۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۷ : ۰۰
عقیق:موضوع حفظ آثار فرهنگی و تاریخی در کشورهای مختلف تاجایی مهم است که شاهد هستیم که کشورهای پیشرفته و متمدن از آثار تاریخی خود حفاظت کرده و آن را نشانهای از دیرینه تاریخی و ریشههای تمدن خود به شمار میآورند و دلیل ریشهدار بودن حرکت فرهنگی خود میدانند، لذا جهت حفظ و حراست و ترمیم این آثار سعی و کوشش بسیار به خرج میدهند. با این وصف، در بخشی از سرزمین اسلامی، نه تنها بر حفظ و ترمیم این آثار اهتمام ورزیده نمیشود، بلکه همه آثار را محو میکنند. نمونه آن، حاکمیّت مذهبی در مدینه و مکه است.
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه در این باره اینگونه پاسخ داد:
با سیطره سیاسی آلسعود بر حجاز و استقرار وهابیان آثار اسلامی و کلیه بناها و گنبدها ویران و محو شد و زیارت زائران مورد کنترل و مراقبت مفتیان وهابی قرار گرفت و با تخریب قبرستان بقیع و دیگر آثار مذهبی به بهانه مبارزه با شرک به محو آثار باستانی باقی مانده از پیامبر (ص) و مسلمانان صدر اسلام پرداختند.
اینک برخی از آثار اسلامی ویران شده در طول حاکمیت رژیم سعودی را فهرستوار از نظر میگذرانیم:
قبرستان المعلاة در مکه مکرمه که مقبره برخی از یاران وفادار پیامبر (ص)در آن قرار دارد. همچون مقبره «امالمؤمنین خدیجه بنت خویلد(س)»، مقبره «آمنه بنت وهب مادر پیامبر گرامی اسلام (ص)» و مقبره «ابوطالب» پدر گرامی امیر مؤمنان (ع) و «عبدالمطلب» و پسران پیامبر (ص) و عدهای دیگر از اصحاب و علماء و بزرگان فریقین، مقبره حضرت حوا در جده، مقبره پدر پیامبر حضرت عبدالله در مدینه منوره از جمله آستانهای مقدسی هستند که توسط رژیم آلسعود ویران شده است.
همچنین بیتالاحزان خانهای که فاطمه زهرا (س) در آنجا به سوگ پدرش میگریست، مسجد سلمان فارسی در مدینه منوره، مسجد ردّالشمس در مدینه منوره، جایگاه نفسالزّکیه در مدینه منوره، خانه رسول الله در مکه، خانهای که حضرت (ص) هنگام هجرت به مدینه منوره در آن مستقر شدند، خندقی که مسلمانان در غزوه احزاب حفر نمودند، مقبره پیامبر خدا یسع (ع) در روستای اوجام در قطیف، مسجد جوانا در احساء دومین مسجدی بود که پس از مسجد رسول الله در آن نماز جمعه برگزار شد، مسجد عباس بن علی (ع) در روستای مطیرفی در احساء، خانهای که در آن پیامبر (ص) در شعب هواشیم در مکه مکرّمه متولد شد دیگر اماکن متبرکه کشور عربستان است که وهابیون سعودی آنها را ویران کردند.
خانه حضرت خدیجه بنت خویلد (س) در مکه مکرمه، خانه حضرت زهرا (س) در کوچه حجر در مکه مکرمه، خانه حمزة بن عبدالمطلب عموی گرامی پیامبر، خانه ارقم، خانهای که در آن پیامبر (ص) و یارانش در آغاز بعثت گرد میآمدند، قبور شهدای بدر و جایگاهی که برای پیامبر در غزوه بدر نصب نمودند، خانهای که حضرت امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در آن متولد شدند، دیوار اطراف شهر مدینه منوّره، خانه حضرت امام جعفر صادق (ع) در مدینه منوّره، محله بنی هاشم در مدینه منوّره، مسجد ثنیّة الوداع، مسجد ابغله و دهها و بلکه صدها آثار اسلامی دیگر طی سالهای حاکمیت رژیم آلسعود در عربستان ویران شد.
از نکات جالب این است که از سوی دیگر رژیم سعودی از آثار یهودیان در مدینه منوّره حفاظت و نگهداری میکند، از جمله دژ کعب بن الاشراف که یکی از آثار یهودیهای مدینه است به شدت مورد حفاظت قرار گرفته و تابلو هشدار دهندهای در کنار آن قرار دارد که روی آن نوشته است: هشدار منطقه آثار باستانی؛ متجاوزان بر آن طبق قانون مجازات وارده و قانون آثار مبتنی بر حکم پادشاهی به شماره ۲۶۱۹ و تاریخ ۱۲/۶/۱۳۹۲ هجری قمری مورد تعقیب قرار میگیرند. ۱
چون وهابیون بر مدینه منوّره مستولی شدند، گنبدهای موجود در بقیع از جمله گنبدهای ائمه را تخریب کردند و تنها به گنبد پیامبر (ص) تعرض نکردند.
در شهر مکه بر مردم یورش بردند و تمام ذخائر حجره نبوی و جواهرات آن را به غارت بردند. وهابیون چهار صندوق را از جواهرات، الماس و یاقوت گرانبها پر کردند، از جمله آن جواهرات چهار شمعدان زمرد بود که به جای شمع یک قطعه الماس که در شب میدرخشید در آن تعبیه شده بود. حدود صد شمشیر که غلاف آن از طلای خالص ساخته شده و دستههایی با یاقوت، زمرد و سنگهای گرانبها داشتند، جزء غنایم آنها بود، شمشیرها از آهن معروف ساخته شده و نام پادشاهان و خلفای پیشین بر آنها حک شده بود.
به هنگام محاصره شهر مدینه منوّره ابتداء قبر حمزه و زیارتگاه آن را که در خارج شهر مدینه بود تخریب کردند. در آن زمان شایع شده بود که وهابیون به سوی گنبد قبر پیامبر (ص) تیراندازی کردند و تمام گنبدها و آرامگاهها و مزارهای داخل شهر مدینه منوره و حومه آن را ویران ساختند. از جمله قبور ائمه بقیع که قبر عباس عموی رسول خدا (ص) جزء آنها بود. دیوارهای آن را ویران کردند، تمام صندوقها و قفسهائی که بر سر قبرها نهاده شده بود را برداشتند و جز یک سنگ به عنوان نشان قبر چیزی باقی نگذاشتند.
آنها همچنین گنبدهای قبر عبدالله و آمنه والدین رسول الله (ص) را از بین بردند و قبور عثمان بن عفان و اسماعیل بن جعفرالصادق (ع) و مالک امام دارالهجره و قبور عده دیگری که برای جلوگیری از اطاله کلام از ذکر نام آنها خودداری میکنیم را تخریب کردند.۲
خلاصه اینکه تمام گنبدها و مزارها و آرامگاههای شهر مدینه و حومه آن و بقیع را به نابودی کشیدند. ازجمله قبر حمزه عموی پیامبر (ص) و دیگر شهدای جنگ احد به طوری که از محل شهادت حمزه و دیگر شهدا و مسجدی که در کنار آن بود اثری باقی نماند، زیارتکنندگان جز تلّی از خاک در یک صحرای برهوت چیزی مشاهده نمیکنند.
اگر ترسی از عاقبت کار نداشتند، آرامگاه پیامبر (ص) را نیز تخریب میکردند، زیرا علیرغم تعلق خاطر شدید مسلمانان به قبر پیامبر (ص) وهابیون آن را چیزی در ردیف بقیه قبور میدانستند و در فتواها و استدلالهای خود استثنائی برای پیامبر و غیر پیامبر قائل نبودند، اما آن چیزی که پادشاه آنان در روزنامهها اعلام کرد، دائر بر اینکه برای ضریح و گنبد رسول الله (ص) احترام قائل است با اعتقادات آنان مطابقت ندارد و هدف از آن گفته آرام کردن مردم و جلوگیری از قیام جهان اسلام علیه آنان بود.
اگر عامل ترس نبود آنها از تخریب گنبد قبر پیامبر (ص) باز نمیماندند. حتی شاید آن را زودتر از بقیه ویران میساختند آنها بهانه و عذر میآورند که گنبد متعلق به مسجد و نه قبر پیامبر (ص) است، آنها مردم را از نزدیک شدن به قبر رسول الله و اهل بیت (ع) منع کردند.
مأمورانی را با چوب دستی بر سر قبر رسول الله (ص) گماردند تا مانع نزدیک شدن زائران به قبر شوند و اجازه لمس و بوسه زدن به مردم را ندهند، مگر کسانی که چند درهمی به عنوان رشوه به آن مأموران بدهند. در این صورت به زائران اجازه میدادند که به قبر پیامبر (ص) نزدیک شده آن را لمس و بر آن بوسه زنند سپس با سرعت از محل دور شوند.
وقتی خبر آنچه که در حجاز بر سر قبر ائمه و مشاهیر مسلمین آمد به ویژه تخریب قبور ائمه بقیع به سایر کشورهای اسلامی رسید، تلگرافهای اعتراضآمیز از عراق، ایران و دیگر کشورها به سوی آنها سرازیر شد؛ دانشگاهها در اعتراض به این امر درس خود را تعطیل کردند و مجالس عزاداری و سوگواری در کشورهای مذکور در اعتراض به این اقدام زشت برپا شد.
قداست بقیع از دیدگاه بزرگان اهل سنت
پس از هجرت مکیان به مدینه و تشکیل جامعه مسلمانان، بقیع تنها قبرستان مسلمانان شد و به گذر زمان بسیاری از اهل بیت، صحابه، تابعین و زهاد و شخصیتهای مشهور را در سینه خود جای داد و بدین منوال به مقدسترین مقابر مسلمانان در عالم اسلام تبدیل شد. این تقدس و اهمیت آن مستند به رفتار و گفتههایی از پیامبر اسلام ،حضرت محمد (ص) است.
۱. مسلم در صحیح ،کتاب الجنائز، ج ۴، ص ۴۰، جزء ۷/ ۸، با شرح امام نووی، باب (ما یقال عند دخول القبور و الدعا لاهلها) از محمد بن قیس بن منحرمة بن المطلب آورده است که پیامبر گفت: به من گفته شد که: (ان ربک یأمرک ان یأتی اهل البقیع فتستغفرلهم) آنگاه مسلم به متن دعای پیامبر از عایشه اشاره میکند که چون در برابر قبرستان بقیع میایستاد میفرمود: السلام علیکم دار قوم مؤمنین و اتاکم ما توعدون غدا مؤجلا و انا ان شاءالله بکم لاحقون؛ سلام بر شما ای وطن مؤمنان، خداوند آنچه که بر شما وعده داده بود عطا فرمود و ان شاء الله ما نیز به شما ملحق خواهیم شد.
امام نووی در شرح صحیح الامام مسلم، ج ۴، ص ۳۰۶ ـ ۳۱۱ حاشیه کتاب: (ارشاد الساری) ذیل حدیث مذکور گفته است: و فیالحدیث دلیل لاستحباب زیارة القبور و السلام علی اهلها و الدعا؛ در این حدیث دلیل مستحب دانستن زیارت قبرها و سلام کردن بر خفتگان در آن و دعا کردن و رحمت فرستادن بر ارواح آنان است. زیرا پیامبر (صلی الله علیه و آله)تأکید کرد (اللهم اغفر لاهل بقیع الفرقد) از این روی امام نووی به فضیلت زیارت قبور بقیع صحه مینهد.
۲. نسائی در سنن، جزء ۴، ص ۹۱ چاپ المکتبة العلمیة بیروت، ذیل کتاب الجنائز باب الامر بالاستغفار للمؤمنین، حدیث مفصلی را از همسر پیامبر (ص) عایشه ثبت کرده است که اولاً پیامبر اعلام کرده بود: (امرنی ان آتی البقیع فاستغفرلهم و یا: (انّی بعثت الی اهل البقیع لاُصلّی علیهم)؛ آنگاه به دعای پیامبر (ص) اشاره کرد که او در برابر گورستان بقیع ایستاد و گفت: السلام علی اهل الدّیار من المؤمنین و المسلمین یرحم الله المتقدمین منّا و المتأخرین و انّا ان شاء الله بکم لاحقون؛ سلام بر صاحبان دیار از مؤمنان و مسلمانان، خداوند رفتگان دور و نزدیک شما را بیامرزد و ان شاء الله ما نیز به شما ملحق خواهیم شد.
ما به ذکر همین دو مورد به عنوان ادله و استنادات مسئله اکتفا میکنیم و سؤال میکنیم که آیا با توجه به قداست این اماکن تخریب آنها رواست؟! آیا وجود قبر پیامبر (ص) شرک است؟ آیا آثاری همانند صفا، مروه، زمزم، مقام ابراهیم، حجر اسماعیل و... دلالت بر شرک دارد؟! مگر نمیتوان از آثار موحّدان راستین به توحید رهنمون شد؟ شیعیان و عده زیادی از اهل سنّت کشورهای اسلامی بر این باورند که این آثار زحمات طاقت فرسای پیامبر (ص) و صحابه و بزرگان مسلمین را برای ما یادآوری میکند و هیچ یک از مسلمانان، قبر و گنبد و بارگاه را پرستش نمیکنند تا گفته شود اینها مظاهر شرک است و به جهت اهمیت مبارزه با شرک باید تخریب شوند!
در نتیجه: تمام علمای شیعه و علمای اهل سنت به زیارت قبور بقیع و قبور ائمه معصومین و قبور مؤمنین ارج نهادهاند و دلیل زیارت قبور را دلیل استحبابی میدانند؛ لذا تخریب بقیع به دست رژیم آل سعود و وهابیت نوعی مبارزه با آثار توحید و خداپرستی است نه دعوت به توحید و یکتاپرستی.
پینوشتها:
۱ . مجله بقیع، ش ۶۱، سال چهارم، ۱۳۶۹ ش.
۲ . کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب، طبع الثانی، ۱۳۸۲، ۱۹۵۲ م، علامه سیدمحسن امینی.