13 اسفند 1400 1 شعبان 1443 - 21 : 02
کد خبر : ۷۶۸۱۴
تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۵
یادداشت/ عبدالحفظی منصور
اسلام دین واقع‌گرایی است در عالم خیال به طرح مسائل نمی‌پردازد، قوانین حاکم بر نظام هستی را به رسمیت می‌شناسد، آنها که اسلام را مساوی دین جنگ می‌دانند باید متوجه باشند که آگاهی‌شان از اسلام عمق و ریشه ندارد.
عقیق:عبدالحفیظ منصور (وزیر سابق فرهنگ و نماینده مجلس عالی افغانستان): یکی از ویژگی‌های اشخاص و گروه‌های افراطی دینی این است، که به مسائل فرعی می‌چسبند و آن را بزرگ جلوه می‌دهند. ولی درعین‌حال، از ده‌ها امر مهم دینی یا غافل می‌مانند و یا هم آن را پایمال می‌کنند.

به‌عنوان نمونه؛ برای گروه طالبان خون انسان بی‌مقدارتر از آب جوی بود، ولی ریش‌بلند و پوشیدن دستار نسبت به هر کار دیگری برتر است. در موارد زیادی دیده‌ شده است، که واعظان برای جلب نظر عامه مردم به کلان کردن مسائل فرعی دست می‌یازند، به حدی، که مسائل اصلی، قربانی می‌شود و یا ناگفته باقی می‌ماند.

مسلماً، با سخنرانی‌های پرشور مشکلات مردم از میان نمی‌رود، بلکه با کار خردمندانه و تدبیر فقیهانه می‌توان به‌پیش گام نهاد و مشکلی را از میان برداشت.

انسان تندرو به پایان و نتیجه کار خود نمی‌‌اندیشد و زیر عنوان اجرای وظیفه، دست به عمل می‌زند، اما انسان میانه‌رو، قبل از اجرای هر کاری، به ثمره و نتیجه کار خود فکر می‌کند و چه‌بسا، که اگر خیر اندک به شر بزرگ بیانجامد، از انجام آن دست برمی‌دارد.

«ای مؤمنان به معبودها و بت‌هایی، که مشرکان به‌ جز خدا می‌پرستند، دشنام ندهید، تا آن خداوند را از روی جهالت و نادانی دشنام ندهند». بت‌های مشرکان سزاوار طعن و لعن است، اما چرا باید از این کار دست کشید؟! زیرا مشرکان به واکنش مشابه می‌پردازند و خدای حقیقی را دشنام می‌دهند، بنا برین از خیر چنین کاری باید چشم پوشید.

به روایت بُخاری پیامبر (ص) خطاب به عایشه فرمود: اگر بیم از نومسلمانی قوم تو نبود، من تهداب کعبه را به همان تهداب ابراهیم می‌نهادم و یا این سخن پیامبر (ص) که در حق منافقان گفت: آن‌ها را بگذارید و نکُشید، تا مردم نگویند، که محمد دست به کُشتار یاران خود زده است. این‌همه دلالت بر این دارد، که نتیجه­ گرایی و پایان ­نگری در همه امور یک اصل عمده است و مسلمان میانه‌رو اعمال خویش را بر پایه آن عیار می‌کنند.

* خودداری از یک‌جانبه‌گرایی

صلاح‌الدین سلجوقی «تخصص» را رهبانیت عصر می‌داند. این سخن به این معناست، که متخصصان در رشته و موضوع ویژه چنان غرق می‌شوند، که از سایر پهلوهای زندگی بی‌خبر می‌مانند.

مصیبت آنجا افزون‌تر می‌شود، که متخصص جهان را از دریچه تخصص خویش بنگرد، به سایر رشته‌های علمی توجه نکند و به همه پرسش‌ها از منظر دانش واحد خویش پاسخ ارائه دهد.

فراوان دیده‌ شده، که روان‌شناسان، اقتصاددانان، جامعه‌شناسان، سیاست­مداران و... هر یک چنان به فضل و برتری دانش خویش یقین حاصل می‌دارند، که دیگران در نظرشان هیچ هستند و به همه مشکلات یک‌راه حل ارائه می‌کنند.

چنین کاری از چهارچوب اعتدال و میانه‌روی پا بیرون می‌نهد و در دایره افراطی‌گری و تندروی می‌لغزد. بدین‌صورت، باید متوجه آسیب‌های تخصص بود و فرصت نداد، که جهان بدین پهناوری و گوناگونی، در یک قالب ریخته و عرصه زندگی تنگ و تاریک شود.

معنی دیگر یک‌جانبه‌گرایی آن است، که انسان در دور خویش راه افراط‌ و تفریط را بپیماید؛ یا خطای طرف را به‌ کلی نادیده بگیرد و یا بر خلافی آن را از حد لازم کلانتر جلوه داده و از تمام پهلوهای نیک طرف چشم‌پوشی کند.

اعتدال و میانه‌روی از مفهوم‌هایی است، که بسیار به کار می‌رود، اما تحلیل لازم در آن مورد صورت نگرفته است. این خلأ باعث آن شده، که هر گروهی خود را معتدل بخواند و آشفتگی در ذهن و روان مسلمانان جاری سازد.

با توجه به خطری، که از سوی تندروان، اسلام و مسلمانان را تهدید می‌کند، بازبینی چنین مفاهیمی از نیازهای اساسی دنیای اسلام به شمار می‌رود. بیت وجوهی به این‌گونه بحث‌ها، اکثر جوانان را نسبت به اسلام دلسرد کرده و مهر آموزه‌های غیر را در دل آن‌ها جا داده است.

برعکس جوانان احساساتی و تندرو، اعتدال‌گرایان را به محافظه‌کاری و عدم پابندی متهم می‌دارند و از آن فراتر گاهی نگاه و شیوه برخورد اعتدالی را به تیر اتهام «اسلام آمریکایی» می‌نوازند.

حقیقت این است، که اسلام ویژگی‌هایی دارد، که در ادیان و مکاتب دیگر نظیر آن دیده نمی‌شود، از جمله آسان‌گیری در امور و عدم خشونت یک اصل اساسی است. ترجیح صلح بر جنگ اصل دیگری است، که کسی نمی‌تواند از آن چشم‌پوشی کند.

آن‌هایی، که در همه مراحل و همه‌جا جز جنگ چیزی نمی‌شناسند، باید متوجه باشند، که آگاهی‌شان از اسلام عمق و ریشه ندارد. همان‌گونه، که یکتاپرستی عمده‌ترین اصل اسلامی است، جامع بین ماده و معنا، دنیا و آخرت از اصول دیگر اسلام است و هر آن‌که به یکسو بلغزد، به هر نیتی، که بوده باشد، از راه راست انحراف ورزیده و به خطا رفته است.

به همین منوال، اسلام دین واقع‌گرایی است، در عالم خیال به طرح مسائل نمی‌پردازد، قوانین حاکم بر نظام هستی را به رسمیت می‌شناسد و چیزی فراتر از آن نمی‌خواهد و با خیال‌اندیشی به سراغ حل مسائل نمی‌رود. درحالی‌ که هر یک از این اصول درخور تحلیل و کالبدشکافی‌اند تا جوانان مسلمان از سطح موضوعات به عمق آن رهنمود شده و پاسخ‌های عقلانی دریافت کنند.

منبع:فارس
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: