هر وقت
وضو گرفتی و حس کردی کس دیگر نیست، «بسم الله» میگویی و نماز را میخوانی.
دیگر شک و ریبی به خود راه نمیدهی. خدا حتی فرصت نمیدهد که نیّت آن را
خطور دهی. این قدر حضور دارد. خداوند عبدش را محاصره میکند و بنده در قبضه
او قرار میگیرد. همه در قبضه قدرت خدا هستیم؛ بزرگ و کوچک ندارد. همه
پیامبران هم این مطلب را فرمودهاند. منتها کفّار و اشقیا از این بیخبرند،
ولی مومنین لذّت میبرند. میگویند: اگر ما را رها کنی جای دیگری
نمیرویم. «ربِّ لا تکلنی اِلی نفسی طرفه عین ابداً».
همه عزت
ما از خداست. اگر دیدی روزگاری امور اندکی بر وفق مراد شما نیست، بهانه
نگیر. با خدا بودنت خوب است. خدا میفرماید: اگر کسی مرا فراموش کند
شیطانی میآفرینم تا اذیتش کند و برگردد. هر جا اذیتی به ما رسید راه خلاصی
از آن تسلیم در برابر خدا و استغفار است. یعنی بازگشت به سوی خدا.
چه خوب است بشر بداند که هر وقت اذیت میشود یک شیطان آمده و میگوید
تسلیم خدا شو! این مربوط به بندگانی است که با خدا سر و کار دارند. اما
کفّار با خدا حساب و کتاب ندارند. اذیت را نمیفهمند.
پی نوشت:
کتاب طوبی محبت – ص 201
مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی
منبع:تسنیم