* تأثير محيط بر تربيت
علاوه بر عوامل وراثتي، عوامل محيطي نيز در تربيت نقش دارند؛ منظور ما از عوامل محيطي کليه عواملي است که پس از تولد کودک او را تحت تاثير قرار داده و در شکل گيري او موثرند و شامل خانواده، دوستان، همسايگان و انجمن ها و تشکّل ها و مانند آن ها که از بيرون در فرد تاثير مي گذارد، مي شود. در سيره تربيتي امام علي ـ عليه السلام ـ به عوامل محيطي تربيتي توجه ويژه شده و آن حضرت ديدگاه هاي بلندي در اين زمينه ارائه کرده اند و بيش از همه روي عامل خانواده و دوستان تاکيد نموده اند، در ذيل به عواملي که در سيره تربيتي و ديدگاه هاي آن حضرت مورد توجه بوده، اشاره مي کنيم:
الف) خانواده
خانواده مهم ترين و موثرترين عامل در تربيت فرزندان است. اهميت خانواده از آن جا دو چندان مي شود که از سويي در عامل وراثت نقش دارد و از سوي ديگر از ابتدايي ترين و نخستين عوامل تاثيرگذار محيطي به حساب مي آيد؛ علاوه بر اين ها خانواده نه تنها خود از عوامل برجسته محيطي است، بلکه در تعيين و زمينه سازي ساير عوامل محيطي نيز موثر است زيرا خانواده مي تواند زمينه پيدا نمودن دوستان شايسته براي فرزندان را فراهم نمايد. خانواده مي تواند مدرسه مناسب، محله مناسب و همسايه هاي مناسب براي آنان فراهم نمايد. در کانون خانواده دو رکن اصلي پدر و مادر هستند که هر دو در تربيت فرزندان نقش تعيين کننده دارند، از اين رو شرط توفيق آنان در اين مسئوليت مهم شايستگي شخصيتي هر يک و نيز توافق و هماهنگي و صميميت آنان است تا در پرتو آن محيطي امن، پاکيزه و سالم را براي آنان فراهم نمايند.
1. نقش پدر
به نظر مي رسد با توجه به مسئوليت بيشتر پدر در مديريت و سرپرستي خانواده نقش او و نيز وظيفه او در قبال خانواده و تربيت فرزندان با اهميت تر باشد. از اين رو در سيره تربيتي امام علي ـ عليه السلام ـ مسئوليت و وظيفه سنگين پدر بيشتر مورد توجه واقع گرديده است و به طور غير مستقيم راه کارهايي اراده شده که پدر خانواده با بکارگيري درست آن ها مي تواند زمينه گرمي خانواده و محيط امن تربيت را بيشتر مهيا نمايد و در اين جا ما به برخي از آن ها اشاره مي کنيم:
1ـ1) همکاري پدر با مادر در کارهاي خانه:
گرچه مسئوليت عمده پدر سياستگذاري و اداره امور بيروني خانواده است اما در عين حال همکاري او در امور خانه و کارهاي درون منزل بسيار در ايجاد جو صفا و صميميت و نيز نيرو بخشي به همسر جهت مراقبت بيشتر از فرزندان موثر است. از اين رو علي ـ عليه السلام ـ با اين که مسئوليت هاي بزرگ اجتماعي داشته و در مقطعي از عمر شريفشان در ظاهر نيز بر جامعه مسلمين حکومت نموده اند در عين حال از امور منزل و همکاري با همسر با وفايش زهرا ـ سلام الله عليها ـ غافل نبوده اند. آن حضرت مي فرمايد: «رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ وارد منزل ما شد، در حالي که فاطمه ـ عليها السلام ـ در کنار ديگ نشسته و من در حال پاک کردن عدس بودم؛ رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: اي ابا الحسن ـ کسي که در خدمت عيال خود باشد و خدمت به عيال را ننگ نداند، خداوند نام او را در شمار شهدا ثبت مي نمايد....»[1] هم چنين ابن سالم از امام صادق ـ عليه السلام ـ يحتلب و يستن و يکنس و کانت فاطمه ـ عليها السلام ـ تطحن و تعجن و تخبزه» علي ـ عليه السلام ـ هيزم جمع آوري مي نمود و آب فراهم مي نمود و خانه را جاروب مي کرد و حضرت زهرا ـ عليها السلام ـ آرد مي کرد و خمير مي نمود و نان مي پخت»[2] نکته قابل توجه در اين روايت، تعبير به «کان» است که در کلام عرب دلالت بر استمرار و مداومت دارد و از آن معلوم مي شود که همکاري علي ـ عليه السلام ـ در امور منزل به صورت مقطعي و موردي نبود بلکه پيوسته اين کارها را خودشان انجام مي دادند.
2ـ 1) رعايت حال همسر و خوش رفتاري با آن
همسر به عنوان مادر خانواده به دليل ويژگي هاي جسماني و رواني از ظرفيت و توان محدودي برخوردار است و در مقايسه با شوهر و پدر خانواده ضعيف تر و در مقابل مشکلات از استقامت کم تري برخوردار است؛ از اين رو، بر پدر خانواده لازم است که در حد توان از همسرش انتظار داشته باشد و او را از انجام کارها که فراتر از حد توان اوست، بر حذر دارد و با چنين وضعيت همسر خويش مدارا نمايد و با خوش رفتاري کانون خانواده را گرم و زندگي مشترک را سرشار از صفا و صميميت نمايد. علي ـ عليه السلام ـ در سفارش به فرزندش محمد بن حنفيه فرموده است: «فرزندم! ... اگر بتواني زن را از انجام کارهايي که فراتر از توان اوست، باز داري، چنين کن؛ چه اين که چنين کاري زيبايي و جمال او را حفظ و خيال او را آسوده تر و به حال او نيکوتر است، زيرا زن ريحانه و گل است و نه قهرمان؛ پس در هر حال با همسر مدارا کن و همنشيني و مصاحبت با او را نيکو گردان تا اين که زندگي و عيش تو با صفا و بدون دغدغه گردد».[3]
3ـ1) تأمين غذاي حلال و توسعه در احسان به خانواده:
خانواده و عيال انسان روزي خود او هستند و غالباً آن چه را او به خانه مي آورد، استفاده مي نمايند، آنان چه بسا از ماهيت حلال يا حرام بودن درآمد و تهيه مواد غذايي بي اطلاع نباشند و يا حتي براي آنان حلال يا حرام خوردن چندان مهم نباشد؛ بنابر اين بر پدر خانواده است ـ که ضروري است که در کسب حلال کوشا باشد و درآمد حلال را به خانه خويش آورد و فرزندان خود را از لقمه حلال بهره مند نموده و از خوردن لقمه حرام که هم چون سمّي کشنده و ويران کننده آينده آنان است، جداً بپرهيزد. علي ـ عليه السلام ـ فرموده است: «عليک بلزوم الحلال و حسن البرّ بالعيال ...» ؛ «بر تو باد تهيه روزي حلال و نيکو احسان نمودن بر خانواده ....»[4] در لغت[5] «البرّ» به معناي توسعه در احسان و زياد بودن آمده و با اضافه شدن کلمه «حسن» به آن، بر اين نکته ظريف دلالت مي کند که علاوه بر توسعه و فراواني احسان در معيشت خانواده، بايد اين توسعه به نيکويي انجام گيرد نه اينکه به سختي و همراه با کراهت و مجبوري انجام گيرد و نکته مهم تر اين که در اين کلام گهربار، حضرت حلال بودن غذا را مقدم داشته و اين نشان مي دهد که بيش از تامين معيشت، حلال بودن آن مهم است اگر غذايي حلال نباشد، توسعه غذايي دادن بر خانواده ارزش چنداني ندارد.
4ـ1) توجه به روحيه اعضاي خانواده:
اعضاي خانواده به تناسب ويژگي هاي فردي و رواني خواسته ها و علائق ويژه اي دارند که تحقق و عينيت بخشيدن آن ها، در شادابي و طراوت آنان مؤثر مي افتد و زمينه تربيت آنان را فراهم مي سازد. البته ذکر اين نکته ضروري است که توجه به علايق و خواسته هاي اعضاي خانواده، توجه لجام گسيخته و بدون ضابطه نيست بلکه مراد توجه به خواسته هاي واقعي، بحق و مشروع آنان است: علي ـ عليه السلام ـ در سيره تربيتي خويش بدين امر مهم يعني توجه به روحيه اعضاي خانواده را مورد توجه قرار داده اند: «امام علي ـ عليه السلام ـ در بصره به خانه علاء پسر زياد حارثي ـ که از ياران او بود ـ رفت تا حال وي را بپرسد، چون فراخي خانه او را ديد، فرمود: اين خانه فراخ در دنيا به چه کارت آيد و حال اين که در آخرت بدان نياز بيشتري داري. آري اگر مي خواهي به سبب آن به آخرت برسي در آن از ميهمانان و خويشاوندان پذيرايي نما ... علاء گفت: اي امير مؤمنان! از برادرم عاصم بن زياد به تو شکايت مي کنم. فرمود: چرا؟ گفت: او جامه پشمين به تن کرده و از دنيا روي بر گردانده (و اين باعث گرديده که خانواده و فرزندانش محزون و مغموم گردند. امام فرمود: او را نزد من آوريد. چون نزدش آمد، بدو فرمود: اي دشمنک خويش! شيطان سرگشته ات کرده و از راهت بدر برده است، آيا تو بر زن و فرزندانت رحم نمي کني و چنين مي پنداري که خدا آن چه را پاک تر است، بر تو روا فرموده اما ناخشنود است که از آن استفاده کني!؟ ... برادر علاء گفت: اي امير مؤمنان! و تو نيز لباس خشن و زبر به تن داري و غذاي نامطبوع استفاده مي کني! فرمود: واي بر تو، من مانند تو نيستم، خداوند بر پيشوايان دادگر واجب کرده تا خود را با مردم ناتوان برابر کنند تا فقر و تنگدستي بر انسان فقير غلبه نکند و او را به هيجان وا ندارد».[6]
پی نوشت:
[1] . حسيني بحراني، هاشم، حليه الابرار، ج 1، ص 366
[2] . شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 333؛ اندلسي، احمد بن محمد، عقد الفريد، ج 3، ص 102، طبرسي، مکارم الاخلاق، ص 229 (چاپ بيروت).
[3] . خوانساري، محمد، شرح غرر الحکم و درر الکلم، ج 4، ص 294
[4] . «و البر بالکسر: الاتساع بالاحسان و الزياره و منه سميت البريه بالفتح و التشديد ـ لاتّساعها» (مجمع البحرين، طريحي، ج 3، ص 219، ذيل ماده برر).
[5] . نهج البلاغه، خطبه 209 (با استفاده از ترجمه دکتر شهيدي، بحار الانوار، ج 41، ص 4 ـ 123) (البته با کمي تفاوت و ما عبارت داخل کروکي را به دليل مناسبت بيشتر با موضوع، از بحار بر متن نهج البلاغه اضافه نموديم).
[6] . کليني، محمد بن يعقوب، نامه فروع الکافي، ج 2، ص 93
نویسنده : علي همتي بناري
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم