عقیق:محمّد بن عبدالوهاب داراى چند كتاب كوچك است كه عقايد خود را به طور عريان در آنها بيان كرده است.
يكى از كتاب هاى او كشف الشبهات است، اين كتاب كوچك را چنان كه از نامش
پيداست به منظور پاسخ گويى از ايرادات علماى بلاد (اغلب از اهل سنّت) بر
افكارش نوشته است. مطالعه و بررسى اين كتاب براى پى بردن به ريشه هاى خشونت
در عقايد وهّابيان كافى است:
۱- نامبرده برداشت نادرستى درباره
«توحيد» و «شرك» دارد و تمام كسانى را كه از پيامبر اسلام (صلى الله عليه
وآله) تقاضاى شفاعت عندالله كنند در حالى كه موافق صريح آيات و روايات است
مشرك و كافر مى داند و جان و مال و ناموس آنها را مباح مى شمرد. (۱)
به
يقين همه مسلمانان اعمّ از سنّى و شيعه (به جز وهّابى ها) از پيغمبر اكرم
(صلى الله عليه وآله) طلب شفاعت عندالله مى كنند، بنابراين همه آنها كافرند
و خون و جان و مال و زنانشان بر وهّابىها حلال است!
۲- از اين هم
فراتر رفته و با صراحت مى گويد: مشركين زمان ما از مشركان عصرپيامبر (صلى
الله عليه وآله) كه آن حضرت با آنها جنگيد، بدترند! به دودليل:
اوّلا،
مشركان زمان پيامبر (صلى الله عليه وآله) تنها در حال آرامش به غير خدا
متوسّل مى شدند ولى طبق آيات قرآن هنگامى كه گرفتار بلا مى شدند (مثلا
گرفتار امواج خروشان دريايى) خدا را خالصانه مى خواندند: (فَإِذَا رَكِبُوا
فِى الْفُلْكِ دَعَوُا اللهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا
نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ). (۲)
ولى مشركان زمان ما در هر دو حال به غير خدا متوسّل مى شوند، هم در رفاه و هم در بلا!
ثانياً،
مشركان جاهليّت سنگ و چوبى را مى پرستيدند كه مخلوق و مطيع خدا است! ولى
مشركان عصر ما افراد فاسق را مى پرستند (كه به ظاهر منظورش بعضى از سران
صوفيّه است) (۳) به اين ترتيب خون و مال و ناموس آنها مباحتر است!
۳
نمونه ديگرى از خشونت آنها اين است كه مخالفان خود را كه جمعى از بزرگان
علماى اهل سنّت هستند هنگام گفتگو با القاب زشت و توهين آميز ياد مى كند،
به عنوان مثال:
در جاى ديگر: «هولاء المشركين الجهّال»؛ (اين مشركان جاهل!)، (۷)
در جاى ديگر: «اعداء التوحيد»؛ (دشمنان توحيد!)، (۸)
و در جاى ديگر مى گويد يك نفر عامى بى سواد بر هزار نفر از علماى مشركين (مسلمانانى كه معتقد به شفاعت هستند) غلبه پيدا مى كند. (۹)
امام
اين مذهب بهره كمى از معلومات اسلامى داشته است و به نظر مى رسد از پاسخ
گويى هاى علماى بزرگ عصبانى بوده، لذا آنها را با انواع كلمات اهانت آميز
خطاب و همه را متّهم به شرك و كفر و جهل مى كند، در حالى كه قرآن مجيد با
صراحت مى گويد: «به كسانى كه اظهار اسلام مى كنند و از در صلح در مى آيند
نگوييد مسلمان نيستيد تا اموال آنها را به عنوان غنايم به چنگ آوريد»:
(وَلاَ تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِناً
تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا). (۱۰)، (۱۱)
متاسفانه
همين نوع برداشتهاي نادرست وهابيت از اسلام و شيعه باعث كشتار بيرحمانه
مسلمانان و شيعه كشي در جهان شده است و با تاسف فراوان گاهي برخي ملتها
اسلام را با وهابيت تطبيق ميدهند در حالي كه چنين برداشتي هرگز صحيح نيست.
در
روزهاي اخير كه شماري از شيعيان در كشورهاي همسايه سربريده شدند همگي به
دليل نگاه خشونت آميزي است كه وهابيت نسبت به اسلام و شيعه دارد و در اين
خصوص مراجع تقليد، علما و شخصيتهاي مختلفي موضعگيري كردند، حتي برخي از
علما اعلام داشتند كه با آنها به مناظره علمي بپردازند؛ اما همچنان شاهد
ترويج و تبليغ اين تفكرات باطل در جهان هستيم كه همه اين اتفاقات ريشه در
برداشتهاي غلط وهابيت از اسلام دارد.
پي نوشت: (۱). شرح كشف الشبهات عثيمين، صفحه ۸۱. (۲). عنكبوت، آيه ۶۵. (۳).
او مى گويد: «اعلم أن شرك الاوّلين أخفّ من شرك اهل زماننا بامرين:
احدهما: انّ الاوّلين لا يشركون و لا يدعون الملائكة و الاولياء و الاوثان
مع الله إلاّ فى الرخاء و أمّا الشدة فيخلصون لله الدعاء كما قال تعالى:
(فاذا ركبوا فى الفلك…) الامر الثانى: انّ الاوّلين يدعون مع الله اناساً
مقرّبين عندالله… و اهل زماننا يدعون اناساً من افسق الناس». (شرح كشف
الشبهات، صفحه ۱۰۰). (۴). شرح كشف الشبهات، صفحه ۷۷. (۵). شرح كشف الشبهات، صفحه ۷۹. (۶). شرح كشف الشبهات، صفحه ۱۰۹. (۷). شرح كشف الشبهات، صفحه ۱۲۰. (۸). شرح كشف الشبهات، صفحه ۶۵ (۹). شرح كشف الشبهات، صفحه ۶۸. (۱۰). نساء، آيه ۹۴. (۱۱) - گرد آوري از كتاب: وهّابيّت بر سر دو راهى، حضرت آيت الله مكارم شيرازي، ص ۳۶.