بدون تردید زینب کبری(س) یک زن بزرگ و نماد «زن حقیقی» است. ارزش و عظمت زینب کبری، به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی او بر اساس تکلیف الهی است.
عقیق:محمد هادی سمتی: حضرت زینب(س) پنجم جمادیالاولی در سال پنجم یا ششم هجرت، در مدینه متولد شد. بر اساس روایات متعدد، نامگذاری ایشان، توسط پیامبر اسلام (ص) صورت گرفت. گفته شده است که جبرئیل از سوی خداوند این نام را به رسول اکرم (ص) رسانده است. هنگامی که جد گرامیاش قنداقش را طلبید، او را بوسید و فرمود: «به حاضران و غایبان امّتم وصیت میکنم که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا وی مانند خدیجه کبری (س) است.»
زینب (س) در سال 17 قمری، با عبدالله فرزند جعفر طیار ازدواج کرد و از وی چهار پسر به نامهای علی، عون، عباس، محمد و یکدختر به نام ام کلثوم داشت و عون و محمد در واقعه کربلا به شهادت رسیدند.
ابعاد مختلف شخصیت بانوی قهرمان کربلا قابل بررسی است، از دانش او تا عبادتهای شبانه و تا خطبههای کوبندهاش در کوفه و شام.
هنگام سخنرانی وی در کوفه، پیرمردی در حالی که میگریست، گفت: «پدر و مادرم فدای ایشان که سالخوردگانشان بهترین سالخوردگان و کودکان ایشان بهترین خردسالان و زنانشان بهترین زنان و نسل آنان والاتر و برتر از همه نسلهاست.»
بدون تردید زینب کبری (س) یک زن بزرگ است. ارزش و عظمت زینب کبری، به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی او بر اساس تکلیف الهی است. زینب (س) بهجایی رسید که فقط والاترین انسانهای تاریخ بشریت - یعنی پیامبران - میتوانند به آنجا برسند.
زن امروز در دنیا الگو میخواهد و اگر الگوی او زینب (س) باشد به فکر تجملات و خوشگذرانیها و هوسهای زودگذر و تسلیم شدن به احساسات بیبنیاد و بیریشه نخواهد بود؛ اما آنچه الگوی غربی و اروپایی است، کاملاً در مقابل این است و زن را برای لذتجویی مردان میخواهد.
دنیای فاسد غرب میخواهد شخصیت زن را با روشهای غلط و انحرافی تحقیر کند در حالی که عظمت زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفاف زنانه را که خدا در نهاد او به امانت گذارده است حفظ کند. گفتمان غرب در مورد زن، یک گفتمان کاملاً حساب شدهٔ سیاسی است، یعنی آن روزی که این فکر و این گفتمان دربارهٔ زن در غرب آغاز به کارکرد، یک محاسبهٔ کاملاً دقیق پشت این وجود داشت و از آغاز رنسانس در غرب و به دنبال آن حضور صنعت و پیدایش صنعت جدید در غرب، بهتدریج این گفتمان غربی رشد پیدا کرد و اوجش در روزگار ما است.
گفتمان غربی در مورد زن اجزاء گوناگونی دارد، اما دو جزء در آن برجسته است، یکی مردواره کردن زن است یعنی میخواهند او را به مرد شبیه کنند و یک بخش دیگر هم این است که میخواهند زن را وسیلهای برای التذاذ جنسی مرد قرار بدهند.
البته جایگاه و هویت و شخصیت زن، در جنس خود زن یک هویت بسیار بالا و با کرامت است و از بعضی جهات از مردها بالاتر است. در مجموع هم که نگاه کنیم جایگاه زن و مرد از لحاظ حقوق انسانی، اجتماعی و از لحاظ ارزشهای معنوی و سیر تکامل معنوی هیچ فرقی ندارند.
گفتمان اسلام «زنِ حقیقی» است و این گفتمان باید بهصورت جدی در تمام دنیا مطرح بشود.