؛ از تجربههایی که در دل این سنت عزا و در همین کوچهها و تکیهها شکل گرفته و دریافت و برداشت تازه با خودش آورده است. نویسندگان در این مجلد در حقیقت به کسانی پرداخته که نسبت آنها را با محرم شکل دادهاند.
جلد چهارم مجموعه کآشوب به زودی از سوی نشر اطراف منتشر و روانه بازار نشر میشود.