31 خرداد 1402 3 ذی الحجه 1444 - 23 : 11
کد خبر : ۹۵۷۴۳
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۹:۵۴
نماینده ولی‌فقیه در استان سمنان:
نماینده ولی‌فقیه در استان سمنان با بیان اینکه شرط ظهور امام زمان (عج) عطش و احساس فقدان آن امام در جامعه توسط مردم است، گفت: آمادگی و زمینه‌سازی گسترده ظهور شامل ابعاد گوناگون در جامعه می‌شود.
عقیق:آیت‌الله سید محمد شاهچراغی نماینده ولی‌فقیه در استان و امام‌جمعه سمنان طی یادداشتی با موضوع مهدویت و انتظار نوشته‌است که: دلیل اهمیت انتظار و مقام منتظران امام عصر (عج) در دوران غیبت کبری، همانا دشواری استقامت و پا برجا ماندن بر حقّ در این دوران است؛ ازاین‌رو رسول گرامی اسلام (ص) ضمن اعلان پیوند برادری نسبت به کسانی که در دوران غیبت حجت خدا بر ایمان خویش استوار می‌مانند و ابراز دل‌تنگی نسبت به دیدار ایشان، در پاسخ به سؤال اصحاب که مگر ما برادران شما نیستیم؟! فرمودند: «لَا إِنَّکمْ أَصْحَابِی وَ إِخْوَانِی قَوْمٌ فِی آخرالزمان آمَنُوا وَ لَمْ یرَوْنِی لَقَدْ عَرَّفَنِیهِمُ اللَّهُ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یخْرِجَهُمْ مِنْ أَصْلَابِ آبَائِهِمْ وَ أَرْحَامِ أُمَّهَاتِهِمْ لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِیةً عَلَی دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ کالْقَابِضِ عَلَی جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِک مَصَابِیحُ الدُّجَی ینْجِیهِمُ اللَّهُ مِنْ کلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَةٍ.»

«نه شما یاران من هستید. برادران من کسانی هستند که در آخرالزمان می‌آیند و به من، ندیده ایمان می‌آورند. خداوند آن‌ها را پیش از آن‌که از صلب پدران به رحم مادران درآیند، با نام خود و پدرانشان به من معرفی نموده است. استقامت هریک از آن‌ها در دین خود، از کندن خارهای گَوَن در شب تاریک و به دست گرفتن آتش گداخته سخت‌تر است. آن‌ها مشعل‌های هدایت هستند که خداوند از فتنه‌های تیره‌وتار نجاتشان می‌بخشد.»

«تشنه وصال»

از شرایط فرارسیدن روشنای صبح ظهور و به پایان رسیدن غروب غیبت امام زمان(ع) آن است که مردم، فقدان وجود آن حضرت را احساس کرده و تشنهٔ وصال امام خویش باشند، نه آن‌که به ماندن خورشید در پس ابر عادت کرده و خود را بی‌نیاز از امام ظاهر بدانند، چراکه این احساس بی‌نیازی، سبب طولانی شدن دوران غیبت و در نتیجه باعث محرومیت مردم از خورشید فروزان هدایت و امامت می‌شود، همچنان که مسلمانان صدر اسلام با این احساس شوم و نامبارک، خود را بی‌نیاز از خاندان اهل‌بیت (ع) دانسته و به درب خانهٔ دیگری روی آوردند.

امام رضا (ع) در روایتی نورانی با اشاره به شرایط دوران غیبت حضرت مهدی (عج) و ویژگی‌های مؤمنان راستین در آن دوران فرمودند: «... ذَلِک عِنْدَ فِقْدَانِ الشِّیعَةِ الثَّالِثَ مِنْ وُلْدِی یبْکی عَلَیهِ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ کمْ مِنْ مُؤْمِنٍ مُتَأَسِّفٍ حَرَّانُ حَزِینٌ عِنْدَ فَقْدِ الْمَاءِ الْمَعِین» [الغیبة (للطوسی)، ص ۴۳۹]

«... این سختی‌ها و بلاها در زمانی است که شیعیان، سومین فرزندم را از دست بدهند [امام حسن عسکری (ع) وفات کند و حضرت مهدی ارواحنا فداه غایب باشد.] پنهان بودن او چنان سنگین و غیرقابل‌تحمل است که ساکنان آسمان‌ها و اهل زمین از فراق او گریه می‌کنند و چه بسیارند مؤمنان اندوهگین و تشنه که در زمان فقدان آن آب روان غمناک هستند.»

«ایمان به غیب»

در صلوات نامهٔ خواجه‌نصیرالدین طوسی پس از برشمردن ویژگی‌های برجستهٔ هر یک از معصومین (ع)، حضرت حجت (عج) را با ویژگی غیبت توصیف نموده است؛ «اللهم صلّ و سلّم و زد و بارک علی صاحب الدّعوة النبوّیة و الصولة الحیدریة و العصمة الفاطمیة و الحلم الحسنیة و الشّجاعة الحسینیة ... و الغیبة الإلهیة امام السرّ و العلن»، «بارخدایا! سلام و صلوات و برکات خویش را فرو فرست بر صاحب دعوت نبوی و دلیری حیدری و عصمت فاطمی و بردباری حسنی و شجاعت حسینی ... و غیبت الهی، آن پیشوای آشکار و نهان.»

همین مسأله سبب شده است تا ایمان به غیبت آن حضرت نیز، از اوصاف برجستهٔ پرهیزکاران باشد؛ امری که امام صادق علیه‌السلام در تفسیر آیات مبارکهٔ «ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ هُدی لِلْمُتَّقِینَ * الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ ...»[بقره/۲-۳] «آن کتاب باعظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است. (پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب ایمان می‌آورند...»

درباره آن فرمودند: «الْمُتَّقُونَ شِیعَةُ عَلِی علیه‌السلام وَ الْغَیبُ فَهُوَ الْحُجَّةُ الْغَائِبُ»[کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ج ۱، ص ۱۸] «منظور از متّقین، شیعیان حضرت علی علیه‌السلام و مراد از «غیب» همانا امام غایب (ع) است.»

«مطیع امام علیه‌السلام»

از مهم‌ترین وظایف منتظران حضرت ولی عصر ارواحنا فداه آن است که همواره در انگیزه و چرایی نیاز به امام تأمل نموده و پیوسته از خود بپرسند چه خواسته و انتظاری از آن حضرت دارند؟ آیا هم‌چون عاشق‌نمایان خودخواه، حجت خدا را برای منافع دنیوی و رسیدن به رفاه مادی خود می‌خواهند یا آن‌که حاضرند قدم در راه اهداف بلند امام و مقتدای خویش گذارده، پیرو محض آرمان‌ها و فرامین ارزشمند امام زمان (ع) باشند و خواسته‌های آن حضرت را بر خواسته‌های نفسانی مقدّم بدارند؛

از این‌رو امام صادق (ع) یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های سلمان فارسی را ایثار و تبعیت بی‌چون‌وچرا از امیرالمؤمنین (ع) معرفی می‌نماید؛ «أَ تَدْرِی مَا کثْرَةُ ذِکرِی ... لِثَلَاثِ خِصَالٍ: أَحَدُهَا: إِیثَارُهُ هَوَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (عَلَیهِ السَّلَامُ) عَلَی هَوَی نَفْسِهِ، وَ الثَّانِیةُ: حُبُّهُ لِلْفُقَرَاءِ وَ اخْتِیارُهُ إِیاهُمْ عَلَی أَهْلِ الثَّرْوَةِ وَ الْعَدَدِ، وَ الثَّالِثَةُ: حُبُّهُ لِلْعِلْمِ وَ الْعُلَمَاءِ» [الأمالی (للطوسی)، ص ۱۳۳] «می‌دانی چرا بسیار از او یاد می‌کنم؟ ... به‌خاطر سه صفت؛ مقدّم داشتن خواستهٔ امیرمؤمنان بر خواستهٔ خویش، دوست داشتن فقرا و مقدّم داشتن آن‌ها بر ثروتمندان و دوست داشتن علم و عالمان.»

«دوست‌داران امام عصر (ع)»

توسل به امام زمان (ع) به‌منظور طلب حاجات دنیوی و دعا برای ظهور ایشان به‌انگیزهٔ فراهم شدن مطامع دنیوی، اگرچه امری پسندیده و مورد تأکید روایات معصومین (ع) است، اما باید دانست، خواستن امام، تنها برای آرزوهای مادی، نشانهٔ عدم درک صحیح از جایگاه امام در نظام هستی و تحقق نیافتن عطش واقعی و احساس نیاز نسبت به ظهور یگانه منجی بشریت است؛ بر این اساس ائمه هدی (ع) از انتساب چنین افرادی به خود اجتناب نموده و ابراز محبت آنان را بی‌پایه و اساس دانسته‌اند. چنان‌چه امام صادق (ع) می‌فرمایند: «افْتَرَقَ النَّاسُ فِینَا عَلَی ثَلَاثِ فِرَقٍ فِرْقَةٌ أَحَبُّونَا انْتِظَارَ قَائِمِنَا لِیصِیبُوا مِنْ دُنْیانَا فَقَالُوا وَ حَفِظُوا کلَامَنَا وَ قَصَّرُوا عَنْ فِعْلِنَا فَسَیحْشُرُهُمُ اللَّهُ إِلَی النَّارِ وَ فِرْقَةٌ أَحَبُّونَا وَ سَمِعُوا کلَامَنَا وَ لَمْ یقَصِّرُوا عَنْ فِعْلِنَا لِیسْتَأْکلُوا النَّاسَ بِنَا فَیمْلَأُ اللَّهُ بُطُونَهُمْ نَاراً یسَلِّطُ عَلَیهِمُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ وَ فِرْقَةٌ أَحَبُّونَا وَ حَفِظُوا قَوْلَنَا وَ أَطَاعُوا أَمْرَنَا وَ لَمْ یخَالِفُوا فِعْلَنَا فَأُولَئِک مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُم»[تحف العقول، ص ۵۱۴] «مردم دربارهٔ ما سه دسته شدند؛ یک دسته دوست‌دار ما هستند و در انتظار قائم ما به سر می‌برند تا از دنیای ما برخوردار گردند؛ ایشان سخن ما را گویند و آن را حفظ نمایند ولی از عمل ما کوتاهی کنند، پس خداوند آن‌ها را به دوزخ برد؛ یک دسته هم دوست‌دار ما هستند و گوش به حرف ما می‌سپارند و مانند ما رفتار می‌کنند تا به وسیله ما از کیسهٔ مردم بخورند، پس خداوند درون آن‌ها را پر از آتش سازد و گرسنگی و تشنگی را بر آن‌ها چیره نماید؛ و دسته‌ای دیگر دوست‌دار ما می‌باشند و گوش به حرف ما می‌سپارند و از فرمان ما پیروی می‌کنند و با عمل ما مخالفت نمی‌ورزند، آنان از ما باشند و ما از آن‌ها.»

«آمادگی برای ظهور»

یکی از مهم‌ترین شرایط ظهور حضرت مهدی (عج) تحصیل آمادگی جهت تشریف‌فرمایی آن حضرت است؛ بدین خاطر بایسته است تا یکایک منتظران، علاوه بر گرایش قلبی، دعا و درخواست زبانی، با اقدام و عمل صحیح خویش، مقدمات ظهور امام منتظَر را فراهم سازند، چرا که ظهور یگانه منجی بشریت و پیروزی نهایی دین اسلام در سراسر جهان، مشروط به زمینه‌سازی و آمادگی جهانی است و فقدان آن، از اصلی‌ترین علل طولانی شدن غیبت حضرت مهدی (ع) به‌شمار می‌رود.

اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام در ادعیه و زیارات متعدد با توصیه به تجهیز و آمادگی جهت ظهور حضرت حجت (عج)، در صدد برآمده‌اند تا مؤمنان را با این شرط اساسی ظهور آشنا سازند؛ چنان‌چه در زیارت آل‌یاسین که از ناحیه بقیة‌الله الأعظم ارواحنا فداه صادر گردیده، نسبت به آمادگی و ابراز آن آمده است؛ «نُصرَتِی لَکم مُعَدَّةٌ» [بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۹۵] «یاری و نصرت من برای شما آماده است.» و آمادگی و زمینه‌سازی گسترده که شامل ابعاد گوناگون فرهنگی، نظامی، سیاسی، اقتصادی و ... می‌شود.

«بشارت قرآن»

قرآن کریم آیندهٔ بشریت را روشن می‌داند و در آیات بسیاری، تحقق وعده‌هایی امیدبخش را نوید می‌دهد؛ بشاراتی هم‌چون پیروزی نهایی پیامبران و حکومت صالحان بر زمین، نابودی باطل و اهتزاز پرچم حق و حاکمیت اسلام در سراسر جهان.

تحقق این وعده‌های شگرف نیز بر اساس روایات معصومین (ع) به‌هنگام ظهور آخرین حجت الهی خواهد بود؛ چنان‌چه امام صادق (ع) در تفسیر آیهٔ شریفهٔ «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیمَکنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یعْبُدُونَنِی لا یشْرِکونَ بِی شَیئاً»[نور / ۵۵] «خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد؛ همان‌گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند، جانشین [خود] قرار داد و آن دینی را که بر ایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند و بیم‌شان را به ایمنی مبدل گرداند [تا] مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگردانند.»

به این مطلب تصریح نمودند: «نَزَلَتْ فِی الْقَائِمِ وَ أَصْحَابِهِ»[الغیبة للنعمانی، ص ۲۴۰] «این آیه دربارهٔ حضرت مهدی علیه‌السلام و اصحاب آن حضرت نازل شده است.»

«امید به آینده»

انسان همواره طالب رسیدن به مراتب بالاتر و دست یافتن به قله‌های پیشرفت و ترقی است؛ این حالت در همگان، اگر چه با تفاوت‌هایی در تعیین کمال مطلوب و میزان تلاش جهت تحصیل آن وجود دارد.

از سوی دیگر، عاملی که این میل و اشتیاق را زنده نگه می‌دارد و او را به حرکت وامی‌دارد، امید به آینده است که هم‌زاد انسان می‌باشد و ریشه در فطرت کمال‌جوی بشر دارد. امید، چنان در جان انسان ریشه دوانیده که اگر از او گرفته شود، سرنوشتی جز سکون، مرگ و تباهی در برابر فرد نخواهد بود.

پیامبر گرامی اسلام (ص) بر اساس شناخت کامل و دقیق از فطریات و نیازهای انسان، درباره جایگاه امید در زندگی امت خویش می‌فرماید: «الْأَمَلُ رَحْمَةٌ لِأُمَّتِی وَ لَوْ لَا الْأَمَلُ مَا أَرْضَعَتْ أُمٌّ وَلَداً وَ لَا غَرَسَ غَارِسٌ شَجَرا»[نزهةالناظر و تنبیه‌الخاطر، ص ۲۱] «امید، برای امت من مایهٔ رحمت است و اگر امید نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمی‌داد و هیچ باغبانی درختی نمی‌کاشت.»

با توجه به این جایگاه ممتاز، مکتب همیشه جاوید اسلام تلاش نموده است، با هدایت این صفت آدمی به موضوع ارزشمند مهدویت و انتظار، مشعل تلاش و سرزندگی جامعه را فروزان نگه داشته و مسلمانان را از رکود و یأس دور سازد.

«پیوند با امام (ع)»

خداوند متعال در قرآن کریم بنیان سعادت و خوشبختی انسان را بر چهار اصل مهم استوار نموده است؛ «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُون»[آل‌عمران/۲۰۰] «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! شکیبا باشید و پایداری نمایید و پیوند و ارتباط برقرار کنید و از خدا پروا نمایید تا رستگار شوید.»

در این آیهٔ شریفه صبر و بردباری در مسائل فردی، استقامت و پایداری در برابر دشمنان، پیوند و ارتباط با دیگران و نیز تقوا و پرهیزکاری به عنوان اصلی‌ترین عوامل فلاح و رستگاری انسان دانسته شده است.

امام صادق (ع) در تفسیر آموزه سوم، به ضرورت پیوند مردم با ائمه هدی (ع) اشاره می‌فرمایند: «رابِطُوا عَلَی الْأَئِمَّةِ ع»[الکافی، ج ۲، ص ۸۱] «با امامان معصوم علیهم‌السّلام ارتباط داشته باشید.»

امام باقر (ع) نیز آیه مبارکه را به ارتباط مردم با امام زمان (عج) و انتظار ظهور یگانه منجی بشریت در دوران غیبت تفسیر می‌کنند: «اصْبِرُوا عَلَی أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّکمْ وَ رابِطُوا إِمَامَکمُ الْمُنْتَظَرَ»[الغیبة (للنعمانی)، ص ۱۹۹] «بر انجام دستورات دین صبر کنید و در برابر دشمنتان استقامت و پایداری نمایید و با امام خویش که انتظارش را دارید، پیوند برقرار نمایید.»

«پیوند معرفت»

مهم‌ترین اقسام پیوند با امام منتظر ارواحنا فداه را می‌توان در چهار محور خلاصه کرد؛ پیوند معرفت، پیوند مودت، پیوند عاطفه و پیوند اطاعت که با تحقق این چهار مرحله، انسان به وظیفهٔ خود در قبال امام خویش جامه عمل می‌پوشاند.

اما در این میان، پیوند معرفت و ارتباط عارفانه با امام عصر (عج) اصلی‌ترین پیوند امت با امام به‌شمار می‌رود و از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، زیرا کسی‌که با حجت خدا ارتباط معرفتی برقرار نماید، بی‌شک به سایر اقسام پیوند با آن حضرت نیز بار خواهد یافت.

البته در این زمینه باید دانست، معرفت شناسنامه‌ای نسبت به حضرت مهدی (ع)، گرچه امری لازم و ضروری است و باعث نقش بر آب شدن نقشهٔ شوم مدعیان دروغین مهدویت می‌گردد، اما مهم‌تر از آن، معرفت و شناخت عمیق، نسبت به مقام والا و جایگاه رفیع ولی عصر ارواحنا فداه است که در روایات به عنوان یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های منتظران آن حضرت معرفی شده است، از این‌رو امام صادق (ع) با اشاره به معرفت والای مردم آخرالزّمان، به مدح و ستایش آنان پرداخته و به نقل از پدران معصوم خویش می‌فرمایند: «قَالَ النَّبِی صلّی‌الله علیه و آله لِعَلِی علیه‌السّلام یا عَلِی وَ اعْلَمْ أَنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ یقِیناً قَوْمٌ یکونُونَ فِی آخرالزمان لَمْ یلْحَقُوا النَّبِی وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ فِی بَیاضٍ»[بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵] «پیامبر خدا صلوات‌الله علیه و آله به امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: ای علی! بدان که همانا والاترین مردم از نظر یقین، قومی در آخرالزّمان هستند که پیامبر را درک نکرده‌اند و حجت خدا نیز از آنان محجوب است، اما به مرکبی سیاه روی کاغذی سفید ایمان آورده‌اند.»

«دعا برای معرفت»

با توجه به اهمیت شناخت ائمهٔ هدی (ع) به‌ویژه آخرین حجت خداوند حضرت مهدی (عج) درخواست معرفت امام به عنوان اولین و مهم‌ترین وظیفهٔ شیفتگان و منتظران آن حضرت دانسته شده و از جمله خواسته‌های مهم وارده در ادعیه و زیارات معصومین (ع) می‌باشد؛ بدین خاطر در زیارت جامعهٔ کبیره که یادگار ارزشمند امام هادی (ع) به‌شمار می‌رود، آمده است: «أَسْأَلُک أَنْ تُدْخِلَنِی فِی جُمْلَةِ الْعَارِفِینَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِم...» [زاد المعاد، ص ۳۰۱] «بارخدایا! از تو می‌خواهم که من را در زمرهٔ عارفان به اهل بیت علیهم‌السلام و حقوق ایشان قرار دهی...»

امام صادق (عج) نیز در پاسخ به این سؤال که در دوران غیبت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه چه عملی را باید انجام داد، پیروان راستین خود را به خواندن دعایی توصیه می‌کنند که در فراز پایانی آن آمده است: «... اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَک فَإِنَّک إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَک ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی»[الکافی، ج ۱، ص ۳۳۷] «... بارالها! حجت خود را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی از دینم گمراه می‌شوم.»

آن حضرت در بیان گهربار خویش ضمن تأکید بر اهمیت شناخت حجت خدا، آشنایی با امام زمان (عج) را دست‌آویزی محکم برای رسیدن به هدایت و نجات از ضلالت و گمراهی می‌دانند.

«در لشکر امام علیه‌السلام»

بر اساس روایت نورانی حضرت صادق (ع)، امام‌شناسی، مهم‌ترین شرط درک محضر امام زمان (عج) است، چراکه آن حضرت در پاسخ به سؤال ابوبصیر که از این موضوع پرسیده بود، فرمودند: «یا أَبَا بَصِیرٍ أَ لَسْتَ تَعْرِفُ إِمَامَک فَقَالَ إِی وَ اللَّهِ وَ أَنْتَ هُوَ وَ تَنَاوَلَ یدَهُ فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا تُبَالِی یا أَبَا بَصِیرٍ أَلَّا تَکونَ مُحْتَبِیاً بِسَیفِک فِی ظِلِّ رِوَاقِ الْقَائِمِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِ»[الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱] «ای ابوبصیر! مگر نه این‌است که امامت را می‌شناسی؟ عرض کرد: می‌شناسم؛ به خدا سوگند شما هستید و دست حضرت را گرفت. امام فرمود: ای ابوبصیر! قسم به خداوند، جای نگرانی نیست؛ اگر این توفیق را نیابی که در سایهٔ خیمهٔ قائم شمشیر به دست گیری.»

ایشان هم‌چنین در سخنی دیگر با اشاره به آثار ارزشمند امام‌شناسی می‌فرمایند: «مَنْ عَرَفَ إِمَامَهُ ثُمَّ مَاتَ قَبْلَ أَنْ یقُومَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ کانَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ کانَ قَاعِداً فِی عَسْکرِهِ لَا بَلْ بِمَنْزِلَةِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوَائِهِ قَالَ وَ رَوَاهُ بَعْضُ أَصْحَابِنَا بِمَنْزِلَةِ مَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی‌اللهُ عَلَیه وَ آلِه»[الغیبة (للنعمانی)، ص ۳۲۹] «هر کس امام خویش را بشناسد و پیش از قیام صاحب این امر (حضرت مهدی علیه‌السّلام) بمیرد، همانند کسی است که در رزمگاه آن‌حضرت (عج) حضور پیدا کرده است. برخی از اصحاب نیز روایت کرده‌اند: همانند کسی است که همراه رسول اسلام صلّی‌اللّه علیه و آله شربت شهادت نوشیده باشد.»

از روایات به روشنی استفاده می‌شود که همهٔ فضیلت‌ها و ارزش بندگی خدا، منوط به معرفت امام علیه‌السّلام و ملتزم شدن به آن است؛ به طوری که اگر کسی این گوهر گران‌قدر را در اختیار داشته باشد، هر آن‌چه را که مطلوب خداوند متعال است، دارا خواهد بود.

«جایگاه منتظران»

مقصود از شناخت امام، معرفت ظاهری و شناخت شکل و شمایل نورانی امام نیست، به‌ویژه آن‌که این امر در دوران غیبت حضرت بقیةالله ارواحنا فداه برای بسیاری از مؤمنان ممکن نخواهد بود؛ بلکه منظور، شناخت جایگاه رفیع امامت و نقش ارزندهٔ حجت خدا در نظام آفرینش است؛ از این‌رو امام صادق علیه‌السلام درباره پایین‌ترین حدّ معرفت امام فرمودند: «أَدْنَی مَعْرِفَةِ الْإِمَامِ أَنَّهُ عِدْلُ النَّبِی إِلَّا دَرَجَةَ النُّبُوَّةِ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّ طَاعَتَهُ طَاعَةُ اللَّهِ وَ طَاعَةُ رَسُولِ اللَّهِ وَ التَّسْلِیمُ لَهُ فِی کلِّ أَمْرٍ وَ الرَّدُّ إِلَیهِ وَ الْأَخْذُ بِقَوْلِه...» [کفایةالأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۶۳] «کمترین حد معرفت امام آن است که بدانی امام، مساوی با پیامبر صلّی‌اللّه علیه و آله است، مگر در درجه نبوت و وارث پیامبر است و همانا اطاعت از او اطاعت از خدا و رسول خدا است و در هر امری باید تسلیم او بود و به سخن و فرمان او عمل کرد...»

نکتهٔ قابل توجه در این‌باره نیز آن است که اگرچه شناخت امام به‌ویژه در دوران غیبت آخرین حجت خدا امری خطیر و دشوار است، اما پروردگار متعال توفیق این مهم را به شیفتگان و منتظران آن حضرت ارزانی داشته است؛ از این‌رو امام سجاد (ع) با اشاره به این موهبت خداداد، نسبت به مردم آخرالزمان فرمودند: «إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیبَتِهِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ کلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَی أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِک الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَینَ یدَی رَسُولِ اللَّهِ صَلّی‌اللهُ علیه و آله بِالسَّیفِ...»[کمال‌الدین و تمام‌النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰]

«مردم زمان غیبتش که معتقد به امامت او هستند و منتظر ظهورش می‌باشند، از مردم هر زمانی برترند، زیرا خدای تبارک و تعالی عقل و فهم و معرفتی به آن‌ها عطا کرده است که غیبت در نزد آن‌ها هم‌چون مشاهده است و آن‌ها را در این زمان، همانند مجاهد با شمشیر در رکاب رسول خدا صلوات‌الله علیه قرار داده است...»

«جایگاه شناخت»

در روایات بسیاری که به طریق شیعه و اهل‌سنّت از پیامبر گرامی اسلام صلّی‌اللّه علیه و آله و ائمهٔ معصومین علیهم‌السّلام نقل شده، آمده است: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة»[کمال‌الدین و تمام‌النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹] «هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است.»

حضرت سیدالشهدا (ع) نیز شناخت امام هر زمانی را ملازم با معرفت خداوند متعال دانسته و در بیان حقیقت معرفت‌الله می‌فرمایند: «مَعْرِفَةُ أَهْلِ کلِ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِی یجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُه»[علل‌الشرائع، ج ۱، ص ۹] «(خداشناسی آن است که) اهل هر زمانی، امامی را که باید از او فرمان برند، بشناسند.»

و از امام باقر (ع) در این‌باره نقل شده است: «مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ یضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ کانَ کمَنْ هُوَ قَائِمٌ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِه»[الغیبة (للنعمانی)، النص، ص ۳۳۰]

«هر آن‌که در حال شناختن امامش بمیرد، پیش افتادن و یا تأخیر این امر [دولت آل‌محمد علیهم‌السّلام] به او زیانی نرساند و هر کس بمیرد. در حالی که امامش را شناخته هم‌چون کسی است که در خیمه قائم علیه‌السّلام با آن حضرت باشد.»


منبع:حوزه
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: