کد خبر : ۱۰۲۹۹۴
تاریخ انتشار : ۰۱ دی ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۷
چهل‌سالگی انقلاب در گفت‌وگو با دکتر موسی نجفی

هیئت‌ها نقش فرهنگی انقلاب را تقویت‌می‌کنند/ گناه مداحان از دید مردم سنگین‌تر است

من فکر می‌کنم که دید مردم به مداحان مثبت است، ولی به همان میزان انتظار هم از آنها بالاست که نرم‌های اجتماعی را بیش از بقیه مراعات کنند. خودشان هم باید هنجارها را رعایت کنند، آن هم در شرایطی که ضد انقلاب به دنبال گرفتن بهانه از مداحان برای بد جلوه‌دادن آنهاست.
عقیق:پیروزی انقلاب اسلامی تحولات فرهنگی و اجتماعی بسیاری را در جامعه ایران پدید آورد و به علت برآمدن آن از روحانیت و جنبش مذهبی، در حوزه دینی رشد بسیاری یافت. در این میان هیئت‌های مذهبی و مداحان به عنوان تریبون مردمی دین در جامعه در قیاس با پیش از انقلاب دستخوش گستردگی کمی و کیفی بسیاری شدند که پیامدهای بسیاری به دنبال داشت.
دکتر موسی نجفی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفتگو با دعبل از گذشته و امروز هیئت‌های مذهبی در جامعه سخن می‌گوید.

نقش هیئت های مذهبی در شکل‌گیری نهضت انقلاب را چگونه می‌بینید؟
انقلاب اسلامی نوعی بیداری اسلامی است که پیشینه آن به بیداری اسلامی دو قرن اخیر باز می‌گردد. در دوره رضا شاه هیئت‌ها خیلی محدود و پنهانی شدند. یکی از برنامه‌های رضا شاه مبارزه با هویت مذهبی جامعه ایران بود که طبیعتا یکی از نمادهای آن، هیئت‌های مذهبی بودند که در هر محله، شهر و روستا به صورت خودجوش درست شده بود. این هیئت‌ها برای خود هیئت امنا، رئیس و دسته داشت و یکی از تشکل‌های خاص جامعه ایران بود که نقش بسیاری در جامعه داشته و دارد. هیئت‌ها بافت شیعی جامعه ایران را نشان می‌دادند و بیشتر جنبه مذهبی داشتند تا سیاسی، ولی از آنجایی که هیئت‌ها به گونه‌ای آشکار و پنهان به روحانیت وصل بود طبیعی است که وقتی روحانیون وارد مسائل سیاسی و اجتماعی شدند، هیئت‌ها هم جلو آمدند چون تنها تشکل منسجم و فراگیر جامعه بودند و در واقع هیئت خود نوعی سازمان‌دهی غیر حزبی ولی اجتماعی و فرهنگی مردم بود. در سال 42 که امام حرکت خود را شروع کرد، هیئت‌ها وابسته به دولت نبودند، از طرفی هم از همان دوره رضاشاه نوعی نارضایتی بین مذهبی‌ها علیه حکومت پهلوی وجود داشت، لذا وقتی امام علم انقلاب را بلند کردند طبیعی است که مذهبیون به امام ملحق شدند و یکی از کانال‌های ورودشان هم همین هیئت‌ها بودند؛ عاملی که باعث شد هیئت‌ها پایشان به انقلاب باز شود. رژیم پهلوی هم می‌دانست که نمی‌تواند با هیئت‌ها مقابله کند، علتش هم این بود که می‌بایست با هویت شیعی جامعه و بعد دینی مردم مبارزه می‌کرد. عملا هم در دوره پهلوی دوم اثبات شده بود که این مقابله با خشونت به هیچ‌جا نمی‌رسد، چون پدرش هم با خشونت این کار را کرده بود ولی نتیجه‌ای نگرفته بود، لذا تلاش داشت هیئت‌ها را از سیاست دور کند و طوری وانمود کند که گویی هیئت‌ها فقط دنبال مذهب هستند. اما همان‌گونه که می‌دانید خود همین کار هم دردی را دوا نکرد، چون هیئت‌های مذهبی ولو اینکه کار سیاسی هم نمی‌کردند در هر حال مجبور بودند قواعد مذهبی را رعایت کنند و این در نهایت هویت مذهبی جامعه را تقویت می‌کرد و به نفع انقلاب تمام می‌شد.
 
نقش هیئت‌های مذهبی در سال 57 فقط به انتقال پیام انقلاب و امام به مردم محدود می‌شد یا نقش گسترده‌تری هم داشت؟
یکی از این نقش‌ها انتقال پیام بود، اتفاقا مردم برای شنیدن پیام خیلی به هیئت‌ها نیاز نداشتند، پیام امام از طریق اعلامیه‌ها هم پخش می‌شد و خیلی منحصر به هیئت‌ها نبود. از طرف دیگر چون هیئت‌ها جنبه مردمی داشتند خیلی نمی‌توانستند آشکارا کار سیاسی کنند، لذا جنبه فرهنگی‌شان خیلی مهم‌تر بود و بیشتر بستر و فضای فرهنگی نهضت را تقویت می‌کرد. در این دوره، نهضت دو بعد داشت، بعد مخالفت با رژیم پهلوی که تجلی آن شعار «مرگ بر شاه» بود و بعد دیگر شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود که این دیگر شعار کمونیست‌ها و ملی‌ها نبود. همه کسانی که علیه شاه کار می‌کردند، از مذهبی و غیر مذهبی، در سرنگونی شاه متفق‌القول بودند ولی در اینکه چه کسی را جایگزین وی کنند هم‌رای نبودند. توده‌های مردم و هیئت‌ها چون دینی و گوش به فرمان امام بودند از شعار دوم هم حمایت می‌کردند اما گروه‌های سیاسی در اقلیت بودند. طبیعی بود که در این فضا، نقش هیئت‌ها خیلی پر رنگ‌تر شده بود و کفه ترازو به سمت حمایت از امام سنگینی می‌کرد.
 
نقش هیئت‌های مذهبی بعد از انقلاب در مقاطع مختلف به چه صورت بود؟
نقش هیئت‌ها در بعد از انقلاب طبیعتا مثل قبل از انقلاب نبود و از جهاتی کمتر شد، چون قبل از انقلاب اینها بلندترین و گسترده‌ترین تریبون مذهبی‌ها و هیئت‌های مذهبی بودند، ولی بعد از انقلاب که کل ابزارهای تبلیغاتی، رسانه‌ها، صدا و سیما، مطبوعات و نظایر آن به دست نظام افتاد طبیعتا نقش هیئت‌ها نمی‌توانست به پر رنگی سابق باشد، اما از جهاتی
هر چه انقلاب رشد کرد هیئت‌ها هم بیشتر رشد کردند و کارکردهای جدیدتری یافتند. یکی از بحث‌هایی که بعد از انقلاب در هیئت‌ها مطرح شد گسترش روضه‌خوانی بود، هرچند بعد از انقلاب مباحثی تحت تاثیر دکتر شریعتی قائم به این موضوع ایجاد شد که چه نیازی به گریه و سوگواری هست، اما امام مخالفت می‌کردند و بر تداوم عزاداری‌های سنتی تاکید داشتند، لذا طبیعی است که هیئت‌ها در تداوم برگزاری سنتی و مردمی عزاداری‌ها نقش بسیار زیادی داشتند. در کل، مجالس مذهبی در قیاس با قبل از انقلاب گسترش بسیاری پیدا کرد، کم کم دعاهای کمیل، ندبه، سمات، زیارت آل‌یاسین و نظایر آن گسترش بسیاری یافت و حتی به گونه‌ای شد که باید به نحوی سازمان‌دهی می‌شد. همچنین بعد از انقلاب برخی هیئت‌ها سیاسی‌تر بودند، البته بعدها عده‌ای به خاطر اختلافات سیاسی و جناح‌بندی‌ها گفتند که صلاح نیست از یک گروه حمایت کنیم، چرا که باعث می‌شد بین مردم تفرقه ایجاد شود، پس یک گام عقب‌تر رفتند و گفتند مستقیم در مسائل سیاسی دخالت و از حزب یا گروهی حمایت نمی‌کنیم، اما در نهایت خود کار فرهنگی هیئت‌ها بسیار تاثیرگذار است. از نظر پذیرایی هم همینطور، بعد از انقلاب تفاوت‌های بسیاری ایجاد شد، گستردگی که امروز وجود دارد در گذشته نبود، قبلا در هیئت‌ها نهایتا چای می‌دادند و فقط هیئت‌هایی که وضع مالی‌شان خوب بود شام می‌دادند. هیئت‌های بالا و پایین شهر هم با یکدیگر فرق می‌کردند، شاید اصلا بالای شهر هیئت وجود نداشت یا خیلی کم بود، الان هیچ فرقی بین نقاط شهر وجود ندارد و هیئت همه جا هست. یک علتش این است که مسئولین حکومت و نمایندگان قبل از انقلاب اصلا اهل هیئت نبودند، ولی بعد از انقلاب کم‌کم اهل هیئت شدند و چون اکثرشان هم بالا شهرنشین شدند، هیئت‌ها هم به تدریج به بالای شهر رسیدند. بعد از انقلاب، نمادهای هیئت‌ها هم فرق کرد، نمادها قبلا علم و کتل بود که سنت عزاداری‌ها بود، اشعار محتشم کاشانی و دیگر شعرای طراز اول نیز بیشتر در هیئت‌ها خوانده می‌شد، اما بعد از انقلاب برخی نمادها به هیئت‌ها اضافه شد، به علاوه ادبیات سیاسی خاصی در هیئت مطرح شد و در کنار مداحی و عزاداری، سخنرانی‌های سیاسی هم به محتوای هیئت اضافه شد. در ضمن، برخی شعارهای سیاسی علیه استکبار و استبداد هم وارد هیئت شد که نکته جدیدی است، لذا قدرت‌گیری هیئت‌ها کم کم باعث شد که برخی سیاسیون هم به این صرافت بیفتند که از هیئت‌ها استفاده یا به بیان بهتر سو استفاده کنند. طبیعتا در این شرایط کارکرد هیئت‌ها خیلی فرق کرد و قدری اجتماعی‌تر، سیاسی‌تر و ملموس‌تر شد. همچنین پیش از این هیئت‌ها بیشتر در بازار و مراکز کسب و کار واقع بودند ولی بعدها به دانشگاه‌ها هم وارد شدند، قبلا دانشگاه اصلا هیئت نداشت، ولی به تدریج هیئت‌های دانش‌آموزی، دانشجویی، اساتید، کارمندان، وزرات‌خانه‌ها و نظایر آن هم به این حوزه اضافه شد. بعد از انقلاب کم کم در مراسم‌های دینی مختلف در ادارات هم هیئت‌ها دیده شدند و حتی رقابت بین آنها به وجود آمد.
 
من از سخنان شما اینطور استنباط می‌کنم که بعد از انقلاب در هیئت‌های مذهبی، گسترش کمی و کیفی توامان به وجود آمد که لزوما هم خوب نبود چون به رقابت و سوء استفاده از هیئت انجامید. با این تفسیر، آیا می‌توان اینطور برداشت کرد که ما نسبت به پیش از انقلاب یا سال‌های نخست پس از انقلاب، شاهد افت کیفی هیئت‌ها بوده‌ایم؟
هر چیزی که رشد کند آسیب‌های خودش را هم دارد. جامعه شهری در مقایسه با جامعه روستایی پیشرفته‌تر است، زندگی در شهر راحت‌تر از روستاست اما آسیب‌های خودش را هم دارد، این دلیل بر این نیست که در شهر زندگی نکنیم، باید با آسیب‌های آن مقابله نماییم. هیئت هم همینطور است، در واقع هیئت بعد از انقلاب رشد توامان کمی و کیفی کرد ولی آسیب‌هایی هم داشت و در یک جاهایی بیش از اندازه رشد کرد. نمونه‌اش هیئت‌های خارج از کشور است، موضوعی که پیش از این نظیر آن را نداشتیم. خود این تظاهرات‌ها و هیئت‌ها هم چیز جدیدی است که پیش از این به کیفیت امروز دیده نمی‌شد، ولی خب بعدها دستگاه‌های اطلاعاتی و سیاسی کشورهای دیگر هم روی این موضوع حساسیت پیدا کردند. به هرحال هر چیزی که گسترش پیدا می‎کند حساسیت‌هایی هم روی آن پیدا می‌شود که طبیعی است.
 

فرمایش شما بیشتر دایر بر وجوه کمی هیئت‌هاست، اما در بحث کیفی، بدعت‌هایی هم در امر هیئت و مداحی صورت گرفت.
خب مداحان پیش از این بیشتر
سنتی‌خوان بودند و کسانی هم که در جلسات آنها حضور پیدا می‌کردند کمتر از قشر جوان بودند، ولی با شور و شوقی که جوانان پس از انقلاب، خصوصا سالیان اخیر نشان دادند سبک قدیم دیگر نمی‌توانست پاسخگوی خواست و سلیقه مخاطبان باشد. سبک موسیقی پاپ و اندیشه‌های جدید نیز به هیئت‌ها رسید. از طرف دیگر باید این نکته را هم در نظر داشته باشیم که هیئت‌ها جدا از جامعه و مردم نیستند و الان هم می‌بینیم چیزی که امروزه دشمن سعی می‌کند به آن نائل آید زدن هیئت‌ها و خلوت‌کردن آنهاست. قصد ما هم این نیست که هر کس که وارد هیئت می‌شود حتما انقلابی شود اما به هرحال حضورش را پای انقلاب می‌نویسند چون فضا فضای مذهبی است. دقت داشته باشیم که هم جنبه‌های مذهبی و هم جنبه‌های غیر مذهبی پای انقلاب نوشته می‌شود.
 
به نظر شما مداحان در چهل سال گذشته بازوهای نظام و رهبری بوده‌اند؟
به صورت غیر مستقیم بله، چون مداحان اندیشه و فضای دینی ایجاد کرده‌اند، اما مذهب و فضای مذهبی فراتر از انقلاب است. انقلاب اسلامی هم که مساوی مذهب شیعه نیست، از دل شیعه برآمده و جهت سیاسی به آن داده است. هیئت‌ها هم فراتر و عام‌تر از خود انقلاب هستند، ولی بیشترین گروهی که به هیئت‌ها عنایت دارد مذهبیون و انقلابیون هستند، البته گروه‌های مذهبی هم هستند که اصلا کاری به انقلاب ندارند، ولی آخرش همه لباس مشکی می‌پوشند و در مسجد و حسینه حاضر می‌شوند. این به کارکرد فرهنگی دین بر می‌گردد، کارکرد فرهنگی از فضای اجتماعی گسترده‌تر است، فضای اجتماعی هم از فضای سیاسی گسترده‌تر است. اگر فضای فرهنگی مذهبی نباشد فضای اجتماعی هم مذهبی نیست، فضای اجتماعی مذهبی نباشد فضای سیاسی هم مذهبی نخواهد بود. پس مداحان بازوی نظام هستند، اینکه می‌بینید شعارهای انقلاب در ماه‌های محرم و صفر قدری سیاسی‌تر و تندتر می‌شود به خاطر فضای مذهبی جامعه است.
 
نقش و تاثیر علما و مراجع را بر مداحان و هیئت‌ها چگونه می‌بینید؟
هیئت‌ها بیشتر بازوی مراجع هستند، به خصوص اینکه هیئتی معمولا سنگین‌تر است که یک طلبه یا روحانی در آن حضور داشته باشد. وقتی پای روحانیون وسط باشد طبق یک شبکه وسیع به مرجعیت و علمای بزرگ هم ربط پیدا می‌کند. اما اینکه علما جهت هیئت را تایید کنند لازمه‌اش این است که هیئت‌ها ملزومات خاصی را رعایت نمایند، مثل حجاب یا پول حلال، اینها حداقل‌هاست. پس این فرهنگ اولیه چیزی است که همه هیئت‌ها لازم دارند اما کارکرد اجتماعی و سیاسی به خودشان مربوط است، مثلا طبیعتا هیئت‌ها نمی‌توانند مقابل انقلاب موضع بگیرند، شکی در این نیست.
 
آیا تایید می‌فرمایید که امروزه نقش روحانیون در هیئت‌های مذهبی کمرنگ‌تر شده است؟
علتش این است که روحانیون تریبون‌های دیگر هم دارند، مثل تلویزیون، رادیو یا دیگر رسانه‌های مکتوب و غیر مکتوب. روحانیونی که برجسته‌ترند هم بهتر صحبت می‌کنند و هم مجالس‌شان پر محتواتر است، لذا طبیعتا از یک روحانی محلی جذاب‌ترند، پس طبیعتا مردم در جریان حضور فیزیکی دیگر علاقه‌ای به آنها نشان نمی‌دهند. شما می‌توانید از تلویزیون مداحی و سخنرانی بشنوید ولی نمی‌توانید با تلویزیون نماز جماعت بخوانید یا شما می‌توانید مراسم حج یا دیگر زیارتگاه‌ها را در تلویزیون ببینید اما خیلی فرق می‌کند که خودتان هم آنجا حضور داشته باشید، دعای کمیل را می‌توانید از رادیو بشنوید ولی اگر در مراسم آن حضور داشته باشید خیلی فرق می‌کند، اینجاست که نقش احساسات و رشد معنوی با حضور مداحان بیشتر گرفته می‌شود.
 
منزلت و جایگاه امروز مداحان را در جامعه چگونه می‌بینید؟
مداحان امروز مثل سلبریتی‌ها، هنرپیشه‌ها و خواننده‌ها شده‌اند، بعضی‌شان شهرت بسیاری دارند و گروه مرجع بزرگی هستند که طرفداران‌شان هم زیاد است. حتی صدا و آهنگ بعضی‌شان طوری است که بین خارج از مذهبیون هم نفوذ بسیاری دارند. من فکر می‌کنم که دید مردم به مداحان مثبت است، ولی به همان میزان انتظار هم از آنها بالاست که نرم‌های اجتماعی را بیش از بقیه مراعات کنند. خودشان هم باید هنجارها را رعایت کنند، آن هم در شرایطی که ضد انقلاب به دنبال گرفتن بهانه از مداحان برای بد جلوه‌دادن آنهاست. این انتظار از هنرپیشه‌ها چندان نمی‌رود ولی چون مداحان صبغه مذهبی دارند بیشتر در معرض توجه افکار عمومی‌اند و اگر خطا کنند مردم کمتر آنها را می‌بخشند و از دید مردم گناه‌شان سنگین‌تر است.

منبع:دعبل

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین