متأسفانه بعضی از مردم همانگونه که در بسياری از احکام و معارف دينی دقت درستی ندارند در مورد استخاره هم دقت درستی ندارند. اولا تصور می کنند استخاره ای خوب است که استخاره کننده را به اهداف و نيتی که دوست دارد، برساند در حالی که معنای صحيح و درست استخاره، طلب خير و صلاح از خداوند است، ولو برخلاف ميل باطنيشان باشد.
قرآن می فرمايد: ... عَسی أنْ تَکْرَهُوا شَيئاً وَ هُوَ خَيرٌ لَکُمْ وَ عَسی أنْ تُحِبُّوا شَيئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ (سوره بقره آيه 216 )...چه بسا چيزی را خوش نداريد، در حالی که خير شما درآن است و چه بسا چيزی را دوست داريد، در حالی که شر شما درآن است ... فَعَسی أنْ تَکْرَهُوا شَيئاً وَ يجْعَلَ اللهُ فيهِ خَيراً کَثيراً (سوره نساء آيه 19 )...چه بسا شما چيزی را خوش نداريد، ولی خداوند، خير فراوان در آن قرار داده باشد.
ثانياً: برای هر کار کوچک و ناچيز يا کارهايی که می توانند با تعقل و مشورت راه درست و صحيح را پيدا کنند بلافاصله استخاره می کنند، مثلاً استخاره می کنند که آيا فلان معامله خوب است؟ آيا مسافرم از سفر برمی گردد؟ آيا در امتحان قبول می شوم؟ آيا ازدواج با فلان کس خوب است؟ آيا پسرم از سربازی معاف می شود؟و... در حالی که خداوند انسان را موجودی عاقل آفريده و او را ابتداء به «تعقّل»سپس به «مشورت» در کارهايش دستور داده است و «استخاره» آخرين چاره او است .يعنی:به ترتيب: «تعقّل»، «استشاره» و «استخاره» بنابراين از استخاره نبايد به صورت فال گيری استفاده شود و يا بخواهيم با غيب و شبيه غيب آينده را پيش بينی کنيم.
هرگاه بخواهيم عملی چون: «انتخاب شغل»، «ازدواج»، «طلاق»،«مسافرت»، «خرويد و فروش»، «رفاقت با کسی»، «صحبت کردن با کسی»و«شرکت با کسی در شغلی» را انجام دهيم بايد به مقدمات ذيل به ترتيبی که آمده عمل کنيم: «مقدمه اول تعقّل» است؛ يعنی انسان از نعمت عقل، که خداوند به او عطا کرده استفاده کند و اگر با تعقّل راه «خير و صلاح» را پيدا کرد به خدا توکّل کند و در همان راه قدم بردارد.
«مقدمه دوم مشاوره» است: يعنی هر گاه انسان از تعقّل خويش نتيجه ای نگرفت از عقول افراد صاحب نظر و آگاه و دلسوز و خيرخواه استفاده کند و راه «خير و صلاح» را از آنان جويا شود که در اين صورت نيز لازم است به خدا توکّل کند و در همان راهی که راهنماييش می کنند قدم بردارد.
«مقدمه سوم استخاره» است: يعنی هر گاه انسان از تعقّل و مشاوره مأيوس شد آخرين چاره استخاره است و پس از مشخص شدن راه «خير و صلاح» به خدا توکّل کند و در همان راه قدم بردارد.