پای درس اخلاق استاد انصاریان:
محقق، مفسر و پژوهشگر قرآن با بیان اینکه جهل شدیدترین تهیدستی است، گفت: تهیدستترین انسانها و فقیرترین بشر در این دنیا انسان نادان و جاهل به دین، معاد و معارف الهی است.
عقیق:استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در بیت الاحزان اصفهان با بیان اینکه فرصت اندکی برای وجود مبارک حضرت رضا(ع) پیش آمد و حضرت این فرصت اندک را هزینه پخش علم، دانش و آگاهی دادن به مردم کردند تا جهل مردم نسبت به دین، مبدأ، معاد، معارف الهی درمان شود، اظهار کرد: حضرت میدانستند که تهیدستترین انسان و فقیرترین بشر، در این دنیا انسان نادان و جاهل است، نه جاهل به مواد غذایی، نه جاهل به علوم مادی بلکه جهل به معرفت دینی.
حضرت رضا(ع) میدانستند که پروردگار عالم در قرآن مجید فرمودند: این نوع جاهلان «یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا» رشتههای علوم مادی را به خوبی می دانند و میفهمند «وَهُمْ عَنِ الآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ»، ولی معرفت دینی ندارند، کسی هم که معرفت دینی ندارد، خدا، قیامت و احکام الهی را نشناخته و عمل صالح ندارد چون جاهل است و ابداً اهل نجات نیست.
هیچ تهیدستی و فقری سختتر از نادانی نیست.
جهل شدیدترین تهیدستی است، جد بزرگوار امام رضا(ع)، پیغمبر عظیم الشأن اسلام(ص) خطاب به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «یا علی لا فقر أشد من الجهل»، تهیدستی و فقری سختتر از نادانی نیست؛ خداوند در سوره تبارک میفرماید: "گماشتگان دوزخ با دوزخیان حرف میزنند" اینگونه که از قرآن استفاده میشود، مدتی دوزخیان قدرت حرف زدن دارند ولی بعد از مدتی چنان که در سوره مؤمنون آمده قدرت سخن گفتن از آنها گرفته میشود و برای ابد لال هستند؛ قرآن میفرماید: فقط ناله میزنند، داد میکشند، اما قدرت تکلم ندارند. آن بخش از زمان که دوزخیان قدرت حرفزدن دارند، گماشتگان دوزخ به دوزخیان میگویند: زمانی که شما در دنیا بودید، هشداردهندهای برایتان نیامد؟ کسی نبود که شما را به اوضاع امروز هشدار دهد؟! اگر هشدار نیامده باشد و آدم را به جهنم ببرند، ظلم است؛ چون مولا خواسته خود را به من اعلام نکرده و در قیامت میگوید چرا به خواستههای من عمل نکردی، پس به جهنم برو؛ این خلاف حکمت، عدل، عقل، علم و اخلاق است؛ اینکه آنها را گماشتگان در دوزخ میبینند، به این دلیل است که میدانند هشداردهنده برای آنان آمده بوده است.
یکی از بزرگان در قرن ها پیش کتابی می نویسد و در آن کتاب، هشدار دهندگان در دنیا را از جانب خدا به چند بخش تقسیم می کند، یک هشداردهنده خودِ پروردگار است که با 114 کتاب به بندگانش هشدار داده و آخرین کتاب او قرآن است. کسی هم نباید بگوید که از صحف ابراهیم، کتاب ادریس، کتاب موسی، کتاب مسیح، زبور و داوود هیچ خبری نداریم! قرآن میگوید: آنچه که در این قرآن است، مؤید حقانیت همهٔ کتابهای گذشته است، «مصدقا لما بین یدیه». خدا چقدر کتاب نازل کرد؟ این قرآن، همهٔ آن کتابها را در حق بودنش تأیید میکند؛ یعنی هرچه در آن کتابهاست، در این کتاب هم هست؛ اگر انسان قرآن را بفهمد، کل کتابهای الهی را فهمیده و اگر به قرآن عمل کند، به کل کتابها عمل کرده است.
خدا، انبیاء و ائمه(ع) هشدار دهندگان انسانها اخطارکنندگان بعد از خدا، انبیاء هستند و بعد از انبیاء، ائمه(ع) هستند، بعد از ائمه(ع) هم دانشمندان ربانی هستند که این تعبیر برای قرآن است: «وکایّن من نبی قاتل معه ربیون کثیر». خدا میگوید: یک تعداد عالِم در هر تاریخی بودند که اینها عالِم ربانی بودند؛ آنها در زمان همهٔ انبیاء بودند و زیاد هم از نوجوانی آنها شنیدهاید که قوم یونس را یک عالِم ربانی نجات داد؛ عالمی که دلسوز جامعه بود، عالمی که فقط نجات جامعه را میخواست و چون به نوعی مربی و تربیتکننده بود، عالم ربانی میگویند. نهایتاً این مرد بزرگ در آخر این خط نوشته بود، عقل است؛ یعنی عقل هم نداشتید که به شما هشدار بدهد، مالی که میبرید، برای خودتان نیست! این اختلاسی که میکنید، برای خودتان نیست؛ این زمینی که با سند به نام خودتان می کنید، برای شما نیست؟! خدا، انبیاء و ائمه(ع) که نباید این نکات را بگویند بلکه این را خود عقل به آدم میگوید که این مِلک مِلک تو نیست، گوش ندادن به حرف عقل، نهایتاً یعنی گوش ندادن به حرف خدا چرا که این عقل از سوی پروردگار برای تدبیر و تدبر در وجود ما نهاده شده است.
جهالت ثمره غفلت از هشدارها
گوش از ابزار عظیم پروردگار به انسان برای شناخت است،در نهایت همه دوزخیان میگویند که اخطارکننده و هشداردهنده برای ما آمد، سپس به فرشتگان میگویند: با اینکه هشداردهنده آمد، «لو کنا نسمع او نعقل»،
ما به حرف این هشداردهندگان گوش ندادیم و جاهل ماندیم لذا خدا، معاد و حلال و حرام را نشناختیم، خداوند بیش از پنجاهبار در قرآن مجید، گوش را مطرح کرده که معلوم میشود عضو بسیار مهمی است و مشخص میشود که این گوش، نقش عظیمی برای رشد انسان دارد.
وقتی خیانت، ظلم و تجاوزی مرتکب می شویم، بدین معناست که حتی به هشداردهندهٔ باطنی خودمان هم گوش ندادیم! حال پاداش این شده که به جهنم بیاییم؛ جهنمی که امروز در روایات پیغمبر آمده، یک عذابش «یُسقی ماء حمیم» است. پیغمبر اکرم(ص) در توضیح این آیه میفرمایند: اینها - جهنمیها - از این آب جوشان بهشدت نفرت دارند و نمیخواهند، بخورند، ولی دهانشان را باز میکنند و این آب را در حلقشان میریزند؛ اما قبل از اینکه این آب را در حلقشان بریزند، پیغمبر اکرم(ص) میفرمایند: آب را کارگردانان جهنم جلویشان که میآورند، درجا پوست صورت آتش میگیرد و کَنده میشود، درجا پوست کله برمیگردد؛ بعد خدا میگوید: وقتی در حلق اینها میریزند، «فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ»، تمام دل و روده و جگرسیاه و سفید، همه تکهتکه میشود و از پشت سرشان بیرون میپاشد؛ این یکی از عذاب های جهنم است!
عذاب جهنم چنان سنگین است که نمی ارزد به خاطر دروغ، تهمت، غیبت، خوردن حرام و بردن زمین مردم و به ناحق صندلی اِشغالکردن به جهنم برویم.
قرآن مجید میفرماید: لباس جهنمیها از مس گداخته شدهای است که به اندازهٔ هیکلشان بریده شده است؛ انسان چقدر میتواند در یک لباس مسی آتشین طاقت بیاورد؟!
عده ای خیال خودشان را راحت می کنند و می گویند قرآن دروغ است، چنانکه بتپرستان مکه میگفتند. پیغمبر(ص) این آیات را میخوانند و آنان میگفتند: «إِنْ هَذَا إِلا أَسَاطِیرُ الأَوَّلِینَ»، اینها افسانههای ساختهشدهٔ گذشتگان است و راست نیست؛ مگر اینگونه افراد خیال خود را راحت کند و به خودش آرامش بدهد که حرفش، نه عِلماً، نه عقلاً و نه شرعاً اصلاً قابل قبول نیست و اگر بخواهد بگوید دروغ است! همه اینها نتیجه جهل است.
با نبود معرفت دینی، مردم به هر گناهی راحت روی خواهند آورد
شخصی از پیغمبر اکرم(ص) پرسید: یا رسولالله، کِی قیامت میشود؟ فرمودند: ساعت قیامت را به کسی نگفتهاند و به من هم نگفتهاند، ولی نشانههای قیامت را من کاملاً میدانم. عرض کرد: برایمان روی منبر بگویید. دو تا نشانهای که حضرت بیان کردند، اول اینکه، معرفت دینی از بین جامعه جمع میشود! معرفت دینی که نباشد، مردم به هر گناهی راحت روی میآورند؛ چون نمیدانند حرمت، عذاب و تخریب کنندگی این گناه تا کجاست، پس از آن به جای معرفت دینی سؤالکننده، - جهل - پخش میشود و اغلب مردم بیمعرفت میشوند. این مسأله درد بسیار سنگینی است. خطر عظیمی است که نسل امروز از معرفت دینی جدا شود یا بهعبارتی او را جدا کنند! به جای معرفت دینی که خلأ است، چهچیزی این خلأ را پُر میکند؟ پیغمبر(ص) فرمودند: جهل، نفهمی و نادانی.
خداوند در قیامت بر دهان گناهکاران مُهر سکوت می زند، در حال حاضر در کشور خودمان هم، وقتی به شخصی می گوییم، خوردن مستکننده حرام است، میگوید: چه کسی گفته است؟ واقعاً حرام است؟! یعنی نمیداند. یا به خیلی از خانمها و دخترها می گوییم: قرآن در سورهٔ نور و در سورهٔ احزاب گفته که موی خود را در معرض دید همگان قرار نده، میگوید چه کسی گفته؟ کجای قرآن گفته؟ نمیدانند، اما آیا این نمیدانم عذر قابل قبولی در قیامت است؟ قرآن مجید میگوید: ابداً عذر قابل قبول نیست و روز قیامت هم قرآن مجید میگوید: به هیچ انسان محکوم به دوزخی اجازهٔ عذرخواهی از خدا را نمیدهند؛ اگر بخواهند هم عذرخواهی کنند، اجازه نمیدهند و میگویند دهانت را ببند! هفتاد، هشتاد سال در دنیا هر ظلمی و گناهی کردهای، هر مالی را بردهای، هر یاوهای را گفتهای، هر تهمتی را به نبوت و ولایت، به قرآن و به اهلبیت(ع) زدهای، حال عذرخواهی می کنی! در سورهٔ یس میفرماید: «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ»، دهانشان را میدوزم و نمیگذارم حرف بزنند!
امیرالمؤمنین(ع) - چنانکه در نهجالبلاغه آمده - میفرمایند: «وَإِنَّ لِکُلِّ مَأمُوم إِمَاماً»، یک نفر که بهعنوان امام عَلَم شد، بهناچار مأموم دارد که به او امام میگویند؛ اگر مأموم نداشت که به او امام نمیگفتند. حالا یا این امام، امام هدایت است یا این امام، امام ضلالت است؛ چنانکه قرآن امام را به ائمهٔ کفر در سورهٔ توبه تقسیم کرده است: «و قَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْکُفْرِ» و ائمهٔ هدایت در سورهٔ انبیاء: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إیتاءَ الزَّکاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدینَ».
یک عدهای امام کفر هستند که اکنون در رأس تمام امامان کفر، فعلاً نوبت امامت کفر به این دیوانهٔ آمریکا رسیده است؛ این بیعقل، این مُتِلَونالمزاج، این بدفکر، امام کفر در رأس امامان کفر است و مأموم هم زیاد دارد. عربستان یک مأموم، شیخنشینها هم یکی دیگر از مأمومهای او هستند، آفریقا مأموم دارد که اینها آرا و خواستههای نامشروع او را متأسفانه در ملتهای خودشان پیاده میکنند.
حضرت رضا(ع) امام است؛ امام برحق و امام هدایت است. ما شیعیان قهراً مأموم این امام هستیم. ما اعتقادمان راجعبه ایشان چیست؟ ما میگوییم ایشان عالم آلمحمد است. در جلد اول اصول کافی، روایتی است که مسلم مرزی در پنج صفحه از حضرت نقل کرده است. یک زمانی، استاد ما آیتاللهالعظمی وحید میگفتند: این روایت از نخبهٔ روایات شیعه است! روایت یک روایت معجزهآسایی است و میگفتند دست خرد و عقل خیلی دیر به مفاهیم این روایت میرسد، از بس که علوم فشرده در این روایت هست. ما میگوییم امام، عالم، دلسوز، خیرخواه، پخشکنندهٔ فرهنگ پروردگار است و ما با توجه به این ادعا مأموم میشویم.
گلویمان را برای درمان جهل افراد خرج کنیم
مأموم نسبت به امامش چه وظیفهای دارد؟ امام هشتم با تمام توان این وظیفه را انجام دادند و در این راه شهید شدند! ایشان شب و روز در مدینه، در مرو و در سفرها در مقام درمان جهل مردم برآمدند. منِ مأموم باید به ایشان اقتدا کنم تا حداقل جهل فرزند، همسر، دوستان و آشنایان را برطرف کنم. مسئولیت شدیدی نسبت به خودمان داریم: «قوا انفسکم»، و آن اینکه خود، همسر و فرزندان «وَ أَهْلِیکُمْ ناراً»؛ را از نادانی درآورید و این اقتدای به حضرت رضاست. بهنظر من جشن بسیار خوب است، زدن پرچمهای رنگی عالی است، اما عالیتر از آن، این است که عقلمان را با حرفهای حضرت رضا(ع) چراغانی کنیم، قلبمان را با کمک حضرت رضا(ع) پرچم توحید و معاد بزنیم، گلویمان را برای درمان جهل افراد به کمک حضرت رضا(ع) خرج کنیم.
منبع:فارس