شرابخواری موضوعی است که ابتدا در اسلام حرام اعلام نشد بلکه به عنوان نوشیدنی مضر معرفی شد، سپس مسلمانان از نمازخواندن با حالت مستی نهی شدند و بعد از آن شراب به عنوان عنصری پلید و شیطانی معرفی و حرام اعلام شد.
عقیق:خداوند در آیه ۴۳ سوره مبارکه «نساء» به بیان شرایط پاکی و طهارت در نماز و نهی از نماز خواندن در حالت مستی پرداخته و روشهای طهارت با آب و خاک را بیان میکند.
اى کسانى که ایمان آوردهاید! در حال مستى به نماز نزدیک نشوید، تا آنکه بدانید چه مىگویید. و نیز در حال جنابت نزدیک (مکان) نماز، (مسجد) نشوید، مگر به طور عبورى (و بىتوقّف) تا اینکه غسل کنید. و اگر بیمار یا در سفر بودید، یا یکى از شما از جاى گودى (کنایه از قضاى حاجت) آمد، یا تماسى (و آمیزش جنسى) با زنان داشتید و (در این موارد) آب نیافتید، پس بر زمین (و خاک) پاک و دلپسندى تیمّم کنید، (دو کف دست بر خاک زنید) آنگاه صورت و دستهایتان را مسح کنید، همانا خداوند، بخشنده و آمرزنده است.
نکتهها
چون تحریم شراب، در صدر اسلام به صورت تدریجى انجام گرفت. ابتدا شراب به عنوان نوشابه نامطلوب معرّفى شد؛ «ومن الثمرات النخیل و الاعناب تتّخذون منه سَکراً و رزقاً حسنا» سپس این آیه نازل شد و نماز در حال مستى را نهى کرد، آنگاه زیان آن را بیش از منافعش دانست، «یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للنّاس و اثمهما اکبر من نفعهما» سپس از مصرف آن به عنوان عنصرى پلید و شیطانى نهى شد. «انّما الخمر و المیسر... رجس من عمل الشیطان»
در روایات آمده که از نماز در حالت خواب آلودگى و کسالت و سنگینى پرهیز کنید. آیات دیگر نیز، نماز از روى کسالت را از نشانههاى منافقان دانسته است.
«غائط» یعنى مکان گود. چون در قدیم گودالهایى براى قضاى حاجت فراهم مىکردند، غائط کنایه از رفتن براى تخلّى است. امام صادق علیهالسلام فرمود: «صَعید»، موضع بلندى است که آب از آنجا جارى شود.
امام صادق علیهالسلام فرمود: مقصود از «لامستم» جماع است، ولى خداوند ستّار است و ستر را دوست دارد.
پیامها
مقام نماز به حدى رفیع است که شرابخوار نباید به آن نزدیک شود. «لاتقربوا الصلوة و انتم سُکارى»
در نماز، تنها اذکار و حرکات کافى نیست، توجّه و شعور لازم است. «حتىتعلموا...»
عبادات نا آگاهانه، بىارزش است، گرچه تکلیف را ساقط مىکند. «حتى تعلموا ما تقولون»
در مسجد، نباید با حالت جنابت وارد شد. «ولا جنبا...»
در غسل، شستن تمام بدن لازم است. چون در آیه نام عضو خاصّى برده نشده است. «تغتسلوا»
احتمال خطر و ضرر، یا تکلیف را از انسان برمىدارد و یا سبب تخفیف تکلیف مىشود. «و ان کنتم مرضى... فتیمّموا»
در تعبیرات و گفتار، باید ادب را رعایت کرد. (تعبیر برگشت از گودى براى قضاى حاجت و لمس زنان، کنایه از آمیزش جنسى است وگرنه تنها لمس سبب وضو نمىشود.) «من الغائط او لامستم النار»
احکام خدا، ترخیص دارد ولى تعطیل ندارد. اگر آب نبود، باید تیمم کرد. «فلم تجدوا ماءً فتیمّموا»
شرط ارتباط با خدا از طریق نماز، طهارت و پاکى است، وضو یا تیمّم. «فلمتجدوا ماء فتیمّموا»
تیمّم باید بر خاک پاک باشد. «صعیداً طیّباً»
تخفیف احکام، نمودى از رحمت و مغفرت الهى است. «فلمتجدوا ماءً فتیمّموا... غفوراً رحیماً»