۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۸ : ۱۲
پیش از این در یادداشتها و سخنرانیهایی مانند فهم تمدنی سیره امام رضا علیه السلام، ما مبلغان و مسأله تمدن نوین اسلامی و بینش تمدنی؛ بایستگیها و چالشهای آن در ایران کنونی که متن آنها در پایگاه های مختلف اطلاعرسانی در دسترس است، مطالبی ارائه شده است و مباحث امروز این نشست در حقیقت مبتنی بر و یا ادامه آنهاست. بنا بر این ضمن پرهیز از تکرار مطالب پیشین، تأکید مینماید توجه به آنها برای ایجاد ارتباط با این بحث ضروری است. مهمترین محورهای ارائه شده پیش از این چنین است:
با این معیارها میتوان سیره همه معصومان علیهم السلام را مورد بازخوانی قرار داد. این معیارها ثابت است ولی مصادیق آن در سیره هر یک از معصومان علیهم السلام تفاوت میکند.
بر این اساس، آنچه در باره خوانش تمدنی سیره حضرت زهرا سلام الله علیها میتوان گفت تحلیل و تطبیق معیارهای پیشگفته بر حیات پر برکت ایشان و رویدادهای زمانه ایشان و چگونگی مواجهه صدیقه کبری سلام الله علیها با آنهاست. این نگاه آمیختهای از استخراج و برجسته ساختن موضوعات تمدنی در سخنان ایشان و یا فهم رفتار ایشان با رویکرد تمدنی است. در فهم تمدنی سیره حضرت زهرا سلام الله علیها قرار نیست که یک گزارش تاریخی جدید کشف شود و یا بخشی از گزارشهای تاریخی قبلا کشف شده کنار گذاشته شود، بلکه قرار است فهم ما از این رویدادها تغییر کند و ارتقا یابد. این فهم باید به گونهای باشد که تنها جمعی محدود از موالیان ایشان یا شیعیان ایران یا شیعیان اثنیعشری یا همه فرق شیعی و یا همه مسلمانان و یا همه پیروان ادیان آسمانی و یا همه حقطلبان و یا همه انسانها در جهان امروز از آن بهره نبرند، بلکه باید به گونهای باشد که همه انسانها حتی در آینده هم از آن بهرهمند باشند، یعنی برجسته ساختن ابعادی از زندگی و سیره ایشان که نمیتوان دایره کاربرد آن را محدود به زمان و مکان حیات مبارکشان دانست، بلکه پیامهای آن میتواند در همیشه تاریخ و همه مکانها در گستردهترین سطح مناسبات انسانی کارایی داشته باشد.
اگر گفته شود همه سخنان و رفتارهای همه معصومان علیهم السلام چنین است و این امر اختصاصی به حضرت زهرا سلام الله علیها ندارد، پاسخ این است که سخن در نوع و سطح مواجهه ما با این سخنان و رفتارهاست که آیا ما واقعا به پیامها و دلالتهای جاودانه و تمدنی آنها توجه داریم و یا از آنها تنها در قلمرو محدودی بهره میگیریم و عملا با رفتارها و سخنان خود جلوی چشمههایی که توان سیراب کردن همه بشریت را د ارد سنگچین کردهایم تا جز خودمان کسی دیگر از آنها بهره نبرد؟ آیا از این معدن پایانناپذیر برای نقشآفرینی در مقیاس تمدنی هم بهره میبریم یا سطح بهره بردن از آن را به یک مفاخره مذهبی تنزل دادهایم؟
دوباره و بلکه چندباره تأکید میکند سخن در این نیست که از یک گزارش تاریخی یا یک باور مذهبی دست کشیده شود، به هیچ وجه اینطور نیست، نگاه تمدنی هیچ منافاتی با باورهای هویتبخش شیعی ندارد، بلکه سخن در باره سطح برداشت از زندگی و سیره زهرای مرضیه سلام الله علیهاست. آوردههای آن چه امروزه در مجالس مربوط به حضرت زهرا سلام الله علیها میگذرد چقدر است؟ آیا اینها همه آن چیزی است که میتوان از سیرة این صاحب سرّ مستودع الهی برداشت کرد؟ آیا با این سطح از مطالب میتوان با اسم حضرت زهرا سلام الله علیها نقش تمدنی برای همه جهانیان داشت؟ آیا این سطح مطالب پیامی برای همه بشر امروز دارد؟ یا میتواند گره از مشکلات همه مسلمانان باز کند؟ یا پاسخگوی همه نیازهای فکری شیعیان با تنوع مذهبی زیدی و اسماعیلی و بُهرهای در برابر غیرشیعیان باشد؟ یا ساماندهندة نظام فکری و رفتاری امامیه باشد؟ و یا این که تنها تسکیندهندة درد و رنج محبان آن حضرت است؟
نمونههایی از سخنان و یا رفتار حضرت زهرا سلام الله علیها که دارای دلالت تمدنی است چنین است:
الف. تبیین جایگاه قرآن به عنوان کتاب مشترک هدایت همه انسانها
حضرت زهرا سلام الله علیها در بخشی از خطبة لُمّه که نزد ما بیشتر به خطبه فدکیه شناخته میشود، در باره قرآن چنین گفتهاند: اَنْتُمْ ... زَعیمُ حَقٍّ لَهُ فیکُمْ، وَ عَهْدٍ قَدَّمَهُ اِلَیکُمْ، وَ بَقِیةٍ اِسْتَخْلَفَها عَلَیکُمْ: کِتابُ اللَّـهِ النَّاطِقُ وَ الْقُرْانُ الصَّادِقُ، و النُّورُ السَّاطِعُ وَ الضِّیاءُ اللاَّمِعُ، بَینَةً بَصائِرُهُ، مُنْکَشِفَةً سَرائِرُهُ، مُنْجَلِیةً ظَواهِرُهُ، مُغْتَبِطَةً بِهِ اَشْیاعُهُ، قائِداً اِلَی الرِّضْوانِ اِتِّباعُهُ، مُؤَدٍّ اِلَی النَّجاةِ اسْتِماعُهُ، بِهِ تُنالُ حُجَجُ اللَّـهِ الْمُنَوَّرَةُ، وَ عَزائِمُهُ الْمُفَسَّرَةُ، وَ مَحارِمُهُ الْمُحَذَّرَةُ، وَ بَیناتُهُ الْجالِیةُ، وَ بَراهینُهُ الْکافِیةُ، وَ فَضائِلُهُ الْمَنْدُوبَةُ، وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَةُ، وَ شَرائِعُهُ الْمَکْتُوبَةُ.
این نگاه به قرآن و ویژگیها و کارکردهای آن یک نکاه یکسره تمدنی است، با این نگاه به قرآن میتوان این کتاب جاودان را در جایگاه بلند معنیبخشی به یک تمدن قرار داد. به راستی جای این نگاه به قرآن در مجالس فاطمی کجاست؟
ب. تبیین جایگاه پیامبر به عنوان هدایتگر مشترک همه مسلمانان
در بخش دیگری از همین خطبه، در وصف پیامبر چنین آمده است: وَ اَشْهَدُ اَنَّ اَبی مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمَّاهُ قَبْلَ اَنْ اِجْتَباهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ، اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَیبِ مَکْنُونَةٌ، وَ بِسَتْرِ الْاَهاویلِ مَصُونَةٌ، وَ بِنِهایةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ، عِلْماً مِنَ اللَّـهِ تَعالی بِمائِلِ الْاُمُورِ، وَ اِحاطَةً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَواقِعِ الْاُمُورِ. اِبْتَعَثَهُ اللَّـهُ اِتْماماً لِاَمْرِهِ، وَ عَزیمَةً عَلی اِمْضاءِ حُکْمِهِ، وَ اِنْفاذاً لِمَقادیرِ رَحْمَتِهِ، فَرَأَی الْاُمَمَ فِرَقاً فی اَدْیانِها، عُکَّفاً عَلی نیرانِها، عابِدَةً لِاَوْثانِها، مُنْکِرَةً للَّـهِ مَعَ عِرْفانِها. فَاَنارَ اللَّـهُ بِاَبیمُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِ و الِهِ ظُلَمَها، وَ کَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَها، وَ جَلی عَنِ الْاَبْصارِ غُمَمَها، وَ قامَ فِی النَّاسِ بِالْهِدایةِ، فَاَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغِوایةِ، وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعِمایةِ، وَ هَداهُمْ اِلَی الدّینِ الْقَویمِ، وَ دَعاهُمْ اِلَی الطَّریقِ الْمُسْتَقیمِ.
و یا در دعای ۲۰ الصحیفه الفاطمیه که مرحوم آیتالله سیدمحمدباقر موحد ابطحی آن را گردآوری و تدوین کردهاند و اتفاقا امروز ۱۶ بهمن سالروز رحلت ایشان هم هست، حضرت حدود سی سطر در صفحات ۳۶ و ۳۷ و در چندین جای دیگر در قالب دعا ویژگیهایی برای پیامبر برشمردهاند و یا جایگاهی برای ایشان در نظر گرفتهاند که اغلب از نگاه ما پنهان مانده است. این نگاه را هم میتوان یک نگاه تمدنی دانست، زیرا پیامی روشن برای گستردهترین سطح مناسبات انسانی در زیست اینجهانی انسان دارد.
ج. قلمرو نقشآفرینی امت اسلامی
تحلیل حضرت زهرا سلام الله علیها در باره امت اسلامی نیز مبتنی بر یک نگاه تمدنی است. به عنوان نمونه در بخشی دیگر از خطبة لُمّه چنین میخوانیم: اَنْتُمْ عِبادَ اللَّـهِ نُصُبُ اَمْرِهِ وَ نَهْیهِ، وَ حَمَلَةُ دینِهِ وَ وَحْیهِ، وَ اُمَناءُ اللَّـهِ عَلی اَنْفُسِکُمْ، وَ بُلَغاؤُهُ اِلَی الْاُمَمِ.
این نگاه به امت اسلامی و ویژگیها و نقشهای محوّل آن که از جمله آنها رساندن پیام اسلام به دیگر امتهاست و به آشکارا امت اسلامی در یک مقیاس تمدنی مورد توجه قرار میدهد، در کدام مجلس وعظ و خطابه و روضه ما بازتاب دارد؟
د. توجه به پیامبران پیشین
یکی دیگر از آموزههای تمدنی در سخنان حضرت زهرای مرضیه سلام الله توجه به پیامبران پیشین و کتاب مقدس آنهاست. به عنوان نمونه در دعای ششم (ص ۲۵)، دوازدهم (ص ۲۹) و بیستم (ص ۴۰) الصحیفه الفاطمیه الجامعه از تورات و انجیل نام برده شده است و در دعاهای ششم (ص ۲۴)، هفتم (صص ۲۷ ـ ۲۸)، دعای چهاردهم (ص ۳۱) و دعای سی و پنجم (ص ۵۶) از چند تن از پیامبران نام برده شده است: أسألک بالاسم الذی دعاک به {ابراهیم} خلیلک حین القی فی النار ... و بالاسم الذی دعاک به موسی من جانب الطور الایمن ... و بالاسم الذی خلقت به عیسی من روح القدس و بالاسم الذی تُبتَ علی داود و بالاسم الذی وهبت به لزکریا یحیی و بالاسم الذی کشفتَ به عن أیوب ... (دعای هفتم، ص ۲۷)
یادکرد پیامبران پیشین و کتابهای آسمانی پیشین که در آن زمان هم پیروان زیادی در جهان داشتند، توجه دادن به سرمایههای مشترک بشری و در نتیجه اقدامی تمدنی است.
هـ . تبیین عقلی آموزهها و احکام دینی
یکی از مهمترین و ماندگارترین بخشهای خطبة لُمّه تعلیل برخی آموزهها و احکام دینی است: فَجَعَلَ اللَّـهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ، وَ الزَّکاةَ تَزْکِیةً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِی الرِّزْقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلْاِخْلاصِ، وَ الْحَجَّ تَشْییداً لِلدّینِ، وَ الْعَدْلَ تَنْسیقاً لِلْقُلُوبِ، وَ طاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ، وَ اِمامَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَةِ، وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلْاِسْلامِ، وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَی اسْتیجابِ الْاَجْرِ. وَ الْاَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلِحَةً لِلْعامَّةِ، وَ بِرَّ الْوالِدَینِ وِقایةً مِنَ السَّخَطِ، وَ صِلَةَ الْاَرْحامِ مَنْساءً فِی الْعُمْرِ وَ مَنْماةً لِلْعَدَدِ، وَ الْقِصاصَ حِقْناً لِلدِّماءِ، وَ الْوَفاءَ بِالنَّذْرِ تَعْریضاً لِلْمَغْفِرَةِ، وَ تَوْفِیةَ الْمَکائیلِ وَ الْمَوازینِ تَغْییراً لِلْبَخْسِ. وَ النَّهْی عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیهاً عَنِ الرِّجْسِ، وَ اجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّـعْنَةِ، وَ تَرْکَ السِّرْقَةِ ایجاباً لِلْعِصْمَةِ، وَ حَرَّمَ اللَّـهُ الشِّرْکَ اِخْلاصاً لَهُ بِالرُّبوُبِیةِ. فَاتَّقُوا اللَّـهَ حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لاتَمُوتُنَّ اِلاَّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ اَطیعُوا اللَّـهَ فیما اَمَرَکُمْ بِهِ وَ نَهاکُمْ عَنْهُ، فَاِنَّهُ اِنَّما یخْشَی اللَّـهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ.
جایگاه عبودیت انسانها در برابر خداوند ایجاب میکند که در برابر احکام الهی خضوع و تعبد و فرمانبرداری داشته باشد ولی وقتی معصومان سلام الله علیهم خود به تحلیل عقلی و توجه به مصالح اوامر و مفاسد منهیات میپردازند، عملا دریچهای به سوی اجازه یافتن عقل بشری برای اظهار نظر در این موارد میگشایند و چنین فضایی یک فضای تمدنی است، زیرا احکام و آموزههای دینی را قابل فهم و استدلال در سطح بشری در گستردهترین سطح مناسبات انسانی میکند. صاحب این قلم قبلا در یادداشتی به تفاوت فلسفه امر به معروف و فلسفه نهی از منکر در این بخش از سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها پرداخته است. این پرسش را باید بار دیگر مطرح کرد که براستی جای این آموزههای ژرف در مجالس مربوط به حضرت زهرا سلام الله علیها کجاست؟
توجه گستره به مباحث اخلاقی و معنوی فردی و اجتماعی و نیز تبدیل تهدیدها به فرصت برای روشن نگاه داشتن چراغ حق به ویژه در چگونگی مواجهه با مصائب از دیگر مواردی است که میتوان به وجه تمدنی آنها اشاره کرد.
روا نیست که اندیشهها و زندگی و سیره حضرت زهرا سلام الله علیها که ظرفیت جامعهسازی و هدایت جامعه به سوی تمدن را دارد، اسیر محدودنگریهای ما بماند و امید است مبلغان فاطمی پرچمداران شناساندن این بانوی بزرگوار متناسب با تحولات تمدنی جهان امروز باشند.
منبع:مهر