رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: حقیقت این است که مشکل آزادی قدس هیچ راهحلی جز مقاومت، آن هم مقاومت مسلحانه ندارد. هیچ راهکار دموکراتیک یا بینالمللی و سیاسی پیش رو نیست. با غاصب که نمیتوان به زبان دموکراسی حرف زد.
عقیق:آیتالله علیاکبر رشاد مؤسس و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در ابتدای جلسه درس خارج امروز شنبه 18 آذر ماه در حوزه علمیه امام رضا(ع) به تصمیم نابخردانه ترامپ در تعیین بیتالمقدس به عنوان پایتخت رژیم جعلی اسرائیل واکنش نشان داد که مشروح آن در ادامه میآید:
قال النبی(ص): «إن الله یؤید هذا الدین بالرجل الفاجر و بأقوام لا خلاق له» (منیه المرید، ص335).
از کلمات گوهربار و الهی نبی اعظم(ص) است که میفرمایند: سنت الهی همواره این گونه است که خداوند متعال این دین الهی را حتی به انسانی فاجر(کافر یا مسلم فاسق) و یا به اقوامی که نصیبی از این دین ندارند، تأیید میکند.
خداوند متعال از طرق غیر متعارف، همواره اسلام را پشتیبانی میکند. این دین بناست که باقی باشد و توسعه پیدا کند و تا ابد به عنوان دین خاتم زنده باشد؛ ولو اینکه در ظاهر به کمک عوامل دیگری، حتی به دست غیر مسلمانان، این دین تأیید و پشتیبانی شود.
آنچه این چند روز اخیر راجع به اعلام بیتالمقدس به عنوان پایتخت رژیم جعلی صهیونیستی مطرح شد، از مصادیق این خبر پیامبر اعظم(ص) است. در حالی که خودشان هزار دسیسه و توطئه چیده بودند که موضوع فلسطین را کمرنگ کنند، همچون برانگیختن جریانها و گروههایی مثل داعش و النصره، راه انداختن جنگ داخلی بین امت اسلامی و تجهیز عوامل و عمالشان برای جنگهای نیابتی و تلاش فراوان برای تضعیف جبهه مقاومت، همگی با این تصمیم احمقانه انسانی بیخرد، نابخرد و ناسیاستمدار، مثل ترامپ به هم ریخت.
در حالی که جبهه مقاومت بسیار تلاش کرد که اعلام کند خطر اصلی، امریکا و صهیونیسم است و مسأله اصلی جهان اسلام، فلسطین و رهایی قدس است، بسا موفق نشد نظر مسلمانان، و خاصه حکام خوابآلوده و احیاناً وابسته و سرسپرده حاکم بر جهان اسلام را متوجه این حقیقت بکند؛ اما این عمل ترامپ، در واقع این نقش را ایفا کرد و بار دیگر مسلمانان را با هم متحد ساخت و مؤمنین و مسلمین را به مسأله اصلی جهان اسلام که موضوع آزادی فلسطین و قدس است، جلب کرد.
گو اینکه این حکام نالایق هرگز به عمق مسأله پی نخواهند برد و از رفتار و گفتار آنها در این چند روز کاملاً میتوان فهمید که عمق قضیه را درک نکردهاند. به صدور بیانیه و یا حداکثر به احضار سفیر رژیم صهیونیستی و یا اقداماتی از این قبیل کفایت کردند و هیچکدام اقدامی جدی از خود نشان ندادند. ولی تودههای مسلمان بیدار شدند و به مقاومت و آغاز یک حرکت جدید و جدی دیگر تحریص و تحریک گردیدند.
همان فرمایش رهبر معظم انقلاب قبلاً فرموده بودند: به ناچار باید نوار غزه تسلیح شود و راهی جز این برای نجات وجود ندارد، جدی شد و از زبان رهبران فلسطینی اعلام شد که این منطقه باید تجهیز شود و این مسائل سبب میشود که به مسلح کردن مردم غزه روی بیاوریم. حقیقت این است که مشکل فلسطین و آزادی قدس هیچ راهحلی جز مقاومت، آن هم مقاومت مسلحانه ندارد.
هیچ راهکار دموکراتیک یا بینالمللی و سیاسی پیش رو نیست. با غاصب که نمیتوان به زبان دموکراسی حرف زد. با دزد که نباید مذاکره کرد. سران نیز متأسفانه متوجه این واقعیت نیستند و اگر متوجه بودند و از همان آغاز، چنان که اوایل، رویکرد مسلحانه داشتند، همانند همین رویکرد و همچون مرامی که جمهوری اسلامی فکر میکند، فکر میکردند، اکنون قضیه فلسطین حل شده بود.
علیرغم این همه کشورهای اسلامی و این همه امکانات و اقتدار در منطقه، اگر اساس را بر این میگذاشتند که مسأله را از راه نظامی حل کنند به سرعت حل میشد و حتی لازم نبود تجهیزات سنگین و پیشرفته و فوق پیشرفته بهکار گرفته شود. به ملتها اجازه میدادند از سلاح سبک و فقط از شیوههای چریکی استفاده کنند مشکل اسرائیل حل میشد.
حضرت امام (ره) فرمودند: «اگر مسلمانان هرکدام یک سطل آب بریزند، اسرائیل را آب میبرد». اصلاً مسأله اسرائیل و صهیونیسم در حدی نیست که نتوان از عهده آن برآمد؛ راه را باید درست رفت و اگر مسلمانان طریق مسلحانه را پیش بگیرند این رژیم در این منطقه دوام نمیآورد. گرچه نهایتاً، ولو با تأخیر، این کیان و نظام غصبی جعلی نابود خواهد شد، اگر فکر کنید که همه مسلمانان واحد الهمّ و فارد الغمّ میشدند و عزم جزم میکردند بر مواجهه مسلحانه، کار این رژیم به سال نمیکشید و تمام میشد.
این همه نیرو در این منطقه هست که اگر همگی با سازماندهی و نظم و هماهنگی لازم به این سرزمین هجوم ببرند تمام این سرزمین کوچک به یک پادگان اشغالشده بدل میشد. حتی اگر مسلمانان، بدون سلاح هم هجوم ببرند و با همان سنگ و چوبی که خود فلسطینیها و مردم غزه از آنها برای مقاومت استفاده میکنند، حمله میکردند، میتوانستند این نقطه کوچک را آزاد کنند. متأسفانه این راهبرد اساسی و نجاتبخش مورد توجه نیست و حتی عامداً از آن غفلت میشود.
مذاکره یعنی ایجاد امنیت برای اسرائیل، سازش یعنی پذیرش موجودیت اسرائیل. اصلاً وقتی مذاکره میکنیم به این معناست که تو وجود داری. سازش یعنی تو طرف ما هستی و این در حالی است که ما طرفی نمیشناسیم. مذاکره اگر هزار سال هم طول بکشد به نتیجه نخواهد رسید، چون معنای آن به رسمیتشناختن و پذیرش موجودیت این وجود جعلی است. مذاکره یعنی اتلاف وقت و فرصتسوزی، آن هم به مقیاس تاریخ، زیرا که دهها سال است به همین بهانهها و شیوهها این رژیم غاصبِ جعلی به حیات نگنین و کثیف خود ادامه داده است.
این درحالی است که ما در منطقه شاهد بودیم که طومار حیات مجموعهای عظیم که از پشتوانه قدرتها برخوردار بود و از سراسر جهان نیرو داشت و میخواست دو کشور را اشغال کند و قریب به حد اشغال، مناطق وسیعی را از دو کشور عراق و سوریه اشغال کرده بود، فقط با نیروی بسیجی که در عراق و سوره تشکیل شد، و با هدایت یک فرمانده بسیجی، پیچیده شد.
لازم نیست ارتشها وارد شوند، بلکه کافی است سران بیخرد و سرسپرده و ترسوی این منطقه اجازه بدهند مردم بدون دخالت حتی یک ارتش عربی و اسلامی، اقدام کنند. اینها فقط باید راهها را باز کنند، مردم فلسطین را در محاصره نگهندارند و کمربند امنیتی برای رژیم صهیونیستی ایجاد نکنند. اجازه بدهند مردم همین مناطق آنچه را تشخیص میدهند عملی کنند. به یک سال نخواهد کشید که این رژیم بهطور کلی از صحنه روزگار محو میشود.
در هر حال خداوند متعال خودْ تقدیم میکند و تدابیر شیاطین به ثمر نخواهد نشست. خداوند حتی از راههای غیرمتعارف و به دست کسانی که ظاهراً چنین شرمی و چنین رسالتی و چنین موضعی ندارند، دین خود را حفظ میکند؛ به مردی فاجر مثل ترامپ و به اقوامی که حتی سهمی از اسلام هم ندارند و ممکن است حتی مسلمان هم نباشند، یعنی بهوسیله غیرمسلمانان گاهی اسلام مورد تأیید و تعظیم و حمایت قرار میگیرد.
انشاءالله، چنانکه رهبری معظم انقلاب وعده فرمودند در کمتر از ربع قرن از این رژیم دیگر خبری نخواهد بود، ولی این نهایت مدت است و اگر عزم خود را جزم کنیم، در کمتر از یک سال چیزی به نام اسرائیل در جغرافیای سیاسی جهان وجود نخواهد داشت.