خوش به حال هرکسی که دل به حضرت می دهد
خادم این آستانه بودن عزت می دهد
از شکوه و ازجلال نوکرش فهمیده ام
نوکری بر نوکر آقا ابهت می دهد
هیچ کس مانند مولا دست و دلبازی نکرد
دست پینه بسته ی سائل شهادت می دهد
عمر اگر پشت در این خانه طی شد نعمت است
رزق رعیت را خود ارباب برکت می دهد
جز در این درگاه جای دیگری زانو نزن
بوسه ها بر پای صاحبخانه لذت می دهد
از ثواب یک زیارت نامه خواندن غافلیم
روز محشر این خود اقاست قیمت می دهد
بی گمان موی سفید خادم این بارگاه
آبرو و اعتباری در قیامت می دهد
هر که عشقش بیش پس ارج و مقامش بیشتر
عاشقانش را رضا اذن شفاعت می دهد
هرچه ما بد میکنیم اقا محبت می کند
با محبت کردنش ما را خجالت می دهد
فاطمیه در مدینه ، در محرم کربلا
روزی سال مرا نوبت به نوبت می دهد
داغ مادر آخرش از پا می اندازد مرا
چه کنم وقتی غزل طعم مصیبت می دهد
چادر خاکی و روی ارغوانی جای خود
نامه ی پاره خبر از هتک حرمت می دهد
با همان دست شکسته روز و شب وقت صلاة
فاطمه با مرتضایش دست بیعت می دهد
تا که بنویسنددر تاریخ این بانو چه کرد
کودک شش ماهه در راه ولایت می دهد
منبع:تسنیم