پنجه در گریبان تشیع
دین فروشی بیتردید آفت عظیم در به سکون رساندن جریانهای پرتکاپوی تشیع
است ، یکی در قامت خودی و دیگری در رنگ و لعاب مخالفان جریان سبز و سرخ ،
بیتردید صدر اسلام غولهای خدعه اموی ِ دینمدار، ابزاری جز دین نداشتند
از کعب الحبار ، شریح، عمربن عاص تا مروان بن حکم و... حال اگر حتی از
جنبههای تاریخی ماکیاولی عباسیان- که خود را از تبار پیامبر اسلام(ص)
میدانستند- بگذریم، دین و دین فروشی و گذاردن کلاه گشاد بر عقل عامی مردم
و بویژه توده مردمی تشیع کمرشکن و هولناک بوده است. آری! در اسلام
سلطنتی هر که برای اسلام مشروع قیام کند، نامسلمانان مسلمان آن را ترور،
مسلمانان ظاهربین تأیید و روشنفکر نمایان تنها تماشاگر هستند و این چرخه بی
منتها با خون در بوم سفید محمدی به خط سبز خود خواهد رسید.
در بُعد خودی داستان همین گونه است و به قول حکیم ملاصدرادر کتاب کسر الاصنام الجاهلیه، «بتهای جاهلیت»
پنهان کردن چهره مزورانه خود، شیعه را به سمت عامی بودن و خرافه پرستی
کشانده اند و جز ایجاد کینه و تفرقه در امت واحده هیچ منش و مرامی ندارند.
از نام حسین بن علی(ع) تنها تکیه ، عزاداری و تشنگی را آموخته اند. اما قشر
فرهیخته خوب میدانند از چشمه سار حکمت و معرفت تا آب گل آلوده امروزی و
روان شدن مایه حیات در بستر گل آلوده زمان، تاریخ نگاری، تزویر و دین فروشی
داستانی بلند و غیر قابل قیاسی است و باری حقیقت جو عالم است که حقیقت از
سرچشمه تا رسیدن به آبشخور خود آبستن چه حوادثی میشود.
منبع:قدس