عقیق:«احقاف» نام سرزمینی است که قوم عاد در آن زندگی میکردند. این سرزمین
در جنوب جزیره العرب بوده، ولی امروز هیچ نشانی از آنان باقی نمانده است.
حضرت هود(ع)، پیامبر آن قوم و فردی از خود آنان بود. در آیه 20 حال مستکبرانِ سرکش را که فقط به لذتهای دنیا توجه داشتند بیان میکند و میفرماید:
(و آن روزی که کفار را بر آتش عرضه میدارند ]به آنان میگویند:[ نعمتهای
پاکیزه خود را در زندگی دنیایی خود صرف کردید و از آنها برخوردار شدید؛ پس
امروز به ]سزای[ آنکه در زمین به ناحق استکبار میورزیدید و ]به سبب آنکه
خدا را[ نافرمانی میکردید، به عذابِ خفّت ]بار[ کیفر مییابید.) آری،
این سرانجام کسانی است تمامی تو جهشان در دنیا بدانست که از نعمتهای مختلف
استفاده کنند و حداکثر بهره را از آن ببرند. تنها فکرشان، آنست که بدانچه
دلشان میخواهد برسند و چون ایمان به خدا و قیامت با آنچه دلشان می خواهد و
با هوسهایشان سازگار نیست، از اینرو به کف رو نافرمانی خدا و استکبار و
سرکشی و طغیان رو میکنند. انان کساین هستند که نعمتهای پاک الهی را
بیهوده صرف میکنند و از آن همه نعمت، برای اخرت خویش چزی نمیاندوزند،
مانند کسی که سرمایه خویش را در چند روز خرج کند و پس از آن، درمانده و
بیچاره و محروم گردد. البته عاقلان هرگز چنین نمیکنند و این کار سفیهان
است. در این آیه، سرانجامِ مستکبران، چه آنها که در قدیم بودند و چه
آنها که در عصر ما هستند و چه آنها که بعد از ما خواهند آمد، کاملاً روشن
میشود. در آیات 21 تا 26 به ذکر داستان قوم عاد که مثالِ روشنی از
سرکشانِ مستکبر است میپردازد. آنها قومی بودند که از نظر قدرت و تمدن
دنیوی و ظاهری، برجسته بودند. شهر آنان «اِرَم» شهری بسیار نمونه و پیشرفته
بود. آنان از نظر جسمانی و امکانات مختلف در حد بسیار بالایی بودند. اما
در مقابل دعوت پیامبر خویش یعنی حضرت هود(ع) ایستادند و به مقابله با او
برخاستند و سرانجام محو و نابود شدند. این کار برای خدا بسیار سهل و
آسان است که دشمنان خویش را به سادگی از میان بردارد؛ چرا که قدرت مستکبران
در مقابل اراده و قدرت خداوند، هیچ است.