۰۶ آذر ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۱ : ۱۴
بسم الله الرحمن الرحیم
قال رسولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله: «الزُّهْدُ فی الدُّنْیا قَصْرُ الأمَلِ، وَ شُکْرُ کُلِّ نِعْمَةٍ، وَ الوَرَعُ عَنْ کُلِّ ما حرَّمَ اللَّهُ».
پیامبر اکرم(ص) مىفرماید: «حقیقت زهد در دنیا سه چیز است:
1. کوتاهى آرزوها.
2. شکر نعمتهاى الهى.
3. اجتناب از آنچه که خدا حرام کرده است.»
زهد به معناى بى اعتنایى به دنیا و ترک وابستگىها و در مقابل، رغبت به معناى علاقه به دنیا و دنیاپرستى است و کسى که اسیر دنیاست راغب است.
زهد به معناى فقر و اعراض از نعمتهاى الهى نیست بلکه ممکن است کسى غرق در نعمت باشد ولی زاهد باشد و ممکن است کسى فاقد نعمت باشد و راغب باشد.
به عنوان مثال؛ از تمام دنیا یک پیراهن کرباس دارد ولى وابسته آن است که اگر از دست بدهد، فریادش بلند مىشود؛ این شخص راغب است.
در حدیث فوق، حضرت، زهد را در سه جمله خلاصه کرده است:
1. کوتاهى آرزوها؛ یعنى زاهد آرزوى دور و دراز ندارد، چون باعث فراموشى آخرت مىشود.
2. شکر نعمت؛ یعنى زاهد نعمتهاى خدا، مثل چشم، گوش، سلامتى، جوانى، ثروت و غیره را در جایش مصرف مىکند.
3. ورع؛ یعنى زاهد از هر چه خدا حرام کرده دورى مىکند.
آثار زهد
در حدیثى پیامبر اکرم(ص) درباره آثار زهد مىفرماید:
«وَ مَنْ زَهِدَ فی الدُّنیا أثْبَتَ اللَّهُ الحِکْمَةَ فی قَلْبِهِ وَ أنْطَقَ بِها لِسانَهُ وَبَصَّرَهُ عیوبَ الدُّنْیا داءَها وَ دَواءَها وَ اخْرَجُه مِنَ الدُّنیا سالِماً إلى دارِ القَرارِ».
در این حدیث شریف چهار ویژگى براى زهد در دنیا بیان شده است:
1. نورانیّت قلب، به طورى که حکمت در قلب ثابت مىشود.
2. زبان انسان به حکمت گویا مىشود.
3. انسان عیوب دنیا را دیده و دردها و درمانها را مشاهده مىکند.
4. از دنیا سالم به سوى آخرت مىرود.
مشکل شناخت حقایق کجاست؟
بزرگترین مشکل در شناخت حقایق؛ پوشیده در حجاب بودن آنهاست؛ حق آشکار است ولى مشکل وجود حجابهاست و قسمت عمده این حجابها در دنیاپرستى خلاصه مىشود؛ و حبّ مال، فرزند، مقام، شهوت و ... حبهاى دنیایى هستند که در انسان وجود دارد. بنابراین اگر حبّ دنیا از قلب بیرون رود، حجابها از بین مىرود و انسان مىتواند حقایق را ببیند.
زهد در دنیا به معناى بىاعتنایى به دنیاست که باعث مىشود این حجابها برداشته شده و این آثار چهارگانه در انسان حاصل شود.
درباره حبّ دنیا تشبیهات مختلفى شده است به عنوان مثال گاهى حبّ دنیا را به گرد و غبار تشبیه مىکنند، چون گاهى با وجود اینکه چشم سالم است و راه پیدا است، گرد و غبار اجازه نمىدهد که انسان راه را ببیند.
جمال یار ندارد حجاب و پرده ولى / غبار ره بنشان تا نظر توانى کرد
خداوند، اظهر الاشیاء است و ظاهرتر از خدا در عالم هستى چیزى نیست ولى حجابها اجازه نمىدهد که انسان خدا را مشاهده کند.
قرآن کریم مىفرماید: «لَقَدْ کُنْتَ فِى غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَکَشَفْنَا عَنْکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ»؛ در روز قیامت به انسان خطاب مىشود: تو از این صحنه غافل بودى، و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم، و امروز چشمت کاملًا بینا به حقایق شده است.
پردههاى جهان مادّه، آمال و آرزوها، عشق و علاقه به دنیا، شوهر و زن و فرزند و مال و مقام، هوسهاى سرکش و حسادتها، به تو اجازه نداد که امروز را از همان زمان بنگرى، امروز گرد و غبار غفلت فرو نشسته، حجابها کنار رفته، پردههاى شهوات و آمال و آرزوها دریده شده، چرا که امروز «یوم البروز» و «یوم الشهود» و «یوم تبلى السرائر» است.
لحظههاى آخر عمر، انسان چشم برزخى مىیابد و خیلى چیزها را مىبیند. سعى کنیم این حجابها را به حدّاقل برسانیم تا آنچه دیگران نمىبینند ما ببینیم و بدانیم.
منبع: فارس
211008