۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۲ : ۰۳
در روزهای گذشته در این بخش دیدیم که ولايت فقيه به معناى حكومت کسی است که به واسطه برخورداری از ویژگیهای سهگانه «اجتهاد»، «عدالت» و «تدبیر»، تمام دغدغهاش اجرای احکام الهی در سطح جامعه است؛ بنابراین ولایت او، حاکمیت يك شخص نيست؛ بلکه حكومتِ احکام الهی است و با معيارهايى که در وجود او هست، اين خصوصيت را پيدا میكند كه جامعه را به سمت اهداف الهی حکومت دینی سوق دهد. پس چون اساساً مسؤوليت او بر معيارها مبتنی است، چنانچه اين معيارها را از دست دهد، به خودى خود ساقط مىشود. حال سوال این است که چرا تعیین و عزل ولی فقیه را به خبرگان سپردهاند؟ چه اشکالی داشت که مردم مستقیم رهبری را بر میگزیدند؟ - برای پاسخگویی به این پرسش، مثالی مىزنيم: فرض كنيد مىخواهيم بهترين استاد رياضى كشور را معرّفى كنيم و جايزه ويژهاى به وى اعطا كنيم. سؤال اين است كه راه منطقى و صحيح اين كار چيست؟ آيا براى شناسايى و انتخاب استاد نمونه رياضى كشور بايد در سطح شهر راه بيفتيم و طی يك آمارگيرى تصادفى از همه اقشار مردم جامعه، از طلافروش و رفتگر و فرش فروش گرفته تا خانمهاى خانهدار و كشاورزان بپرسيم استاد نمونه و برتر رياضى در سطح كشور چه كسى است؟ روشن است كه اين روش، غير علمى و نابجاست و نتايج اين آمارگيرى هرچه باشد، فاقد هرگونه اعتبار و ارزش است و اگر افرادى كه اين سؤال با آنان در میان گذاشته مىشود، آدمهاى منطقى و منصفى باشند، پاسخ خواهند داد اين مسأله در تخصّص من نيست.
بديهى است توان و تخصّص يك استاد رياضى را كسى مىتواند ارزيابى كند كه خودش با رياضيات سروكار دارد و اهل اين رشته است. و در مواردى شبيه اين، صاحبنظران و متخصّصان آن رشته نظر مىدهند؛ یعنی «صاحبنظران و متخصّصان رشته رياضى» جمع میشوند و استاد نمونه رياضى كشور را تعيين میكنند. در مورد تعيين ولىّ فقيه هم ماهيّت كارى كه مىخواهد انجام بگيرد اين است كه مىخواهيم «فقيه نمونه و برتر» انتخاب كنيم؛ فقيهى كه از حيث سه ويژگى فقاهت، تقوا و كارآمدى در مقام مديريت جامعه، شايستهتر و اصلح از ديگران باشد. پرسش اين است كه راه انتخاب چنين فقيهى كدام است و چه كسى صلاحيت دارد نظر بدهد اين فقيه برتر و اصلح كيست؟ آيا راه منطقى اين است كه اين مسأله را به همه پرسی عمومى بگذاريم و با انجام يك انتخابات سراسرى، از همه مردم نظر بخواهيم؟ يا اينكه روش صحيح و علمى اين كار آن است كه به متخصصان مربوط ـ كه در اينجا همان فقها هستند ـ مراجعه كنيم و از آنان بخواهيم شايستهترين فرد را براى تصدّى اين مقام انتخاب كنند؟
اعضای «مجلس خبرگان» متخصصان فقیهشناسی هستند که از سوی مردم تعیین میشوند تا بر اساس شاخصههای قرآنی تعریف شده، وظیفه خطیر تعیین ولی فقیه را برعهده گیرند. نمایندگان مجلس خبرگان افزون بر تطبیق این ویژگیها با فقهای موجود و تعیین ولی فقیه و معرفی او به مردم، وظیفه نظارت بر استمرار این شرایط در طول دوران رهبری را هم بر عهده دارند. پس هر زمان تشخيص دهند اين معيارها در رهبر نيست، مىفهمند كه او از این جایگاه الهی ساقط شده و ولىفقيه ندارند. بنابراین منعزل شدن او را اعلام کرده، برای تشخیص ولی فقیه بعدی تلاش میکنند.
پی نوشت:
برگرفته از کتاب «رهیافت ولایت فقیه» نشر اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی، جلد ۴
منبع:قذس