عقیق: آیت الله جوادی آملی در پاسخ به این سوال که «آيا افراد عادي هم ميتوانند مراتبي از شهود داشته باشند؟» می گویند:
« تهذيب نفس بهترين راه دستيابي به عرفان حقيقي است و به درسخواندههاي حوزه يا دانشگاه اختصاص ندارد؛ براي مثال حارثة بن مالك در پاسخ پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم عرض كرد: «من شب را به صبح رساندم، در حالي كه به مقام يقين رسيدهام». پيامبر فرمود: «هر چيزي نشانهاي دارد، نشان يقين تو چيست؟» و وي در پاسخ گفت: «گويا عرش خدا و بهشت را ميبينم، و جهنم و زوزه ساكنان آن را ميشنوم». پيامبر فرمود: «هذا عَبْدٌ نَوّرَ اللّهُ قَلبَهُ بالإيمان»؛ اين بندهاي است كه خداوند قلب او را نوراني كرده است.
زماني در حرم مطهّر پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم جواني نزد من آمد و گفت: ميخواهم قصهاي را با شما در ميان بگذارم. من در فلان شهر ايران آبميوهفروش هستم. ما براي اينكه آبميوه خنك و گوارا باشد، تكهاي يخ داخل ليوان مياندازيم و سپس آبميوه روي آن ميريزيم و به قيمت معمول ميفروشيم. يخ قيمتي ندارد و ما هم تعهد كردهايم كه يك ليوان آبميوه (به قيمتي خاص) به مردم بدهيم. تكه يخ مقداري از فضاي ليوان را اشغال ميكند و از حجم آبميوه ميكاهد.
صبح يك روز، هنگام باز كردن مغازه مشاهده كردم، قالبهاي يخي كه معمولاً صبحها پيش از طلوع آفتاب جلوي در مغازه ميگذارند، شعلهور شده و زبانه آتش از آنها بلند است. خيلي زودمتوجه مشكل شدم. غلّ و غش ما در فروش آبميوه، آن آتش را شعلهور كرده بود، پس از آن ليوانهاي بزرگتري تهيه كردم و يك ليوان كامل آبميوه، با يخ به مشتري ميدهم.
اين جوان در كنار قبر مطهّر پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم پس از بيان داستان خود، اين آيه را تلاوت كرد: ﴿كلاّ لَوْ تَعلمون عِلمَ اليقينِ ٭ لَترونّ الجَحيم﴾در سوره مباركه نساء نيز آمده است: ﴿إنّ الذينَ يأكلونَ أموالَ اليتامي ظُلماً إنّما يأكلونَ في بُطونِهم ناراً)3 »
منبع:اسراء
211005