کد خبر : ۱۱۰۰۰۸
تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۶
جمعه های انتظار؛

ضرورت تردید نپذیر عصر ما!

شناخت معارف مهدوی ضرورت تردیدناپذیر عصر ماست. ضرورتی که اگر به خوبی درک شود و وجوه مختلف آن چنان‌که شایسته است، تبیین گردد، برکات فراوانی را نصیب جامعه اسلامی ما می‌سازد.

عقیق:متن زیر برشی از کتاب «معرفت امام زمان» اثر اسماعیل شفیعی سروستانی است که در ادامه می خوانید؛

۱. مفهوم‌شناسی مهدویت

«مهدویت»، از نظر لغوی مصدر جعلی و به معنای «مهدی (امام منتظر) بودن» است.[۱] واژه «مهدی» نیز در لغت به معنای «کسی که خدا او را به سوی حق هدایت کرده»،[۲] «هدایت‌شده» و «ارشاد­شده» آمده است.[۳] اما در اصطلاح، مهدویت به معنای مهدی‌باوری، مهدی­گرایی و اعتقاد به امام مهدی(ع) به عنوان منجی موعود آخرالزمان به کار می­رود. به بیان دیگر، مهدویت بیانگر دیدگاه اسلام درباره جهان آینده و آینده جهان است.

مهدی، لقب منجی موعود مسلمانان است. بر اساس بررسی­های برخی از صاحب‌نظران، در افزون بر ۲۷۰ روایت، این لقب برای این منجی موعود به کار رفته است.[۴] در یکی از این روایات، امام صادق(ع) از پدران گرامی خود چنین نقل می‌کند:

قالَ رَسولُ اللَّهِ(ص): المَهدِیُ‌ مِن‌ وُلدِی‌، اسمُهُ اسمی، وکُنیَتُهُ کُنیَتی، أشبَهُ النّاسِ بی خَلقاً وخُلُقاً، تَکونُ لَهُ غَیبَةٌ وحَیرَةٌ، حَتّی‌ تَضِلَّ الخَلقُ عَن أدیانِهِم، فَعِندَ ذلِکَ یُقبِلُ کَالشَّهابِ الثّاقِبِ‌، فَیَملَؤُها قِسطاً وعَدلًا، کَما مُلِئَت ظُلماً وجَوراً.[۵]

پیامبر خدا که درود خدا بر او و خاندانش باد فرمود: مهدی، از فرزندان من است. نام او، نام من و کنیه او کنیه من، و شبیه‌ترین مردم در خلق و خو به من است. غیبت و حیرتی دارد که در آن امت‌ها گمراه می‌شوند. سپس مانند شهاب فروزان می‌آید و زمین را از عدل و داد پر می‌کند، به همان سان که از جور و ستم پر شده بود.

در برخی از روایات آمده است که آن حضرت از آن رو «مهدی» نامیده می‌شود که مردم را به سوی امری نهان یا امری که از آنها مخفی شده هدایت می­کند. در یکی از این روایات که از امام محمد باقر(ع) نقل شده، آمده است:

... إنَّما سُمِّیَ‌ المَهدِیُّ‌ مَهدِیّاً؛ لِأَنَّهُ یَهدی إلی‌ أمرٍ خَفِیٍّ..[۶]

... مهدی، مهدی نامیده شده است؛ چون به امری نهان هدایت می‌کند.

در روایت دیگری، به نقل از امام صادق(ع) چنین می­خوانیم:

... و إنَّما سُمِّیَ القائِمُ مَهدِیّاً؛ لِأَنَّهُ یَهدی إلی‌ أمرٍ قَد ضَلّوا عَنهُ.[۷]

... و اینکه [حضرت] قائم را مهدی خوانند برای آن است که به چیز گمشده‌ای راهنمایی می­کند.

۲. مهدویت در اسلام

شاید بتوان گفت در طول تاریخ، هیچ موضوعی به اندازه قیام مصلحی جهانی که بشر را به سوی سعادت و نیک‌بختی ابدی رهنمون می‌سازد و داد مظلومان را از ظالمان بازمی‌ستاند، فکر آدمیان را به خود مشغول نداشته است. ازاین‌رو، اقوام و مذاهب گوناگون به نوعی در انتظار ظهور ابرمردی به سر می‌برند که نماد تمام آرمان‌های بشر به شمار می‌آید تا سرانجام روزی جهان را از عدل و داد پرسازد.

در این میان، اعتقادی که میان مسلمانان به ویژه شیعیان در مورد قیام و انقلاب مهدی موعود(ع) به عنوان مصلح کل و منجی بشر وجود دارد، در عین دارا بودن جنبه‌های آرمانی، از ریشه‌های عمیق و مستحکم مکتبی برخوردار بوده و متکی بر سخنان تردیدناپذیر پیشوایان معصوم دین است.

علما و متفکران اسلامی نیز در طول قرون، با بیان احادیث پیشوایان دین در زمینه ظهور قائم آل محمد(ع)، این اعتقاد را ترویج داده و با پاسداری از اندیشه مهدویت و تحکیم مبانی فکری انتظار ظهور مصلح جهانی، به شبهه‌های مخالفان در این زمینه پاسخ گفته و بر استواری این اندیشه افزوده‌اند.

باور به مهدویت از مسائلی است که همه مذاهب اسلامی بر آن اتفاق نظر دارند و مختص به به پیروان مکتب اهل بیت(ع) نیست. شمار فراوان احادیث مرتبط با مهدویت در منابع مورد اعتماد اهل سنت، و نقل و تأیید این موضوع توسط دانشمندان بزرگ سنی، به ما اطمینان می‌دهد که باور به ظهور مهدی موعود(ع) ‌به هیچ روی منحصر به شیعیان نیست و قاطبه فرق اسلامی آن را چون عقیده‌ای ضروری و قطعی پذیرفته­اند. این موضوع در ده­ها کتاب و رساله مستقلی که دانشمندان اهل سنت درباره امام مهدی(ع) نگاشته­اند،[۸] به روشنی مشخص است. افزون بر این، در جوامع حدیثی شش‌گانه هم که مهم­ترین و معتبرترین منابع حدیثی آنان به شمار می­رود، با صراحت بر آن تأکید شده است.[۹]

شیخ عبدالمحسن عباد آل بدر از عالمان برجسته دانشگاه اسلامی مدینه در نگاشته‌ای که با هدف پاسخ به منکران مهدویت تهیه شده است، اسامی تعدادی از دانشمندان اهل سنت را که بر تواتر احادیث امام مهدی(ع) تصریح کرده­اند، نام می­برد و کثرت این احادیث، تعدد طرق آنها و اعتقاد فرقه­های مختلف اسلامی به مضمون آنها را دلیلی بر وجود حقیقتی ثابت می­داند که در آخرالزمان به وقوع خواهد پیوست.[۱۰]

۳. ضرورت شناخت معارف مهدوی

شناخت معارف مهدوی ضرورت تردیدناپذیر عصر ماست. ضرورتی که اگر به خوبی درک شود و وجوه مختلف آن چنان‌که شایسته است، تبیین گردد، برکات فراوانی را نصیب جامعه اسلامی ما می‌سازد.

وجوه مختلف ضرورت شناخت معارف مهدوی در عصر حاضر را به این شرح می‌توان برشمرد:

الف) وجه اعتقادی

بر اساس روایات تردیدناپذیری که شیعه و سنّی آنها را روایت کرده‌اند، بر هر فرد مسلمان واجب است که امام زمان خود را بشناسد تا بدین وسیله از خطر در افتادن به جاهلیت قبل از اسلام و فرو رفتن در گرداب کفر و شرک وارهد و امکان زیستن و مردن بر مبنای اعتقاد راستین را بیابد.

این همه تأکید بر لزوم معرفت امام در آموزه‌های اسلامی، از آن روست که معرفت، مقدمه دل بستن،[۱۱] دل بستن، مقدمه سر سپردن[۱۲] و سرسپردن به امام حق، مقدمه نجات و رستگاری است[۱۳] و این اساس دعوت همه انبیا و اولیاست.

با توجه به آنچه گفته شد، بر هر یک از ما واجب است که همه تلاشمان را برای شناخت امام عصر خود، حضرت حجت بن الحسن(ع) به کار گیریم و با شخصیت و جایگاه آن حضرت در عالم هستی چنان‌که باید، آشنا شویم تا در پی آن بتوانیم به وظایفی که در برابر آن امام داریم، به گونه‌ای شایسته عمل کنیم.[۱۴]

ب) وجه فرهنگی

کشور ما کشوری است با اکثریت جمعیت جوان و پر شور. جمعیت جوانی که در صورت یافتن آرمانی با ارزش همه شور و توان بالقوه و بالفعل خود را به پای آن می‌ریزد و از هرگونه سکون و رکود و انحراف و تباهی بیزاری می‌جوید. همان‌گونه که جوانان پرشور عصر انقلاب و دوران دفاع مقدّس در پی آرمان‌های ارزشمند بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی، با گذر از همه تمنیات و خواهش‌های نفسانی، خود را یک‌سره وقف جهاد و مبارزه در راه خدا کردند و به بالاترین درجات ایمان و رستگاری دست یافتند.

تشکیل حکومت جهانی به رهبری امام مهدی(ع)، گسترش قسط و عدل در سراسر گیتی و نابود کردن همه مظاهر کفر، ستم و تباهی آرمانی است که اگر به درستی شناسانده شود و وجوه مختلف آن تبیین گردد، می‌تواند نسل سوم انقلاب اسلامی و نسل‌های پس از آن را چون پدران خود پویا و پایدار نگه دارد و از توانمندی‌های آنها به بهترین صورت ممکن بهره‌برداری کند. از این رو در عصر حاضر، جامعه ما بیش از هر زمان دیگر، نیازمند پرداختن به فرهنگ انتظار و باور مهدویت است و به جرئت می‌توان گفت اگر به خوبی به این موضوع پرداخته شود، می‌تواند بسیاری از توطئه‌های فرهنگی دشمنان را خنثی کند.[۱۵]

ج) وجه سیاسی

این وجه را از دو منظر می‌توان مطالعه کرد:

نخست، از منظر فلسفه سیاسی و مبانی مشروعیت نظام: حکومت جمهوری اسلامی ایران، بر مبنای نظریه ولایت فقیه و نیابت عام فقها از امام زمان(ع)، شکل گرفته است و به همین دلیل بقا و استمرار مشروعیت و مقبولیت این نظام، در گرو تبیین و تشریح دقیق مبانی کلامی و فقهی آن برای نسل حاضر و نسل‌های آینده است. در این میان پرداختن به موضوع‌هایی چون ضرورت وجود حجت الهی در هر عصر، جایگاه و نقش امام زمان(ع) در عالم هستی، شیوه بهره‌گیری مردم از امام زمان در دوران غیبت و وظایف و تکالیف مردم در برابر امام عصر از اهمیت ویژه‌ای برخودار است.

دوم، از منظر علوم سیاسی و روابط بین‌الملل: در سال‌های اخیر دو موضوع مهم و کلیدی در جهان مطرح شده است که در ظاهر خاستگاه و مبانی متفاوتی دارند، ولی در اهداف، آثار و نتایج مشترکند. این دو موضوع عبارتند از:

یک ـ «جهانی سازی»[۱۶] یا «جهانی شدن»[۱۷]: این موضوع بیشتر در مجامع دانشگاهی و از سوی نظریه‌پردازان علوم سیاسی و روابط بین‌المللی مطرح شده و در پی القای این مطلب است که «به دنبال محو شدن مرزهای جدا کننده، جهان به تدریج به سوی نوعی همگنی یا هم‌گونگی بیشتر در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی حرکت می‌کند»[۱۸] و «این اتفاق از طریق توسعه سرمایه‌داری و تکنولوژی مساعد آن (Techno-capitalism) آن هم در مسیری مشخص رخ خواهد داد».[۱۹]

ایده «نظم نوین جهانی» رئیس جمهور وقت امریکا (بوش پدر)، نظریه «پایان تاریخ» فوکویاما و راه‌کار «برخورد تمدن‌ها»ی هانتینگتون بیان‌گر همین پدیده جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی است که به گمان آنها با محوریت جهان غرب و به ویژه امریکا رخ خواهد داد و در نهایت به پذیرش الگوی نظام لیبرال ـ دموکراسی از سوی همه کشورهای جهان و سلطه فرهنگ، اخلاق و مدنیت مغرب زمین بر سراسر گیتی، منجر خواهد شد.

دو ـ آخرالزمان‌گرایی و تلاش در جهت تحقق پیش‌گویی‌های کتاب مقدس: جریانی که امروز بیشتر با عنوان «مسیحیان صهیونیست»[۲۰] «مسیحیان انجیلی»[۲۱] یا «مسیحیان بنیادگرا»[۲۲]در جهان شناخته می‌شوند، به ویژه در سال‌های اخیر، با زنده کردن پیش‌گویی‌های کتاب مقدس و دامن‌زدن به آن تلاش وسیعی را برای تبلیغ، ترویج و محقق ساختن باورهای خود در جهان آغاز کرده است. بر اساس باور این گروه از مسیحیان پروتستان، مشیت خداوند بر این قرار گرفته است که جهان پس از طی مراحلی هفت‌گانه که از جمله آنها تشکیل اسرائیل بزرگ، بازگشت قوم یهود به سرزمین موعود، بازسازی معبد سلیمان و وقوع جنگ عظیم هسته‌ای «آرمگدون»[۲۳] است، بازگشت دوباره حضرت مسیح(ع)، استقرار حکومت هزارساله او و حاکمیت صلح و عدالت را شاهد باشد.[۲۴]

این گروه معتقدند که با وقوع نبرد آخرالزمان (آرمگدون) همه غیرمعتقدان به آرمان‌های مسیحیت بنیادگرا اعم از یهودی، مسیحی و مسلمان از بین خواهند رفت و تنها کسانی باقی می‌مانند که به این آرمان‌ها باور داشته‌اند.

ویژگی مهم جریان یاد شده این است که تنها به ارائه تفاسیر معینی از مفاهیم مذهبی بسنده نمی‌کند، بلکه تلاش می‌کند تا با ارائه یک «پروژه» تحولات آینده را بر مبنای تفاسیر خود رقم زند.[۲۵]

دیدگاه آخرالزمان شناسانه مسیحیان صهیونیست اگرچه در ظاهر غیرسیاسی است، ولی از آن‌جا که این مباحث به ظاهر دینی، امروز دستمایه سردمداران کاخ سفید قرار گرفته و به بهانه‌ای برای توجیه سیاست‌های سلطه‌گرانه و تجاوزطلبانه آنها در جهان تبدیل شده است، به مباحث سیاسی، راهبردی و روابط بین‌الملل هم ارتباط پیدا می‌کند.

با توجه به مباحث یاد شده روشن می‌شود که در عصر حاضر، با توجه به دلایل ذیل پرداختن به موضوع مهدویت و مبانی دین شناختی آن از وجه سیاسی نیز دارای اهمیت است:

نخست اینکه، تبیین مبانی مشروعیت نظام جمهوری اسلامی و دفاع عالمانه از آن بدون شناخت دقیق مبانی مهدویت و درک عمیق دیدگاه پیشوایان دین در زمینه چگونگی اداره جامعه و حکومت در عصر غیبت و نسبت این دیدگاه با فرهنگ انتظار امکان‌پذیر نیست.

دوم، زیستن در جهان امروز و مقاومت در برابر سیل بنیان‌کن جهانی‌سازی که فرهنگ، سیاست و اقتصاد همه کشورهای مستقل را نشانه رفته و به چیزی کمتر از سلطه بر کل جهان بسنده نمی‌کند، تنها با داشتن تحلیل‌های قوی و مستحکم مبتنی بر مبانی، مبادی و منابع دینی و باور قلبی به برتری داشته‌های خود بر بافته‌های دیگران، امکان‌پذیر است و این دو، جز با شناختی جامع از باور مهدوی و فرهنگ انتظار که بیانگر دیدگاه اسلام درباره «جهان آینده و آینده جهان» است، محقق نخواهد شد.

سوم، نقد و بررسی عالمانه دیدگاه‌های آخرالزمان گرایانه مسیحیان صهیونیست، پایداری در برابر اقدام‌های فرهنگی، سیاسی و نظامی این جریان و خنثی کردن توطئه‌های آنها علیه جهان اسلام، تنها با اتکا به باور خلل‌ناپذیر مهدویت ممکن است، باوری که آینده جهان را تنها از آنِ بزرگ منجی موعود حضرت مهدی(ع) می‌داند و معتقد است که مسیح(ع) نیز پس از نزول از آسمان به آن حضرت اقتدا می‌کند.

د) وجه اجتماعی

«فرهنگ انتظار» تنها حیات فردی و زندگی شخصی انسان‌ها را در بر نمی‌گیرد و همه مناسبات اجتماعی را نیز شامل می‌شود؛ یعنی هم‌چنان که همه مظاهر حیات فردی انسان‌ها ـ زندگی و مرگ، حرکت و سکون، فعل و ترک، موافقت و مخالفت، دوستی و دشمنی و... ـ باید رنگ انتظار بگیرد و از این فرهنگ متأثر شود، همه مناسبات اجتماعی ـ فرهنگ، سیاست و اقتصاد ـ نیز باید به نوعی متأثر از انتظار باشد و میان جامعه منتظر و جامعه غیر منتظر تفاوتی محسوس احساس شود. به بیان دیگر در یک جامعه منتظر، نظام تعلیم و تربیت، مناسبات سیاسی و حکومتی، قوانین و مقررات دولتی، روابط تجاری و اقتصادی، ضوابط معماری و شهرسازی، حقوق و وظایف شهروندی و... باید بر اساس فرهنگ انتظار و با هدف زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی(ع) و استقرار حکومت عدل و مهدوی سامان یابند.

با توجه به مطالب یاد شده بر همه شیعیان لازم است که با شناخت بیشتر از معارف مهدوی و درک وجوه مختلف آن، زمینه را برای تحقق جامعه منتظر فراهم سازند.

۴. دیدگاه‌های موجود در زمینه شناخت معارف مهدوی

با توجه به دیدگاه‌ها و رویکردهای مختلفی که در زمینه شناخت باور مهدوی و فرهنگ انتظار وجود دارد، این پرسش مطرح می‌شود که آیا وجوه یاد شده براساس همه دیدگاه‌ها و رویکردهای موجود قابل بحث و بررسی هستند، یا اینکه تنها براساس دیدگاه و رویکرد ویژه‌ای می‌توان این وجوه را بررسی کرد و به پرسش‌های مطرح در هر یک از این زمینه‌ها پاسخ گفت؟

برای یافتن پاسخ این پرسش، لازم است مؤلفه‌های اساسی دو دیدگاه مهم از دیدگاه‌های موجود در زمینه شناخت معارف مهدوی را بررسی کنیم:

الف) دیدگاه کلامی ـ تاریخی

در این دیدگاه، سه جنبه از ابعاد شخصیت و زندگانی امام مهدی(ع) مورد توجه قرار می‌گیرد: نخست اینکه آن حضرت، حجت خدا، تداوم‌بخش سلسله حجت‌های الهی و دوازدهمین امام معصوم از تبار امامان معصوم شیعه(ع) است که در حال حاضر در غیبت به سر می‌برد. دوم اینکه ایشان شخصیتی است تاریخی که در دوره زمانی معینی، از پدر و مادر مشخصی به دنیا آمده، حوادث متعددی را پشت سر گذاشته، با انسان‌های مختلفی ارتباط داشته و منشأ رویدادهای مختلفی در عصر غیبت صغرا بوده است. سوم اینکه آن حضرت منجی موعود شیعه است و با ظهور خود همه مظاهر ستم را نابود و جهان را از عدل و داد آکنده می‌سازد.

بر این اساس، در بیشتر کتاب‌هایی که با دیدگاه کلامی ـ تاریخی به بررسی شخصیت و جنبه‌های وجودی امام مهدی(ع) پرداخته‌اند، با سرفصل‌های مشابهی روبه‌رو می‌شویم که برخی از مهم‌ترین آنها به قرار زیر است: لزوم وجود حجت الهی در هر عصر؛ اثبات ولادت؛ دلایل امامت؛ ویژگی‌های شخصی؛ فلسفه غیبت؛ نواب خاص؛ راز طول عمر؛ معجزات؛ توقیعات (پیام‌ها)؛ نشانه‌های ظهور آن حضرت و ... .

ب) دیدگاه فرهنگی ـ اجتماعی

این دیدگاه با پذیرش همه مبانی و اصول پذیرفته شده در دیدگاه کلامی ـ تاریخی در زمینه تولد، غیبت و ظهور آخرین حجت الهی، حضرت مهدی(ع) که بر اساس برهان‌ها و شواهد قطعی و تردیدناپذیر عقلی و نقلی به اثبات رسیده است، آن حضرت را حجت خدا بر بندگان و امامی می‌داند که در عصر حاضر همه اهل ایمان، وظایف و تکالیف مشخصی در برابر او دارند. این دیدگاه در پی آن است که موضوع مهدویت و انتظار را به عنوان مبنایی برای پی‌ریزی همه مناسبات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مسلمانان در عصر غیبت؛ طرحی برای رهایی جوامع اسلامی از تارهای درهم تنیده فرهنگ و مدنیت مغرب زمین و راه‌کاری برای گذر همه اهل ایمان از فتنه‌ها و آشوب‌های آخرالزمان مطرح سازد.

۵. آثار مهدوی و نیازهای روز

بر این اساس، در عصر حاضر که شور و شوق انتظار حضرت مهدی(ع) و اشتیاق شناخت آخرین حجت خدا در میان همه اقشار مردم، به ویژه نسل جوان کشورمان دامن‌گستر شده است. به نشر آثاری نیاز داریم که هم بر اصول و مبانی پذیرفته شده در دیدگاه کلامی ـ تاریخی مبتنی باشند و موضوع‌ها و مسائلی را که در این دیدگاه مورد توجه قرار گرفته است، با زبان و ادبیات روز و متناسب با نیازهای این زمان بررسی و تبیین کنند و هم، با چارچوب‌ها و موازین مورد پذیرش دیدگاه فرهنگی ـ اجتماعی هماهنگ باشند و باور مهدوی و فرهنگ انتظار را به عنوان حقیقتی جاری در عصر و جامعه ما مطرح سازند.

اثر حاضر با توجه به این نیاز اساسی شکل گرفته و در آن تلاش شده است پاسخی در خور به شور و اشتیاق وصف‌ناپذیر منتظران موعود برای آگاهی هرچه بیشتر از ویژگی‌های امام عصر(ع)، تاریخ عصر غیبت، تکالیف منتظران در عصر حاضر، چند و چون قیام و انقلاب رهایی‌بخش مهدی موعود(ع)، ویژگی‌های جهان پس از ظهور و مانند آن داده شود.


[۱]. ر.ک: علی اکبر دهخدا، لغت­نامه، چاپ اول از دوره جدید: تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۳، ج۱۳، ص۱۹۳۳۱.

[۲]. محمد بن مکرم (ابن منظور) لسان العرب، تحقیق: جمال­الدین میر دامادی، ‌بیروت‌، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع- دار صادر، ۱۴۱۴ ق.، ج‌۱۵، ص۳۵۴؛ محمد مرتضی الحسینی الزبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، تحقیق علی شیری، ۲۰ ج، چاپ اول: بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ ه‍.ق، ج۲۰، ص۳۳۲؛ فخر­الدین بن محمد الطریحی، مجمع البحرین‌، تحقیق: احمد حسینی اشکوری، تهران، ‌مرتضوی‌، ۱۳۷۵، ج۱، ص۴۷۵.

[۳]. محمد معین، فرهنگ فارسی، چاپ سیزدهم: تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۸، ج۴، ص۴۴۶۲.

[۴]. ر.ک: لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر فی ‌الإمام الثانی عشر(ع)، چاپ اول: قم، مکتب المؤلف، ۱۴۲۲ه‍.ق، ج۳، صص۴۴۳و ۴۴۴.

۳. محمدبن علی‌بن حسین (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، بی‌تا، ج۱، ص۲۸۶، ح۱.

[۶]. محمدبن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبة، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا، ص۲۳۷، ح۲۶.

[۷].  محمدبن ‌محمدبن نعمان (شیخ مفید)، الإرشاد فی معرفة حجج اللّه علی العباد، ترجمه و شرح: سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، علمیه اسلامیه، بی‌تا، ج ۲، ص‌۳۵۸.

[۸]. ‌ر.ک: علی محمد علی دخیل، الإمام المهدی(ع)، چاپ دوم: بیروت، دارالمرتضی، ۱۴۰۳ه‍ . ق، ص۱۴۰.

[۹]. سید محمد حسینی، «مهدویت از نگاه اهل سنت»، در: محمد محمدی ری­شهری، دانشنامه امام مهدی(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، چاپ اول: قم، مؤسسه علمی، فرهنگی دارالحدیث، ۱۳۹۳، ج۱، ص۷۶.

[۱۰]. ر.ک: ‌عبدالمحسن عباد آل بدر، عقیدة اهل السنة و الأثر فی المهدی المنتظر، ص۲۹، به نقل از: همان، ص۸۴.

[۱۱]. در روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده، آمده است: «... اَلحُبُّ فَرعُ الْمَعْرِفَةِ؛ دوستی فرع حاصل معرفت است» (محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، چاپ سوم: بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ه‍ . ق، ج ۶۷، ص‌۲۲، ح۲۲).

[۱۲]. پیامبر گرامی اسلام(ص) در پاسخ مردی اعرابی که از ایشان خواسته بود به وی پندی بیاموزد فرمود: «اَلْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ؛ انسان با کسی همراه می‌شود که او را دوست دارد». همان، ج ۲۷، ص۱۰۲، ح ۶۷.

[۱۳]. چنان‌که در روایت معروف امام رضا(ع) حدیث سلسلة الذهب آمده است، ورود در قلعه استوار توحید و ایمنی یافتن از عذاب الهی، مشروط به پذیرش ولایت امام معصوم(ع) است. (ر.ک: همان، ج ۳، ص‌۷، ح ۱۶).

[۱۴]. برای مطالعه بیشتر در این زمینه، ر.ک: همین کتاب، صص۱۲۵ ـ ۱۳۸.

[۱۵]. برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: اسماعیل شفیعی سروستانی، استراتژی انتظار، چاپ اول: تهران، موعود عصر، ۱۳۸۱، صص۲۳ ـ ۲۷ و ۶۹ـ ۷۸.

[۱۶]. Globalizing.

[۱۷]. Globalization.

[۱۸]. ر.ک: علی‌رضا شجاعی زند، «دین و جهانیت، جهانی شدن، جهانی سازی و جهانی گرایی»، مندرج در جهانی شدن و دین: فرصت‌ها و چالش‌ها (مقالات چهارمین کنگره دین پژوهان)، چاپ اول: قم، دبیرخانه دین پژوهان کشور، ۱۳۸۲، ج ۱، ص‌۳۰.

[۱۹]. همان، ص‌۳۳.

[۲۰]. Christian Zionists.

[۲۱]. Evangelists .

[۲۲] .Fundamentalist Christian.

[۲۳]. Armageddon.

[۲۴]. ر.ک: محمّد السماک، «کلید فهم سیاست امریکا: موضع امریکا در برابر رژیم صهیونیستی از پشتوانه‌های مذهبی تا منافع سیاسی» مندرج در کتاب پیش‌گویی‌ها و آخرالزمان (مجموعه مقالات)، چاپ اول: تهران، موعود عصر، ۱۳۸۵، صص۱۹۰ ـ ۱۹۱.

[۲۵]. ر.ک: همان، ص‌۱۹۵.


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین