۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۸ : ۰۴
عقیق:«آئین کشورداری از دیدگاه امام علی (علیه السلام) » کتابی است به قلم مرحوم آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی (ره) که حوزه نیوز در شماره های مختلف، مباحث خواندنی این کتاب را تقدیم نگاه شما علاقمندان خواهد کرد.
- ویژگی های فرماندهان سپاه اسلام
سپاهیان اسلام که ایثارگرانه و جان بر کف در راه خدا و استقرار حاکمیت قرآن و قوانین حیات بخش اسلام گام بر می دارند، همگی می بایست از چشمه سار فرهنگ و اخلاق اسلامی سیراب بوده و به صفات و خصلت های مورد نظر اسلام مجهّز باشند.
به دیگر سخن، انسان زمانی شایسته نام «سپاهی اسلام» خواهد بود که از صفاتی چون ایمان، پاکدامنی، تقوای الهی، ایثار و جانبازی در راه خدا و سایر صفات مؤمنان راستین برخوردار باشد؛ اما برای فرماندهان سپاه اسلام، یعنی کسانی که رهبری و اختیار گروه هایی از لشکریان مسلّح و نیرومند اسلام به آنها سپرده می شود و در واقع فرمان آتش و دستور حمله و پیکار و قتال به اجازه و اراده آنها بستگی دارد، شرایط دقیق تر و باریک تر و ویژگی های حساب شده تر و پیچیده تری در نظر گرفته شده است؛ به طوری که رسیدن به مقام فرماندهی سپاه در حکومت اسلامی، چیزی نیست که به آسانی برای هر کسی قابل دسترسی باشد.
کسی که به فرماندهی سپاه اسلام می رسد، علاوه بر ایمان و تقوا و شجاعت و ایثارگری و درک قوی و تیزهوشی و قدرت رهبری، می بایست روح والا، وقار و متانت، شکیبایی و ظرفیّت روحی، تعادل اخلاقی، حدّت و سخت گیری بجا و نرمش و مدارای به موقع و بسیاری توانایی های روحی و اخلاقی دیگر هم داشته باشد، تا آن که هم لشکریان اسلام را بی خردی به هلاکت نیفکند و هم با عناد و لجاج و انعطاف پذیری، از قدرتی که در اختیار دارد علیه دیگران سوءاستفاده نکند و به قتل و کشتارهای بیجا و جاه طلبانه دست نزند.
بنابر آنچه از عهدنامه استفاده می کنیم، از دیدگاه علی (علیه السلام) یک فرمانده شایسته در سپاه اسلام می بایست دارای ویژگی ها و خصوصیّت زیر باشد:
۱. خیرخواهی و دلسوزی نسبت به اجرای احکام خداوند و اوامر پیامبر و ولیّ امر و امام و رهبر اسلام و در کنار این صفات، اطاعت از رهبری و همیاری از صمیم قلب نسبت به او؛
۲. سعه صدر و آرامش روحی؛
۳. پاکدامنی و پارسایی و تقوای الهی؛
۴. سابقه درخشان؛
۵. استقامت و پایداری در برابر مشکلات و مصائب؛
۶. حلم و خویشتن داری، تسلّط بر نَفْس و قدرت جلوگیری از بروز خشم و عصبانیّت سریع و ناگهانی؛
۷. روحیه عفو، گذشت و عذرپذیری از خطاکاران پشیمان و پوزش خواه؛
۸. شجاعت و پیشتازی در میدان جنگ و عرصه زندگی؛
۹. سخاوت و بخشندگی؛
۱۰. بلندنظری و کوچک شمردن هر آنچه غیر الهی است؛
۱۱. خردمندی و بردباری و برخورداری از عقل و اندیشه نیرومند؛
۱۲. رحم و عطوفت نسبت به محرومان و ضعفای جامعه و در مقابل، سخت گیری و مقاومت نسبت به زورمندان و توانگران.
کلام والای علی (علیه السلام) که ویژگی های مزبور را برای فرماندهان ارتش اسلام بر می شمارد، بدین گونه است:
فَوَلِّ مِنْ جُنُودِکَ أَنْصَحَهُمْ فِی نَفْسِکَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لاِِمَامِکَ وَ أَنْقَاهُمْ جَیْباً وَ أَفْضَلَهُمْ حِلْماً مِمَّنْ یُبْطِئُ عَنِ الْغَضَبِ وَ یَسْتَرِیحُ إِلَی الْعُذْرِ وَ یَرْأَفُ بِالضُّعَفَاءِ وَ یَنْبُو عَلَی الاَْقْوِیَاءِ وَ مِمَّنْ لا یُثِیرُهُ الْعُنْفُ وَ لا یَقْعُدُ بِهِ الضَّعْفُ.
ثُمَّ الْصَقْ بِذَوِی الْمُرُوءَاتِ وَ الاَْحْسَابِ وَ أَهْلِ الْبُیُوتَاتِ الصَّالِحَةِ وَ السَّوَابِقِ الْحَسَنَةِ ثُمَّ أَهْلِ النَّجْدَةِ وَ الشَّجَاعَةِ وَ السَّخَاءِ وَ السَّمَاحَةِ فَإِنَّهُمْ جِمَاعٌ مِنَ الْکَرَمِ وَ شُعَبٌ مِنَ الْعُرْفِ.
از لشکریان خود کسی را به فرماندهی قرار ده که در نزدت نسبت به خدا و پیامبر و امامت از همه خیرخواه تر و پاکدل تر و عاقل تر باشد؛ کسانی که دیر خشم می گیرند و عذرپذیرترند و نسبت به ضعفا، مهربان و در برابر زورمندان، گردن فراز؛ کسانی که مشکلات، آنها را به زانو در نمی آورد.
سپس با ارباب مروّت و صاحبات مکرمت بجوش و با افراد باشخصیّت و اصیل و خاندان های صالح و خوش سابقه الفت بگیر و آن گاه با مردمان شجاع و سخاوتمند و افراد بزرگوار؛ چرا که آنها کانون های کرم و مراکز نیکی هستند.
وظایف رهبر در مقابل فرماندهان سپاه اسلام
علی (علیه السلام) هرگز مسأله ای را تنها از یک جهت و به صورت یک بُعدی نگاه نمی کند، بلکه همواره ابعاد گوناگون مسائل را در نظر می گیرد. اگر از دیدگاه وی وظایف و شرایط و خصلت هایی برای سپاه اسلام و بهویژه فرماندهان تعیین شده، وظایفی هم که والی و رهبر یک جامعه اسلامی نسبت به ارتش و فرماندهان دارد، از نظر دور نمانده است.
بر اساس آنچه که در منشور جاودانه علی (علیه السلام) مطرح شده است، رهبر نیز در مقابل فرماندهان سپاه وظایفی دارد که اهمّ آنها به طور خلاصه از این قرار است:
۱. مهربانی همه جانبه با فرماندهان، همچون مهربانی پدر و مادر خانواده نسبت به فرزندشان.
۲. نیرو بخشیدن به فرماندهان؛ به طوری که رهبر از هیچ چیزی که باعث قدرت یافتن آنها می شود، دریغ نکند و آنچه را که موجب تقویت و نیرومندی شان می گردد، مشکل و بزرگ و غیرعملی به حساب نیاورد.
۳. توجه دائمی نسبت به فرماندهان؛ بدین معنا که رهبر می بایست همواره از حال فرماندهان و مسائل زندگی آنان آگاه باشد، به آنها لطف و محبت داشته باشد و این مسأله را ناچیز و بی اهمیّت نداند؛ زیرا ارتشیان و فرماندهان سپاه، وقتی به مناسبت های گوناگون از رهبر خود، لطف های کوچک و بزرگ ببینند نسبت به وی حُسن ظنّ پیدا می کنند و همین باعث می شود که با او کمال همکاری و خیرخواهی را داشته باشند و در خدمتش به جان بکوشند.
۴. رهبر نباید به خاطر آن که کارهای بزرگی برای فرماندهان انجام داده و الطاف چشمگیری نسبت به آنها کرده است، وظیفه خود را تمام شده بداند و دیگر از انجام کارهای کوچک برای آنها خودداری ورزد. بسا کارهای ظاهراً ناچیز و لطف های کوچک هستند که بسیار ظریف و مؤثّرند و در جلب محبّت و جذب قلوب افراد نقش مهمی دارند.
پس فرماندهان نیز همان طور که از رهبر خود انتظار کارهای بزرگ دارند و به آن نیازمندند، از کارهای کوچک و ظریف او نیز شادمان می شوند و بر رهبر است که هر کدام از این گونه کارها را در موقع خود انجام دهد. حضرت در این باره می فرماید:
ثُمَّ تَفَقَّدْ مِنْ أُمُورِهِمْ مَا یَتَفَقَّدُ الْوَالِدَانِ مِنْ وَلَدِهِمَا وَ لا یَتَفَاقَمَنَّ فِی نَفْسِکَ شَیْءٌ قَوَّیْتَهُمْ بِهِ وَ لا تَحْقِرَنَّ لُطْفاً تَعَاهَدْتَهُمْ بِهِ وَإِنْ قَلَّ فَإِنَّهُ دَاعِیَةٌ لَهُمْ إِلَی بَذْلِ النَّصِیحَةِ لَکَ وَ حُسْنِ الظَّنِّ بِکَ. وَ لا تَدَعْ تَفَقُّدَ لَطِیفِ أُمُورِهِمُ اتِّکَالا عَلَی جَسِیمِهَا فَإِنَّ لِلْیَسِیرِ مِنْ لُطْفِکَ مَوْضِعاً یَنْتَفِعُونَ بِهِ وَ لِلْجَسِیمِ مَوْقِعاً ل یَسْتَغْنُونَ عَنْهُ.
ارتشیان را آن گونه تفقّد کن که والدین نسبت به فرزندانشان دلجویی می کنند و هیچ چیز را که در جهت تقویتشان صرف می کنی، بزرگ مشمار و هیچ لطفی را که بهانه احوال پرسی آنان قرار می دهی ـ هرچند کم باشد ـ ناچیز مپندار؛ زیرا همین محبّت های کم، آنان را وادار به خیرخواهی و حُسن ظنّ نسبت به تو می کند.
هرگز رسیدگی به مسائل و نیازهای ناچیز سپاه را به خاطر انجام کارهای بزرگشان وامگذار؛ زیرا همین الطاف جزیی جایگاه خاصّ خود دارد که از آن سود می برند، و کارهای بزرگ نیز موقعیّتی دارد که خود را از آن بی نیاز نمی دانند.
منبع:مهر