۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۱ : ۰۲
عقیق:پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله در دوران رسالت خود تلاشهای بسیاری برای از بین بردن آداب و رسوم خرافی و جاهلانه و نهادینه کردن فرهنگ اسلامی میان مردم کرده بودند؛ اما ثابت شدن و بقای فرهنگ ناب اسلامی مستلزم آن بود که مردم ولایت و رهبری دینی شخصیتی را بپذیرند که پس از رحلت نبی مکرم اسلام عهده دار دین و دنیای آنها باشد و آنها را تا سرمنزل سعادت دنیایی و اخروی راهنمایی و سرپرستی کند. ماجرای غدیر، واقعهای بود که این سعادت را تضمین میکرد و حکومت اسلامی را که اساس آنها برادری و برابری و جلوگیری از پایمال شدن حقوق مردم بود، تداوم میبخشید.
کسانی که از غدیر روی گرداندند و پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله، به شوق قدرت و ثروت و کینهورزی مشغول شدند، در حقیقت فرهنگ اسلامی را که سعادت آنها را تضمین میکرد، کنار زده و به خوشیهای زودگذر دنیا مشغول شدند.
در گفتوگویی که با دکتر محمدحسین رجبی دوانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام انجام دادیم، به بررسی آثار و نتایج فراموشی غدیر و سر باز زدن از پذیرش ولایت حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام پرداختیم. طبق تصریح این کارشناس تاریخ اسلام، پیوند برادری در زمان نبی مکرم اسلام بسته شده بود و با رحلت آن حضرت نهتنها واقعه بزرگ غدیر، بلکه بسیاری از آموزههای اسلامی از یاد مردم رفت. اینکه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده بودند: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ؛ مؤمنان برادر یکدیگرند» درسی بود که مردم آن را فراموش کردند. هرچند آن حضرت سعی کردند تفاخر نژادی را از میان مردم از بین ببرند، حقوق از دست رفته زنان و دختران را به آنها برگردانند، حق را میان مردم جا انداخته و عدالت را جایگزین ظلم و تعدی کنند ولی مردم با رحلت آن حضرت گویا تربیت اسلامی را فراموش کردند. نبی مکرم اسلام در غدیر میخواستند به مردم هشدار بدهند که این آموزههای اسلامی با ولایت و هدایت امام علی علیه السلام پابرجا خواهد ماند. ولی عدهای نتوانستند این امر را تاب بیاورند و بهشوق رسیدن به حکومت و دستیابی به قدرت، غدیر را کمرنگ و کماهمیت جلوه دادند.
ضرورت نهادینهشدن فرهنگ اسلامی
میدانیم که در ماجرای غدیر، پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله بنیان امامت را برای مردم ترسیم کرده و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را بهعنوان امام برحق و پیشوای اصلی پس از خود معرفی کردند. با وجود اینکه گروه زیادی از مسلمانان در حجةالوداع نبی مکرم اسلام حضور داشته و شاهد اعلام ولایت امام علی علیه السلام بودند، چه اتفاقی در روزگار پس از غدیر اتفاق افتاد که مردم گویا واقعه غدیر را به فراموشی سپرده و نادیده گرفتند؟ درواقع میخواهیم بدانیم چه رویدادی عامل تشتت و انحطاط در جامعه شد که واقعه غدیر و سفارشهای مؤکد رسول خدا صلی الله علیه و آله از یادها رفت؟
طبق دستور خدای متعال و سفارش مؤکد پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله، امام علی علیه السلام در جایگاه رهبری اسلام و خلافت بودند. اما جامعه به درجهای از انحطاط رسید که بخشی از این جامعه خواهان ریختن خون رهبر جامعه اسلامی شدند، حتی بدتر از آن، این عمل را مصداق عبادت و حق تلقی میکردند.
ریشه این گونه حوادث را باید در حوادث پس از رحلت نبی مکرم اسلام جستوجو کرد، زمانی که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به نبوت رسیدند، بهخصوص در دورانی که در مدینه حکومت اسلامی را تأسیس کردند، مردم شاهد حکومتی بودند که با امپراتوری روم یا حکومت پادشاهی در ایران متفاوت بود. چون این نوع حکومتها دارای پادشاهانی بودند که در قصرهای مجلل زندگی میکردند و نوع حکومتداری بهگونهای بود که مردم امکان اظهارنظر در امور را نداشتند، در حالی که مردم عرب که تا آن زمان بهصورت قبیلهای زندگی میکردند و با ظهور اسلام شاهد حکومت منسجم و مرکزی بر مبنای آموزههای اسلام بودند؛ آن هم حکومتی که در آن از پادشاه و قصر و باج و خراج خبری نبود و طرفدار حق مظلوم و رسیدگی به امور مردم بود.
نبی مکرم اسلام در واقعه غدیر این پیام را به مردم ابلاغ کردند که حکومت اسلامی با هدایت و رهبری امام علی علیه السلام پابرجا خواهد ماند و به این منظور مردم با آن حضرت بیعت کردند تا امام علی علیه السلام پس از نبی مکرم اسلام، متولی دین و دنیای مردم باشند و آنها را به سعادت دنیا و آخرت راهنمایی کنند.
به این ترتیب کسی که به مقام ولایت میرسد بر امور مردم حکومت میکند، همان گونه که خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: «إِنَّمَا وَلِیکمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ رَاکعُونَ؛ سرپرست و ولى شما تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا مىدارند و در حال رکوع، زکات مىدهند.»، طبق این آیه شریفه که اشاره به مقام امام علی علیه السلام دارد، صاحب امور و ولی مردم مشخص شده است، به این ترتیب لازم بود که ولایت ادامه پیدا کند و همین موضوع را پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله در غدیر تبیین فرمودند.
عوامل تشتت پس از غدیر
چهچیز عامل رویگردانی از ماجرای غدیر شد؟
در ماجرای سقیفه توطئهای روی داد و بر این اساس، حق حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام غصب شد، به این ترتیب هرچند نبی مکرم اسلام در غدیر و بارها قبل و بعد از آن ماجرای ولایت را تبیین فرموده بودند ولی وقتی امام علی علیه السلام از حکومت کنار زده شدند، درواقع مردم موضوع ولایت را کنار گذاشتند و از حکم خدا سرپیچی کردند.
از همان زمان بود که تباهی و کشیده شدن به قهقرا آغاز شد، زیرا اسلام افرادی را بهعنوان ولی معرفی میکند که از سوی خدا و رسول او تعیین شده بودند، اما آنها که بر این مسند تکیه زدند کسانی بودند که بهتصریح امام علی علیه السلام در خطبه شقشقیه، این ردا برای آنها دوخته نشده بود. در این شرایط، مردم با برداشتهای غلطی که از اسلام داشتند و تفسیر به رأی خود زمینه را برای چنین رویدادهایی فراهم کردند.
عهد اخوت نبی مکرم اسلام با امام علی علیه السلام زمینهساز غدیر بود
اما پیوند برادری که در زمان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بسته بودند، چه شد، به هر حال آن حضرت در جاهای گوناگون و در جمع مردم اعلام کرده بودند که با امام علی علیه السلام پیوند برادری و اخوت میبندند؟
درست است ولی توجه داشته باشید که پیوند برادری در زمان نبی مکرم اسلام بسته شده بود و با رحلت آن حضرت نهتنها واقعه بزرگ غدیر، بلکه بسیاری از آموزههای اسلامی از یاد مردم رفت. اینکه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده بودند: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ؛ مؤمنان برادر یکدیگر هستند» درسی بود که مردم آن را فراموش کردند. هرچند آن حضرت سعی کردند تفاخر نژادی را از میان مردم از بین ببرند، حقوق از دست رفته زنان و دختران را به آنها برگردانند، حق را میان مردم جا انداخته و عدالت را جایگزین ظلم و تعدی کنند ولی مردم با رحلت آن حضرت گویا تربیت اسلامی را فراموش کردند.
نبی مکرم اسلام در غدیر میخواستند به مردم هشدار بدهند که این آموزههای اسلامی با ولایت و هدایت امام علی علیه السلام پابرجا خواهد ماند، ولی عدهای نتوانستند این امر را تاب بیاورند و بهشوق رسیدن به حکومت و دستیابی به قدرت، غدیر را کمرنگ و کماهمیت جلوه دادند.
جلوهگرشدن شکافها بعد از رحلت نبی مکرم اسلام
با این توضیحات بهتر نیست که در نظر بگیریم که شیوههای غلط ظلم و تعدی با ظهور اسلام کمرنگ شده و فروکش کرده بود و با رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله به حالت قبل بازگشت؟
درست است. زمانی که بحران جانشینی جهان اسلام را فراگرفت، همان شکافها و شوق دستیابی به قدرت و حکومت خود را نمایان کرد و آن جریانهایی که در دوران نبی مکرم اسلام فروکش کرده بود، بار دیگر نمایش داده شد، این گونه بود که غدیر را به حاشیه کشانده و آن را نادیده فرض کردند تا به آرزوهای دنیایی برسند.
میان عرب در دوران قبل از اسلام رسمها و آدابی رایج بود ازجمله اینکه آنها نسبت به مردم همقبیله خود مراقبت ویژه داشتند، حتی اگر عضوی از قبیله آنها دچار خطایی میشد، اجازه نمیدادند قبیله دیگری او را مجازات کند، بهقدری که برخی از جنگها در نتیجه همین تعدیها و ظلمها ایجاد میشد.
از سوی دیگر مردم آن دوران به غارتگری خو کرده بودند و برای تأمین نیازهای خود به غارتگری و کشتار دست میزدند و همه اینها به فرهنگ آنها تبدیل شده بود، در عین حال نژادپرستی هم از آداب مرسوم آنها بود و هر قبیله در برابر قبایل دیگر به اجداد خود افتخار میکرد، آن هم افتخاری بر این اساس که "جد یا پدر ما در فلان جنگ دهها نفر را کشته است".
این نوع ارزشهای پست میان مردمی رایج بود که وقتی اسلام ظهور کرد، نیاز بود که مدتها میان آنها نهادینه شود تا به آن خو کرده و انس بگیرند، تا بتوانند آن فرهنگ ناشایست را از یاد ببرند. اما آنها بعد از رحلت نبی مکرم اسلام فرصتی به خود ندادند و فوراً با فراموش کردن سفارشهای مؤکد آن حضرت در غدیر، به فرهنگ غلط خود برگشتند، در عین اینکه قدرت و ثروت بهعنوان دو نیروی پرجاذبه در برابر آنها قرار داشت و مانع از این میشد که بتوانند حق امام علی علیه السلام و سعادت حقیقی خود را درک کنند و متوجه آن باشند.
با این توضیحات، تلاش پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله چه نتیجهای داشت که غدیر از یادها رفت؟
نبی مکرم اسلام تلاش زیادی کردند تا فرهنگ اسلامی میان مردم جایگزین فرهنگ غلط و ناشایست آنها شود، بخشی از این تلاشها ثمر داد و شخصیتهای برجسته و چهرههای بزرگی مانند عمار یاسر، ابوذر غفاری، حبیببن مظاهر، سلمان فارسی و مقداد و عدهای دیگر در همین مکتب اسلامی تربیت شدند و رشد کردند، ولی از آنجایی که همه مردم استعداد و ظرفیت درک حقایق و فرهنگ اصیل و ناب اسلامی را نداشتند، با رحلت نبی مکرم اسلام به مسیر و سبک زندگی سابق خود برگشتند.
بر همین اساس بود که حق مسلم امام علی علیه السلام که در غدیر بر آن تصریح شده بود، نادیده گرفته شد و آن فجایع و وقایع بعد از رحلت نبی مکرم اسلام روی داد. هرچند که پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله در برابر فرهنگ غلط قبل از اسلام که تعصبات قومی و قبیلهای داشتند، تقوا و ایمان را ملاک برتری معرفی کردند که: «إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ؛ بهدرستی که گرامیترین شما نزد خدا باتقواترین شماست.»، اما باز هم شوق قدرت و ثروت نگذاشت که بر این آداب اسلامی پابرجا بمانند.
غدیر تضمینکننده سعادت دنیا و آخرت مردم بود
آیا میتوان نتیجه گرفت که اگر فرمان خدای متعال در غدیر اجرا میشد، آن فرهنگ ناب اسلامی نهادینه میشد؟
بله. لازم بود تا شخصیتی مانند خود رسول خدا صلی الله علیه و آله که دلسوز دین و دنیا و آخرت مردم است و به علم الهی آراسته است، ولایت آنها را بهعهده میگرفت تا آنها را از پرتگاههای گناه و پستی نجات بدهد. این شخصیت کسی نبود جز امام علی علیه السلام که همه خصایص نبی مکرم اسلام منهای وحی را داشتند. اما متأسفانه ماجراهای بعد از رحلت این فرصت را از بین برد و مردم به فرهنگ نادرست قبل خود بازگشتند.
کینه مهاجران و خبط انصار
اشاره کردید که شوق قدرت و ثروت یکی از عوامل فراموش کردن واقعه غدیر بود، چه عوامل دیگری در نادیده گرفتن حق ولایت امام علی علیه السلام نقش داشتند؟
یکی دیگر از این عوامل کینهای بود که مهاجرین از امام علی علیه السلام در دل داشتند. بخشی از آن به آثار جاهلی مربوط بود و بخشی هم به این دلیل بود که آن حضرت را قاتل خویشان خود در جنگها میدانستند، بر همین اساس نمیتوانستند آن حضرت را بهعنوان ولی خود بپذیرند، با وجود اینکه در غدیر حاضر بودند و سفارش و دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله را شنیدند.
از طرف دیگر انصار اشتباهی مرتکب شدند. آنها که میدانستند مهاجران نسبت به امام علی علیه السلام حساسیت دارند، ولایت آن حضرت را نادیده گرفتند، بر همین اساس بود که حکومت اسلامی در دست افرادی افتاد که این جایگاه برای آنها ساخته نشده بود.
نشانههای بازگشت به فرهنگ پیش از اسلام در فتح ایران
نشانههای بازگشت به فرهنگ پیش از اسلام را در زمان جنگ با ایران هم میتوان مشاهده کرد.
در دوران رسول خدا صلی الله علیه و آله برای آنکه روحیه جنگاوری مردان جهت داده شده و مسیر اسلامی و حقطلبی به خود بگیرد، فرهنگ جهاد در راه خدا تبیین شد تا مردم بهسوی «إِحْدَى الْحُسْنَیینِ» بشتابند، یعنی بهسوی دو نیکی که یا پیروزی در راه خدا باشد و یا شهادت.
اما در زمانی که خلیفه دوم مردم را بهسمت قلمروی ایران ساسانی تحریک و تشویق میکرد تا به سرزمین عراق امروزی هجوم بیاورند، بهجای آنکه وعده «إِحْدَى الْحُسْنَیینِ» را سر دهد، این بار آنها را بهسمت غنیمت، گنجهای پادشاهان ایران و سرزمینهای حاصلخیز عراق تشویق کرد، به این ترتیب همان آفاتی که در گذشته آنها را تهدید میکرد بار دیگر بازگشت و مردم به همان فرهنگ و آداب و رسوم قبل از ظهور اسلام بازگشتند که همه اینها در نتیجه نادیده گرفتن واقعه غدیر بود.
منبع:تسنیم