۰۶ آذر ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۸ : ۱۲
عقیق:تاریخ گواه آن است که انگلیسیها همواره با دستاویز قرار دادن مسائل مذهبی سعی در نشر تفرقه در میان مسلمانان داشته اند. دامن زدن به اختلافات بین شیعه و سنی و ایجاد گروههایی برای گمراه کردن مسلمانان بخشی از سناریوی آنها برای تفکیک و تجزیه امت اسلامی بوده است.
اما این مهم محدود به تفرقه افکنی بین شیعیان و اهل تسنن نمیشود، به نحوی که در یکی دو دهه اخیر شاهد آن بودیم که جریانی که امروز به عنوان شیعه انگلیسی شناخته میشود دست پرورده دستگاههای جاسوسی همین کشور است.
این مسئله آنجا ابعاد مهم تری به خود میگیرد که در سالهای اخیر دشمنان جمهوری اسلامی تلاش کرده اند از هر جریان و گروه رادیکال، برای ضربه زدن به ایران استفاده کنند. تعبیر کشاندن جنگ به داخل ایران که از سوی بن سلمان مطرح شد به طور واضح ذیل چشماندازی آمریکایی ـ صهیونستی و انگلیسی برای ایران ارائه شده است.
در همین راستا چندی پیش خبری عجیب رسانههای داخلی و فضای مجازی را به خود مشغول کرد. حجت الاسلام خرسند امام جمعه شهرستان کازرون در حین بازگشت از مراسم احیا از سوی فردی با ضربات متعدد چاقو مورد اصابت قرار میگیرد و پس از انتقال به بیمارستان به شهادت میرسد.
قاتل او فردی به نام حمیدرضا درخشنده بود که از همان ابتدا به قتل اعتراف کرده بود اما درباره انگیزههای قتل اطلاعات ضد و نقیض بسیاری مطرح شد که در ادامه با واکاویهای صورت گرفته ماجرا شکل روشن تری به خود گرفت.
گفته میشود درخشنده که در زمان ارتکاب قتل و به شهادت رساندن حجت الاسلام خرسند لباس تعزیه به تن داشته است، تحت تاثیر یکی از جریانهای مدعی مهدویت قرار گرفته واین اقدام را انجام داده است.
جریان منتسب به فردی که خود را احمد الحسن الیمانی میخواند و پا را فراتر از ادعای یمانی بودن گذاشته و کار را به جایی رسانده است که خود را فرزند امام زمان و حتی مدعی امامت معرفی میکند.
احمد الحسن که در مورد ادعای سیادت او شک و شبهههای جدی مطرح است با حمایت بازماندگان حزب بعث و برخی عناصر جاسوسی غربی در دوره پس از سرنگونی صدام خود را مطرح کرد و به ترویج افکار گمراه کننده خود پرداخت.
معاون اسبق گاطع «شیخ حیدر المنشداوی» ملقب به «ابن ابو فعل» بود، المنشداوی در زمان زمامداری صدام برای تبلیغ به ایران سفر کرد که بعد از ورود به ایران دستگیرشده و به مدت ۶ ماه زندانی شد. نام اصلی او احمد اسماعیل گاطع در سال ۱۹۶۸ در روستای همبوشی در منطقه هویر از توابع شهرستان زبیر از استان بصره متولد شد و توانست فارغالتحصیل دانشکده مهندسی نجف در سال ۱۳۷۸ شود، بعد از ارتباط با دستگاه جاسوسی عراق وارد حوزه علمیه شده که البته پس از دو سال تحصیل در حوزه علمیه شهید سید محمد صدر از این مدرسه اخراج شد. در این خصوص گفته میشود که «شیخ کاظم العقیلی» مسئولیت شاخه نظامی و فردی به نام «عبدالرحیم ابومعاذ» مرشد معنوی این فرقه است.
معاون اسبق گاطع «شیخ حیدر المنشداوی» ملقب به «ابن ابو فعل» بود، المنشداوی در زمان زمامداری صدام برای تبلیغ به ایران سفر کرد که بعد از ورود به ایران دستگیرشده و به مدت ۶ ماه زندانی شد.
پیروان این فرد خود را «انصار امام مهدی» مینامند و فعالیتشان را با استفاده از فضای مجازی و اینترنت، ساخت برنامههای تبلیغاتی مانند مستند «ظهور کرده»، چاپ کتاب و جزوات توسط انتشارات وابسته به جریان احمدحسن با نام «اصدارات الامام المهدی»، تبلیغ چهره به چهره در محافل عمومی اعم از مدارس، خیابان و دانشگاهها، شرکت در نمایشگاههای کتاب فرانکفورت و بغداد در سال ۲۰۱۲، تأسیس رادیو، چاپ ماهنامه صراط مستقیم و هفتهنامه منجی (به صورت الکترونیکی) انجام میدهند.
احمد الحسن اما ادعا دارد که همان سید یمانی است که در باور شیعه به عنوان یکی از علائم قطعی و زمینهساز اصلی ظهور امام زمان(عج) پیش از ظهور قیام میکند. از سوی دیگر او خود را با چهار واسطه از اولاد امام زمان(عج) میداند. همچنین این شخص مدعی است که بعد از حکومت امام عصر (عج) اولین مهدیین از نسل اوست که پس از شهادت حضرت مهدی (عج) حکومت را به دست خواهد گرفت.
علاوه بر این، او در بیانیهای خود را داناترین مردم به قرآن و تورات و انجیل معرفی میکند و علمای ادیان را به مناظره و مباهله دعوت میکند.
احمد الحسن از رؤیت امام در خواب به رؤیت امام در بیداری و از آن به بابیت امام که نوعی دیگر از یمانی بودن است، رسیده و به تازگی مبلغان این جریان چهرهای از احمد الحسن معرفی می کنند که کاملا مطابق با امام زمان (عج) است. یعنی به مرور زمان، شبیه جریان بهائیت در حال انتقال کارکردهای امام زمان (عج) به احمد الحسن هستند.
او مانند سایر مدعیان به طرح تدریجی ادعاهای خود پرداخت تا نوعی به واسطه مخاطبنش پس زده نشود.
اسماعیل گاطع سلسله ادعاهای کذب زیادی داشته اما یکی از جالبترین آن ها ادعای ظهورش و سپس به دوران غیبت رفتنش است؛ شروع دورانی که دیگرکسی او را نمیبیند و همه میبایست از طریق نزدیکانش با وی ارتباط داشته باشند.
گفته میشود در حال حاضر اسماعیل گاطع به شکل مداوم در کشورهای جنوبی خلیجفارس در سفر بوده و بیشتر در امارات و قطر حضور دارد.
یک) همانگونه که پیشتر ذکر شد این شخصا ابدا از بنی هاشم نیست که بخواهد ادعای سیادت داشته باشد و استفاده عمامه سیاه و سید خواندن خود از باب دروغگویی و فریب دیگران، از نظر شرعی فعلی حرام است.
دو) در فیلمی که سال ها پیش از او منتشر شده او به کرات دچار اشتباهات نحوی و صرفی میشود که نشانگر عدم سنخیت سواد او با ادعاهایش است.
سه) احمد اسماعیل گاطع از یک سو ادّعای فرزندی امام زمان (عج) را مطرح میکند و از سوی دیگر، ادّعا دارد که برای اولین بار امام زمان (عج) را در عالم خواب و سپس در ماه شعبان ۱۴۲۰ ق (۱۳۷۸ ش) امام زمان را برای دومین بار در بیداری دیده است، یعنی در آن زمان که بیش از ۲۵ سال از عمر او گذشته است. درحالی که منطقا امکان ندارد فرزند امام زمان (عج) تا آن سن ایشان را رویت نکرده باشد.
چهار) وی با وجود ادّعای فرزندی امام زمان (عج) خود را احمد بن الحسن مینامد؛ در حالی که میبایست خود را «احمد بن محمد» مینامید؛ چون نام امام زمان، حسن نیست؛ بلکه حسن، نام پدر امام زمان است.
پنچ) احمد الحسن خود را یمانی میداند و روایاتی را که درباره خروج یمانی صادر شده است، بر خود منطبق میداند؛ در حالی که در روایات آمده است: یمانی، خراسانی و سفیانی در یک سال و یک ماه و یک روز خروج میکنند و پس از چند ماه، در همان سال، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم قیام میکند.
شش) وی در عین این که خود را فرزند امام زمان و سید هاشمی میداند، خود را یمانی نامیده است؛ در حالی که دو عنوان «یمانی» و «هاشمی» آن هم برای کسی که اهل عراق است، قابل جمع نیست.
هفت) این شخص به خوابهای خودش و خواب های دیگران استناد میکند؛ در حالی که خواب در مسائل شرعی و عقیدتی برای دیگران هیچ گونه حجیّت و اعتباری ندارد.
هشت) استناد دیگر او به پیشبینی وقوع حوادث آینده، مثل سقوط صدام هم مضحک است؛ زیرا این پیشگویی توسط هر آدم آگاه به مسایل سیاسی امکان پذیر بود.
نه) آمادگی برای مناظره و مباهله با علمای شیعه، سنی، یهودی و نصرانی هم صرف ادّعا است و هیچ چیزی را ثابت نمی کند. بله؛ اگر مناظره و مباهله صورت گرفت و طرف مقابل که دارای صلاحیت علمی باشد، محکوم شد یا عذاب الهی بر او نازل گردید، قابل استناد است؛ در حالی که این اتفاق برای مخالفان جریان یمانی پیش نیامده است.
ده) درباره استناد جریان یمانی به احادیث که قبل از این مفصّلاً توضیح داده شد که احادیث مورد ادّعا، به مدّعای او ربطی ندارد. چون احادیث میگوید: «مهدیین بعد از ظهور و وفات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف میآیند، نه قبل از او»؛ در حالی که مدعی جریان یمانی میگوید: «من الآن وصیّ امام زمان هستم». معلوم است که وصی باید بعد از مرگ مُوصی وارد عمل شود، نه در حال حیات مُوصی و قبل از مرگ او.
از جمله مسائلی که او مطرح میکند لزوم مقابله با حوزه علمیه است که به زعم وی و به نقل آنچه سخنان امام زمان میخواند به انحرافات عملی و مالی دچار شده است.
پس از اینکه این فرد ادعای خود را در عراق علنی کرد و با کمک گروهی از پیروانش جزوات و کتابهایی منتشر نمود، برای گرفتن بیعت از مراجع تقلید و علمای عراق اقدام کرد. علما و بزرگان حوزه پس از بررسی ادعاهای این فرد، مخالفت خود را با این جریان اعلام نموده و کتابهای متعددی در بیان انحرافات و رد ادعای او منتشر کردند.
از اینرو، احمدالحسن به تخریب چهره آنان همت گماشت و حتی عالمی بزرگ مانند آیتالله سیستانی که زعامت شیعیان را به عهده دارد و با تدبیر و در نظر گرفتن مصالح امت اسلام و تشیع، به اداره اوضاع آشفته و پر از آشوب شیعیان عراق مشغول است را عالم آمریکایی معرفی کرد!
او همچنین در جمادی الثانی ۱۴۲۴ قمری در پیامی مدعی میشود که من انتظار یاری علمای دین را ندارم. زیرا بسیاری از آنان با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با لسان و سنان خواهند جنگید؛ چون با ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بساط مرجعیت آنان درهم پیچیده میشود. به گفتة او مقصود از اوثان و اصنام (بتها) همان علما هستند.
این جا دقیقا همان نقطه ای است که میتوان آن را از جمله انحرافاتی دانست که برخی افراد از جمله قاتل امام جمعه کازرون را به ارتکاب چنین جنایتی ترغیب میکند.
واقعیت آن است که جریانهای از این دست با سوء استفاده از احساسات پرشور مذهبی جوانها و میان سالان آنها را به عنوان مخاطب هدف خود در نظر میگیرند و به ترویج افکاری میپردازند که هیچ سنخیتی با فکر و اندیشه مهدویت ندارد.
البته اقدامات جریان احمد الحسن به نشر و ترویج افکار خود محدود نمیشود و ما مشاهده میکنیم که آنها در سال ۱۴۲۸ حمله ای مسلحانه را در نجف اشرف ترتیب میدهند که البته با مداخله نیروهای امنیتی از وقوع یک فاجعه جلوگیری می شود اما در آن حادثه ۱۴۳ نفر از نیروهای نظامی عراق شهید شده و ۲۰۰ نفر از پیروان احمد الحسن کشته میشوند. شمار بسیاری نیز در پی این واقعه دستگیر میشوند.
یاران احمد الحسن در سال ۲۰۰۸ در نواحی بصره و ناصریه نیز با پلیس عراق درگیر شدند که این درگیریها صدها کشته و مجروح به جا گذاشت. پس از این اتفاقات احمد الحسن ناپدید و حامیانش ضمن ادامه دادن تبلیغ برای وی همزمان سعی کردند با نوشتن کتبی در تأیید او مبارزه را به عرصه کلامی بکشانند و ادعاهای وی را زنده نگه دارند.
احمدالحسن در تظاهرات سال ۲۰۱۶ و ۲۰۱۸ که با ادعای مقابله با فساد انجام میشد طرفداران خود را برانگیخت تا دولت مشروع عراق را با چالش مواجه کند. تا جاییکه برخی رسانهها او را یکی از اصلیترین رهبران تظاهرات بصره در سال ۲۰۱۸ برشمردند. در همین حال برخی رسانههای ایرانی، جریان یمانی را مسئول به آتش کشیدن کنسولگری ایران در بصره معرفی کردند که طبیعتا از سودی دفتر احمدالحسن تکذیب شد.
از حدود ده سال پیش این جریان وارد ایران شد و به صورت زیرزمینی تلاش به نفوذ کرد. استانهایی از قبیل خوزستان، خراسان و قم به عنوان اهداف تبلیغی این گروه ضاله معرفی شده است.
جریان احمد الحسن علاوه برایجاد تنشهایی در قم، مشهد و اصفهان درگیریهایی را در تربت حیدریه ایجاد کردند که منجر به دستگیری حدود پنجاه نفر از آنان شد.
آنها در ادامه با تجمع در برابر دادگاه انقلاب ترتب حیدریه به اغتشاشاتی دامن زدند که مشکلاتی را برای شهروندان این شهر ایجاد کرد.
پیشتر تاکید شد که دستگاههای جاسوسی غرب به ویژه انگلیس در پروندههای مذهبی تلاش ویژه ای را صورت میدهند تا کشورمان را عرصه گاه فعالیت گروههای ضاله کنند. آنها همچنین تلاش دارند با تقویت این گروهها علاوه بر تاثیرگذاری در جنگ نرم، ایران اسلامی را گریبانگیر مشکلات داخلی کنند.
حوادث خیابان پاسداران و درگیرییهایی که برخی از دراویش گنابادی با نیروهای پلیس داشتند نمونه ای دیگر از این فعالیت انگلیسیها است. درگیریهایی که به شهادت سه مامور ناجا و دو بسیجی منجر و به حادثه ای برای بهره برداری رسانههای بیگانه تبدیل شد.
هوشیاری دستگاههای اجرایی کشور و همچنین مراکز فرهنگی از قبیل حوزه های علمیه برای مقابله نرم با این چالش باید در اولویت قرار گیرد. در صورتی که به صورت اصولی به ادعاهای جریانهایی از قبیل احمد الحسنی پاسخ داده شود و دروغهای آنان را برای جامعه برملا کرد کمتر کسی پیدا میشود که به سمت آنها گرایش پیدا کند.
انگلیسیها همانطور که همه ظرفیتهای خود را معطوف تاسیس بابیت و بهائیت در ایران و وهابیت در عربستان سعودی کردند اینک به دنبال آن هستند تا عراق را به عنوان کشوری که توانسته فتنه داعش را شکست دهد درگیر مسائل اینچنینی کند.
تضعیف حوزههای علمیه نجف اشرف و قم مقدسه برنامه اصلی دشمنان تشییع است چرا که به خوبی از تاثیر گذاری آنها به ویژه در بحرانهای اخیر در سوریه و عراق پی برده اند و اینک تلاش میشود که حمایت مضاعفی از جریان احمد الحسن صورت بپذیرد در این میان این دو حوزه علمیه که همواره مدافع تشیع بوده اند میتوانند نقش بسزایی را ایفا کنند.
منبع:مشرق