در ادامه معرفی مهمترین تفاسیر روایی شیعه در این بخش به کتاب تفسیر «فراتالکوفی» پرداختهایم.
« تفسیر فرات» اثر ابو القاسم، ابراهیم بن فرات بن ابراهیم کوفى( 307 ق) است که در موضوع تفسیر قرآن و بر اساس روایات و اخبار غالباً شیعى به زبان عربى است و با وجود اهمیت این کتاب در تفسیر و روایات، کمتر مورد توجه مترجمان قرار گرفته است. از آنجا که این تفسیر از کهنترین تفاسیر تاریخ اسلام و به خصوص شیعه است، در معرفى این تفسیر، معمولاً به قدمت و تقدم آن توجه مىشود.
همچنین شخصیت مؤلف «ابراهیم بن فرات کوفى» نیز به سبب ذکر در کتب رجالى،
بیش از خود کتاب مورد توجه قرار گرفته است، زیرا او استاد روایات و احادیث
بوده و خود نیز اساتید فراوان روایى دارد. این دو علت (قدمت کتاب، شخصیت
علمی مؤلف) منجر به مهجوریت ارزش علمی و تفسیری این کتاب شده است، بنابراین
شایسته است که به خود تفسیر بیشتر توجه شود. (عبد اللّه موحدى نسب، آینه
پژوهش، ص 33؛ دائرة المعارف شیعه).
ساختار و گزارش محتوا
تفسیر، با مقدمه کوتاهى آغاز مىشود، سپس با جمله « اما بعد هذا تفسیر آیات القرآن مروى عن الأئمة علیهم السلام» به 9 روایت در معرفى قرآن مىپردازد. کتاب (با اندکى آشفتگى) به ترتیب فعلى سورهها تنظیم شده است، بدون اینکه در تفسیر آیات ترتیبى رعایت شده باشد. برخى از سورهها هم تفسیر نشدهاند: الدخان، التغابن، نوح، المزمل، الإنفطار، البروج، الطارق، الاعلى، العلق، القارعة، الهمزة، الفیل، قریش، الماعون و المسد از این جمله هستند.
اکثر روایات نقل شده در تفسیر،
ناظر به مقام والاى اهلبیت( ع) است و در این میان، «ولایت حضرت امیر
المؤمنین(ع)» بیش از دیگران مورد توجه قرار گرفته است. البته این اهتمام
بیشتر به پنج تن آل عبا منعطف است و با توجه به گرایش احتمالى مؤلف به
زیدیه، تا امام سجاد ( علیه السّلام) نیز کاملاً مشهود است، اما در مورد
سایر امامان (ع) حجم روایات بسیار اندک است.
چندان اعتنایى به این
تفسیر تا قبل از مرحوم مجلسى در کتاب بحارالانوار نبود. غیر از مرحوم
مجلسى، شیخ حر عاملى در«وسایل الشیعة»، شیخ صدوق در«علل الشرایع» و« عیون
اخبار الرضا» و« فضایل الاشهر الثلاثة» و« کمال الدین( یا اکمال الدین)» و«
معانى الاخبار» و سید بن طاووس در« مهج الدعوات» و« الیقین» از ابو القاسم
فرات بن ابراهیم بن فرات کوفى و یا تفسیرش نقل مىکنند.
برای نمونه روایتی از پیامبر اکرم (ص) درباره تفسیر آیات 6 و 7 سوره مبارک حمد به این صورت نقل میکند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص [فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ دِینَ اللَّهِ الَّذِی نَزَلَ بِهِ جَبْرَئِیلُ ع عَلَى مُحَمَّدٍ ص] صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ قَالَ شِیعَةِ عَلِیٍّ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ بِوَلَایَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع لَمْ تَغْضَبْ عَلَیْهِمْ وَ لَمْ یَضِلُّوا؛ ما را به صراط مستقیم هدایت کن یعنی(هدایت) به دین خداوند که جبرئیل(ع) بر محمد(ص) نازل کرد. راه کسانی که بر ایشان نعمت دادی، نه [راه] مغضوبان، و نه [راه] گمراهان؛ فرمود درباره شیعیان علی است. کسانی که بر ایشان نعمت دادی یعنی کسانی که به آنها نعمت ولایت علی بن ابیطالب(ع) داده شد، هرگز به ایشان غضب نکرده و گمراهشان نخواهی کرد.