عقیق:جرج جرداق مسیحی 200 بار نهجالبلاغه را مورد مداقه و مطالعه قرار داده است و شیعیان مدعی پیروی از امیرالمؤمنان علی(ع) با آن بیگانهاند، از بیانات مولا در نامه 31 نتایجی حاصل میشود که اصول آن را در ادامه میخوانید:
1- فرزند پاره تن است: والدین توجه داشته باشند که فرزند ثمره وجودی آنهاست، از گوشت و پوست و خون آنها است، اگر آسیبی به او برسد، گویی والدین دچار آسیب شدهاند و اگر والدینی به این باور نرسند نمیتوانند زمینهساز سعادت فرزند خود باشند.
«وَ وَجَدْتُکَ بَعْضى، بَلْ وَجَدْتُکَ کُلّى حَتّى کَاَنَّ شَیْئاً لَوْ اَصابَکَ اَصابَنى، وَ کَاَنَّ الْمَوْتَ لَوْ اَتاکَ اَتانى، فَعَنانى مِنْ اَمْرِکَ ما یَعْنینى مِنْ اَمْرِ نَفْسى»
2- تربیت دینی: پاک و پلید و خوب و بد یکی نیست، دین آن برنامهای است که موجب فلاح و رستگاری بشر است، از اینجا ضرورت اهتمام به تربیت دینی فرزند روشن میشود.
«اِنّى اُوصیکَ بِتَقْوَى اللّهِ وَ لُزُومِ اَمْرِهِ، وَ عِمارَةِ قَلْبِکَ بِذِکْرِهِ، وَ الاِْعْتِصامِ بِحَبْلِهِ وَ اَىُّ سَبَب اَوْثَقُ مِنْ سَبَب بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اللّهِ اِنْ اَنْتَ اَخَذْتَ بِهِ؟! اَحْىِ قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَةِ، وَ اَمِتْهُ بِالزَّهادَةِ، وَ قَوِّهِ بِالْیَقینِ، وَ نَوِّرْهُ بِالْحِکْمَةِ، وَ ذَلِّلْهُ بِذِکْرِ الْمَوْتِ، وَ قَرِّرْهُ بِالْفَناءِ، وَ بَصِّرْهُ فَجائِعَ الدُّنْیا، وَ حَذِّرْهُ صَوْلَةَ الدَّهْرِ، وَ فُحْشَ تَقَلُّبِ اللَّیالى وَ الاَْیّامِ...»
3- لقمه حلال: انحراف بشر از آنجا شکل میگیرد که به سمت پلیدیها سوق پیدا میکند، کودکانی که فطرت پاک دارند و هنوز در اجتماع حاضر نشدهاند بیشترین اثر انحرافی را از ناحیه لقمه میبینند، برای جلوگیری از این امر شایسته است به مقوله تغذیه از لقمه حلال پیش از بیش توجه داشته باشیم.
4- موعظه: برای استحکام بنیاد اخلاقی کودک بایست او را موعظه کرد، البته این مواعظ نباید از موضع بالا و متکبرانه باشد، با لحن نرم و اگر در سنین پایینتر باشد، بازگویی داستانها و قصههای قرآنی که ارزشهای دینی و ضد ارزشها را به کودک آموزش میدهد گزینه مناسبی خواهد بود.
«فَاَصْلِحْ مَثْواکَ، وَ لاتَبِعْ آخِرَتَکَ بِدُنْیاکَ، وَ دَعِ الْقَوْلَ فیما ...وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ تَکُنْ مِنْ اَهْلِهِ، وَ اَنْکِرِ الْمُنْکَرَ بِیَدِکَ وَ لِسانِکَ، وَ بایِنْ مَنْ فَعَلَهُ بِجُهْدِکَ وَ جاهِدْ فِى اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَ لا تَأْخُذْکَ ...»
5- آشنایی با دین: در روایات ما آمده است که فرزندان را با نماز، روزه، وضو قبله و هر آنچه در حد فهم کودک است آشنا کنیم و بدین وسیله او را به دین پیوند زنیم، البته باید توجه داشت آموزش تدریجی است و در زمانهای مناسب باید اقدام کرد، مثلاً هنگامی که کودک کسل و خوابآلود است، این رفتار مضر است.
«وَاعْلَمْ یا بُنَىَّ، اَنَّ اَحَبَّ ما اَنْتَ آخِذٌ بِهِ اِلَىَّ مِنْ وَصِیَّتى تَقْوَى اللّهِ، وَ الاِْقْتِصارُ عَلى ما فَرَضَهُ اللّهُ عَلَیْکَ، وَ الاَْخْذُ بِما مَضى عَلَیْهِ الاَْوَّلُونَ مِنْ آبائِکَ، وَ الصّالِحُونَ مِنْ اَهْلِ بَیْتِکَ، فَاِنَّهُمْ لَمْ یَدَعُوا اَنْ نَظَرُوا لاَِنْفُسِهِمْ کَما اَنْتَ ناظِرٌ، وَ فَکَّرُوا کَما اَنْتَ مُفَکِّرٌ... وَ اَنْ اَبْتَدِئَکَ بِتَعْلیمِ کِتابِ اللّهِ وَ تَأْویلِهِ، وَ شَرائِعِ الاِْسْلامِ وَ اَحْکامِهِ، وَ حَلالِهِ وَ حَرامِهِ، لا اُجاوِزُ ذلِکَ بِکَ اِلى غَیْرِهِ...»
6- علم سودمند: کودک را به مهد سپردن مضراتی دارد، از آن جمله که مهارتها و علومی به او آموزش داده میشود که نه تنها ضرورتی بر آن نیست، بلکه موجب میشود تا وی از مفاهیم ارزشی دین فاصله بگیرد، ضروری است خانوادهها به آموزش قرآن توجه بیشتری داشته باشند تا زبان انگلیسی و غیره.
«اِنَّ خَیْرَ الْقَوْلِ ما نَفَعَ. وَاعْلَمْ اَنَّهُ لا خَیْرَ فى عِلْم لایَنْفَعُ، وَ لا یُنْتَفَعُ بِعِلْم لایَحِقُّ تَعَلُّمُهُ...»
7- لزوم تسریع تربیت فرزندان: امام در این نامه به نکته مهمی اشاره فرمودهاند و آن اینکه فطرت پاک کودک همچون کشتزاری است که تا زبر نشده باید در آن باورهای اعتقادی و تربیت دینی نهادینه شود، بهترین زمان از نونهالی تا دوران نوجوانی است.
8- شناخت نیکیها: چه خوب است فرزند را با نیکیها به صورت عملی آشنا کنیم، اگر قصد کمک به ایتام نیازمندان را داریم، کودک را با انفاق آشنا کنیم، بدین صورت که با حضور در مراسم این چنینی مانند جشن عاطفهها پول و کادوی اهدایی را به دست فرزند دهیم تا او آن را تقدیم نیازمندان کند.
«لِغَیْرِکَ ما تُحِبُّ لِنَفْسِکَ، وَ اکْرَهْ لَهُ ما تَکْرَهُ لَها، وَ لاتَظْلِمْ کَما لاتُحِبُّ اَنْ تُظْلَمَ، وَ اَحْسِنْ کَما تُحِبُّ اَنْ یُحْسَنَ اِلَیْکَ، وَاسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِکَ ما تَسْتَقْبِحُ مِنْ غَیْرِکَ، وَارْضَ مِنَ النّاسِ بِما...»
9-آگاهسازی: با پیشرفت علم و تکنولوژی لازم است خانواده قبل از محیط اجتماع فرزند را با مسائل مبتلا به روز جامعه تا حد ضررت نه بیش از آن آشنا کند، هر چند معتقدیم نباید هر حرفی را به کودک خود منتقل کرد، اما این به معنای سکوت مطلق نیست!
10- علم به یقینیات: آگاهسازی میتواند عاملی برای دوری از تشکیکات بوده و فرد را در عمل به یقینیات و آنچه برای او روشن است یاری کند، تربیت دینی کودک از دوران طفولیت موجب میشود تا در سنین نوجوانی و جوانی فرزندان مسیر پیشرو را به درستی تشخیص داده و با توجه به مبدا و معاد قدم در راه سعادت گذارند.
منبع:فارس