حکمت 116نهج البلاغه:
چه بسا كسى كه با نعمت هايى
كه به او رسيده ، به دام افتد و با پرده پوشى بر گناه ، فريب خورد و با
ستايش شدن ، آزمايش گردد ؛ و خدا هيچ كس را به چيزى همانند مهلت دادن ،
نيازموده.
حکمت 117نهج البلاغه:
دو تن به خاطر من به هلاكت رسيدند : دوست افراط كننده و دشمن دشنام دهنده.
حکمت 118نهج البلاغه:
از دست دادن فرصت ها ، اندوهبار است.
حکمت 119نهج البلاغه:
دنياى حرام چون مار سمى است ،
پوست آن نرم ولى سم كشنده در درون دارد ، نادان فريب خورده به آن مى گرايد
و هوشمند عاقل از آن دورى گزيند.
حکمت 120نهج البلاغه:
از امام درباره قريش پرسيدند
فرمود : اما بنى مخزوم ، گل خوشبوى قريشند ، كه شنيدن سخن مردانشان و
ازدواج با زنانشان را دوست داريم ؛ اما بنى عبد شمس بد انديش تر و بخيل تر
مى باشند و اما ما (بنى هاشم) آنچه در دست داريم بخشنده تر و براى جانبازى
در راه دين سخاوتمندتريم . آن ها شمارشان بيشتر اما فريبكارتر و زشت روى
ترند و ما گوياتر و خيرخواه تر و خوش روى تريم.