مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: این نسبتی که به ما میدهند و میگویند بیسواد است، درست است چون قدر معلممان را ندانستیم. آن جور که باید از آنها درست استفاده کرده باشم نکردم. آن طور نشد که تا نیمه شب، زانو بزنی و او مرتباً کلام بریزد و... .
عقیق:مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: لذا این جماعت را اهل مطالعه
میگویند. یعنی قرآن و حدیث آل محمد(ص) در آنها طلوع کرده است. گفت: اینها
هیچکدام درس نخوانده بودند. کجا قرآن و حدیث خواندند؟ گفت: اهل مطالعهاند
ولو آنکه نخوانده باشند. پرسید: اینها از چه این طور شدند؟ گفت: از نور
محمد و آل محمد(ص). چطور درس نخواندهاند؟ آیا میشود کسی دوست اهل
بیت(ع) باشد و از کودکی درس نخوانده باشد؟ آنها شاگرد محمّد و آل
محمّد(ص)اند، آیا درس نخواندهاند؟ آیا چون پیش آنها درس خواندهایم، درس
نخواندهایم؟ منتهی قدر معلم خود را ندانستیم. این نسبتی که به ما میدهند و
میگویند بیسواد است، درست است چون قدر معلممان را ندانستیم. آن جور که
باید از آنها درست استفاده کرده باشم نکردم. آن طور نشد که تا نیمه شب،
زانو بزنی و او مرتباً کلام بریزد و بنویسد، خودش بگوید و خودش هم در قلبت
بنویسد. اخلاص به این خانواده و به حجّت خدا عجّل الله تعالی فرجهالشریف
نشان ندادم. اگر اخلاصم را ارائه میدادم و کاغذ پیش آنها میگذاشتم خودش
هم میگفت و هم مینوشت. آیا دیدهای که روزهای اول و دوم، بعضی معلّمها
دست بچه را میگیرند؟ هم میگویند هم مینویسند تا مشق یاد او بدهند. این
خانواده که اگر دو کلام یاد بدهند همه قرآن است. اگر یک حدیثِ آنها حقَّش
ادا شود و در قلب شما جا باز کند همه احادیث است. اگر یک آیه از قرآن در
قلب شما منزل کرد و شما را مصداق خود قرار داد، ... دیگر همهاش مطالعه
است. خواندن نیست و اگر از قلب و جان نباشد هزار سال هم که قرآن بخوانم،
قرآن خوانم، اهل مطالعه نیستم. مطالعه وقت طلوع است، طلوع فجر. یعنی فجر
صادق پیدا شد.
پی نوشت:
کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 140 مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی