وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ حدید/20
و زندگانى اين جهان جز كالاى فريبندگى نيست.
حکایت؛ آیتالله حاج سيد سجاد علوى میفرمودند: در زمان حاج شيخ عبدالكريم طلبهاى فاضل و درسخوان با استاد خود هم حجره بود و با يكديگر صميمى شده بودند. شاگرد به استاد گفت:حضرت استاد هر يك بنا شد زودتر بمىريم به يكديگر كمك كنيم.ازقضا بعد از مدتى حال شاگرد به هم خورد و مريض شد و در بستر افتاد و روز به روز حالش بدتر مىشد.استاد به او خيلى كمك كرد تا اينكه زمان احتضارش فرا رسيد. استاد به او گفت: شهادتين را بگو اما شاگرد صورتش را برگرداند استاد تعجب كرد بار دوم و سوم به او فرمود شهادتين را بگو ناگاه شاگرد گفت: مرا رها كن من از اين كلمه بيزارم. گفتم خدا به تو رحم كند چرا اینطور حرف مىزنى؟! تا اینکه مدتى بعد به خواست خداوند حال او خوب شد. به او گفتم چرا اين حرف را زدى از تو انتظار نداشتم اعلام بيزارى كنى. گفت: علت آن را خودم مىدانم پس كارى مىكنم كه ديگر اینطور نباشم. ناگاه بلند شد و رفت از طاقچه بالاى سرش يك ظرف زيباى مرمت كارى شده را برداشت و آن را به زمين زد و شكست. گفتم چرا چنين كردى؟! گفت من به اين ظرف خيلى علاقه داشتم. وقتى شهادتين را به من تلقين مىكردى شيطان جلوی چشم من مجسم مىشد و مىگفت اگر لا اله الا الله بگويى اين ظرف را مىشكنم و من چون اين ظرف را خيلى دوست داشتم، شهادتين را نمیگفتم.
حاج سيد سجاد علوى میفرمودند: در حوزه سر و صدا پيچيد كه محبت ظرف هم لا اله الا الله را از ما مىگيرد. شيطان روى چيزى كه انسان خيلى به آن علاقه دارد، دست مىگذارد و آدم را بيچاره میکند.عزيزان به دنيا علاقه نداشته باشيد بهطوری كه اگر گفتند همه اموال دنیویات را رها كن و برو،بگويى آمادهام.1
جهان را نمایش چو کردار نیست بدو دل سپردن سزاوار نیست2
پی نوشت:
1.با اقتباس و ویراست از کتاب پندهای رسول اعظم (ص) به عبدالله بن مسعود
2.فردوسی
منبع:حوزه