۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۶ : ۲۱
عقیق:شب جمعه بیست و پنجم شوّال سال 1334 هجری قمری برابر با دوم شهریور 1259 خورشیدی، خانۀ کربلایی محمود، غرق نور و شادی شد. در آن شب یکی از شیعیان اهلبیت عصمت و طهارت (ع) پا به عرصه دنیا گذاشته بود، او آیتالله حاج شیخ محمدتقی بهجت بود. مردی بزرگ که شاگرد بزرگانی همچون آیتالله سیدعلی قاضی، آیتالله سید محمود شاهرودی، آیتالله میلانی، آیتالله بروجردی، آیتالله خویی و خیلی دیگر از بزرگان دین اسلام بود. مردی که سالها تقوا، محبت، تواضع و فروتنیاش زبانزد خاص و عالم بود و با رحلتش انبوهی از سراسر کشور را داغدار کرد، از آن روز تاکنون 10 سال است که میگذرد اما همچنان یاد و خاطره آن عالم بزرگ با آن نمازهای دوست داشتنی در ذهنمان باقی مانده است. به همین مناسبت گفتگویی را با حجتالاسلام والمسلمین کاظم صدیقی استاد اخلاق و روضهخوان مجالس مرحوم آیتالله بهجت ترتیب دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
آیتالله بهجت امام جماعت مسجد "خانم"
* لطفاً در ابتدا دربارۀ نحوۀ آشنایی خودتان با مرحوم آیتالله بهجت بفرمایید؟
حجتالاسلام صدیقی: ارتباط ما با مرحوم آیتالله بهجت یک ارتباط فطری و پیشبینی نشده بود، ما سال چهل یک یا چهل دو بود که به قم رفتیم و آیتالله بهجت را اصلاً نمیشناختم که ایشان چنین عالم بزرگ و عارفی است، ایشان بسیار اهل حرم بود، طوری که هر روز حرم میآمد، بعدها متوجه شدیم که ایشان روزهای جمعه هم در خانهشان روضه دارد، میرفتیم و در مجالس روضه آیتالله بهجت شرکت میکردیم، مجالس روضه ایشان هم خیلی مفصّل نبود، یک اتاق نسبتاً کوچکی بود و شاید 10 یا 15 نفر مستمع داشت.
بعدها هر چه پیش رفت به تدریج ایشان پیش نماز مسجد فاطمیه شد، البته آن وقتی که ما به آن مسجد میرفتیم به مسجد فاطمیه معروف نبود، بلکه به مسجد "خانم" معروف بود، چراکه سازنده آن یک خانم بود لذا به این نام شهرت پیدا کرده بود. پیش از آیتالله بهجت، مرحوم آیتالله شیخ نبی نوری پیش نماز مسجد فاطمیه بود که او هم بسیار اهل ریاضت و علوم غریبه و ... بود، پس از رحلت ایشان، آیتالله بهجت امام جماعت این مسجد شد و ما هم دیگر به بهانههای مختلف به این مسجد میآمدیم و نماز را به امامت ایشان اقامه میکردیم. این ابتدای آشنایی بنده با مرحوم آیتالله بهجت بود.
اینکه دیگران فکر کنند آدم خوبی هستی فایده ندارد
* ماجرای هدیهای که در دوران نوجوانی به مرحوم بهجت دادید و ایشان آن را نپذیرفت چه بود؟
حجتالاسلام صدیقی: یاد میآید که در همان دوران جوانی و نوجوانی برای اولین بار برای زیارت حضرت امام رضا (ع) به مشهد مقدس رفتیم، از آنجا یک پوستین برای آیتالله بهجت آوردم، وقتی برگشتم به در خانه ایشان رفتم، آقای بهجت بیرون آمد و من این پوستین را به ایشان دادم. ایشان فرمود: «اگر روز قیامت دیدی من آدم خوبی نیستم، آنجا از این هدیهای که به من دادی پشیمان نمیشوی؟ اگر به عنوان یک آدم خوب این پوستین را آوردی، به من نده». از همانجا حجت را رساند که اینکه دیگران فکر کنند آدم خوبی هستی فایده ندارد و این درس بزرگی بود که ایشان به من داد.
علاقه بنده به جناب آقای بهجت به این صورت بود که حتی وقتی به مشهد میرفتم برای ایشان هدیه و سوغات میآوردم. بعدها با دروس ایشان بیشتر آشنا شدم و دیگر به تدریج هفتهای یکبار منبری مجالس ایشان بودم، مرحوم آیتالله بهجت همیشه یک دهه ماه صفر را هر جایی که بودند، مجلس روضه میگرفتند و بنده در مجلس روضه فاطمیه ایشان منبر میرفتم. به برکت همین روضهخوانیها توفیق میشد با ایشان خلوتی میکردیم و از نکات مهم ایشان استفاده میکردیم.
هیچگاه ژِست مرجعیت در آیتالله بهجت دیده نمیشد
* از نگاه شما به عنوان یکی از نزدیکان و به قول خودتان منبری و روضهخوان مجالس ایشان، مهمترین ویژگیهای اخلاقی و رفتاری مرحوم آیتالله بهجت چه بود؟
حجتالاسلام صدیقی: مرحوم آیتالله بهجت لحظهای از خدای متعال غافل نبود، مثل کسی بود که کسی دیگر فرماندهی او را دارد و همیشه در کنار آن فرمانده حضور دارد، حالِ حضور داشت و بسیار متواضع بود، لذا هیچ وقت آن ژِست مرجعیت و مدرّسی و چهره مشهور را در چهرهاش نمیدیدیم، همیشه آدم احساس میکرد مجذوب است، حواسش به کسی دیگر است، او کنترل شده بود، یعنی هیچ وقت خودش را آزاد نمیدید و تسلیم خدا شده بود. مهمترین ویژگی مرحوم آیتالله بهجت این بود که هیچ وقت برای خودش نبود، هیچ وقت خودش نبود، لذا نوع لباس پوشیدن، رفت و آمد و نشست و برخاستش به یک انسان بسیار معمولی شبیه بود نه یک انسان فقیه و مجتهد که از شاگردان عالمان بزرگی همچون مرحوم آیتالله قاضی باشد.
از طرفی نمازهای آیتالله بهجت هم یک نماز استثنایی بود، خودِ آقای بهجت میفرمود من بالغ نشده بودم که برای تحصیل به عتبات رفتم، در کربلا بودم که اولین نمازم در این سفر را به امامت مرحوم آیتالله نائینی خواندم، میفرمود من هم قدم کوتاه بودم و هم سنم کم بود، اما در همان سن و سال و شرایط، در نماز آیتالله نائینی چیزهایی دیدم و فکر میکردم همه میدیدند، حالا اینکه چه میدیدند نمیدانم، بعد متوجه شدم که دیگران اینها را نمیبینند و فقط من دارم میبینم. مرحوم آیتالله نائینی هم اهل باطن و سیر و سلوک بود، آیتالله بهجت در نماز دیگر آیتالله بهجت نبود، یک پارچه نور بود، لذا آن انکسار، گریه و خضوع و حالات را هیچ جای دیگر پیدا نمیکردیم.
در گذشته آخوندی به خودش اجازه نمیداد در دانشگاه طاغوتی پا بگذارد
هرچه جاذبههای دنیا بشر را در مسیر اسارت خودش قرار میدهد، احتیاج به یک سری جاذبههای عرشی بیشتر میشود، زمان کودکی و حتی زمان طلبگی ما اینقدر رفاه و امکانات نبود، امروز این ماهوارهها و شبکههای مجازی دارند بشریت را به صورتهای مختلف به زرق و برق دنیا میکشانند، در گذشته آخوندی به خودش اجازه نمیداد در دانشگاه طاغوتی برود، اگر این کار را میکرد منفور میشد، ولی حالا دنیا آغوشش را به روی طلبه و غیر طلبه و مجتهد و غیر مجتهد باز کرده است، در این شرایط جای بزرگانی همچون آیتالله بهجت بسیار خالی است.
آیتالله بهجت هم انقلابی و هم انقلابپرور بود
* شما در مصاحبهای اعلام کردید «مرحوم آیتالله بهجت از نگهبانان جدی انقلاب بود و جزو دیدبانهایی بود که خطر را رصد میکرد و پیشاپیش برای پیشگیری از آن حرکت میکرد». لطفاً در این باره توضیح دهید.
حجتالاسلام صدیقی: آیتالله بهجت هم قبل از انقلاب انقلابی و انقلابی پرور بود و هم در جریان انقلاب و حتی بعد از انقلاب. او بغض خاصی نسبت به طاغوت داشت و هر کسی هم که با مرحوم بهجت مرتبط بود، کینه طاغوت و طاغوتیان قطعاً در وجودش بود. حتی در زمان آیتالله بروجردی وقتی آیتالله بهجت نزد ایشان بود، یکی آمد و گفت این شاه با این همه فسق و فجور نیازمند یک قیام انقلابی و مخالفت جدی است، آن فرد این پیشنهاد را به آیتالله بروجردی داد که آیتالله بهجت در آن زمان فرمود: اگر وظیفه این باشد که او کنار برود، خب این کار انجام میشود و خدا بندگان صالحی دارد که به وسیله او این مملکت را اداره کند.
بعد از انقلاب اسلامی و بعد از آزادی حضرت امام خمینی (ره) از زندان، مرحوم بهجت به استقبال از ایشان آمد و حتی به بیت امام هم میآمد، ایشان حکومت دینی را آن هم با رهبری شخصیتی مثل امام خمینی (ره) جزو آرمانهایش میدانست. او به بیت امام (ره) میآمد تا حداقل به عنوان یک سیاه لشگر در جمع عاشقان دوستاران او باشد که این یکی از رفتارهای فوق العاده مرحوم بهجت بود، او هیچ وقت برای خودش شأنی قائل نبود.
تعبیر امام خمینی (ره) درباره مرحوم آیتالله بهجت
امام خمینی (ره) به مرحوم آقای بهجت ارادت خاصی داشت، یکبار امام به بعضی از اطرافیانش گفت آماده شوید به خانه آقای بهجت برویم، پیش ایشان میرفت و میفرمود آقای بهجت دارای قدرت خلع است؛ یعنی میتواند موت اختیاری داشته باشد، امام (ره) مقام و جایگاه آیتالله بهجت را میدانست، در عین حال مرحوم آقای بهجت مثل بسیاری از مردم به تجلیل و استقبال از امام بارها میآمد.
رهبر انقلاب گرچه شأن بسیار بالایی دارند اما ایشان نیز مانند آیتالله بهجت برای خودشان جایگاه و شأنی قائل نیستند، تا حالا ایشان رساله عملیه ندادند با اینکه مرحوم آیتالله شاهرودی نظر به أعلمیت رهبر انقلاب داشت، مرحوم آیتالله راستی کاشانی نیز همینطور و در معاصران نیز آیتالله سید جعفر کریمی که از مجتهدان برجسته است، معتقد است که ایشان أعلم هستند و به طور کلی فقها ایشان را أعلم میدانند، با این وجود تاکنون رسالهای از خود ارائه ندادند. به عبارت دیگر، دقیقاً آن نوری که در وجود آیتالله بهجت بود در وجود ایشان هم نهفته است، ایشان نیز همچون آیتالله بهجت دنبال سر و صدا و مقام و منصب نیست.
ماجرای دیدار آیتالله خامنهای با آیتالله بهجت در روزهای اول رهبری
بعد از امام خمینی (ره) وقتی مقام معظم رهبری دیداری با آیتالله بهجت در نخستین روزهای حضور در سمتِ رهبری داشتند، به ایشان گفته بودند که امام خمینی (ره) با آن عظمت رحلت کردند و حالا این مأموریت به دوش بنده آمده در حالیکه من ویژگیهای ایشان را ندارم، مرحوم بهجت هم فرمود: شما با موازین آشنا هستید، شما آنچه را تشخیص دادید که وظیفه شرعی است، به تشخیص خودتان عمل کنید، من [آقای بهجتی که هیچگاه من نمیگفت] اینبار گفت من تضمین میکنم که از شما حمایت خواهد شد؛ یعنی دست غیب شما را حمایت خواهد کرد. آقای بهجت تا آخر به این موضوع پایبند بود، خیلی با حساسیت این موضوع را دنبال میکرد و اگر حادثهای میخواست اتفاق بیافتد پیش از آن با رهبر انقلاب صحبتها میکردند.
شخصیتهایی همچون آیتالله بهجت جلو طوفانها را میگرفت
اصل انقلاب و ولایت امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب را با موازین عادی قابل توجیه نمیدانم، خدا قدرتنمایی کرده است، خدا شاه را برداشت، خدا انقلاب را پیروز کرد، خدا رزمندگان ما را در جنگ پیروز کرد، چون دست خدا را میبینیم این دیگر قائم به هیچ شخص دیگری نیست، امام خمینی (ره) رفت اما انقلاب ماند و به مسیر پیشرفت خود با قدرت ادامه داد، اقتداری که امروز نظام اسلامی دارد قابل مقایسه با زمانهای گذشته نیست، این نشان میدهد که قرار است این شجره به امام زمان (عج) برسد، منتها وجود شخصیتهای رشد یافته و بزرگی همچون آیتالله بهجت جلوی خیلی از حوادث را میگرفت. جنگ، جنگ بود، جنگی تمام عیار با تمام دنیا، اما دشمن باز هم نتوانست کاری بکند. دشمن فکر میکرد که با برپایی فتنه سال 88 کار را تمام میکند، اما فتنهگرها به لطف خدا بیآبرو شدند و انقلاب و نظام باقی ماند و تا آخر نیز باقی خواهد ماند.
گفتگو: امیرمحسن شیخان
منبع:تسنیم