عقیق:طی روزهای اخیر سخنان رئیسجمهور مبنی بر قابل نقد بودن معصومین از جمله پیامبر و امام زمان(عج) با واکنشهای متعددی روبرو شده است.
حجتالاسلام احمد رهدار، رئیس موسسه فتوح اندیشه در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار ما به ابعاد مختلف این بحث پرداخته است.
آنچه در ادامه میخوانید متن این گفتگو است:
سوال یا نقد معصومین در صدر اسلام سابقه داشته است؟ جنس این سوالات چه بوده و آیا میتوان از آنها قابل نقد بودن معصومین را استنباط کرد؟
رهدار: بسمالله الرحمن الرحیم. در تاریخ اسلام، ما نمونههای زیادی داریم که یک ولی معصوم در حال سخنرانی یا اظهارنظر بوده و به نحوی با مخالفتهایی روبهرو میشده؛ لکن تحلیل این مخالفتها مهم است. یک سطح تحلیل این است که مخالفت در فرمت سؤال صورت میگیرد. سؤال، البته دو مدل است؛ سؤال استفهامی که معصوم صحبت میکند و یک مخاطبی میآید کلام معصوم را قطع میکند و از ایشان چیزی را استفهاماً میپرسد. یعنی میگوید آقا من متوجه نشدم منظور شما این بود؟ و بعد از آن هم نص دیگر ساکت است.
نوع دیگر سؤالات هم سؤالات استنکاری است یعنی صورت جمله سوالی است اما در واقع در درون خود پاسخ را مستتر دارد. مثلا وقتی قرآن میفرماید: «هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون»، یک استفهام انکاری مطرح شده است، گویا قرآن کریم میفرماید اصلا انسان جاهل با انسان عالم برابر نیستند اما سؤالات استفهامی اینگونه نیست.
مثلاً میگویند فردی از پیغمبر خاتم(ص) راجع به یه مفهومی یا کلیدواژهای که حضرت جعل کرده و از ایشان میپرسد این فرمایش شماست یا اینکه فرمایش وحی است؟ بعد از این هم نص ساکت است؛ یعنی اینجوری نیست که نتیجه بگیرد اگر فرمایش شما باشه من ملاحظه دارم. به دلیل وجود چنین نصوصی در فضای حوزوی ما، سؤالی کلیدی طرح شده است که آیا همه گفته هایی که از معصومین که به ما رسیده از حیث شخصی آنها صادر شده یا از حیث شارع بودن این بزرگواران؟